حکایات کهن

حکایت شیر، روباه و خر بی‌سواد | سواد داشتن خطر دارد!

حکایت شیر و روباه و خر بیسواد یکی از حکایت‌های آموزنده‌ای است که می‌توان از آن درس‌ها فراوان آموخت. حکایت‌ها داستان‌های شیرین و کوتاهی هستند که پندهای فراوانی در آن‌ها نهفته است. گاه این حکایت‌ها را می‌توان سر لوحه زندگانی قرار داد و از آن‌ها درس عبرت گرفت. در ادامه شما را به مطالعه حکایت شیر، روباه و خر دعوت …

توضیحات بیشتر »

نادان پول دار و دانای بی پول: وقتی مال و ثروت بر فکر و دانایی ارجحیت پیدا می کند!

نادان پول دار و دانای بی پول: می گویند روزی مردی بازرگان خری را به زور میکشید، تا به دانایی رسید…. نادان پول دار و دانای بی پول دانا پرسید : چه بر دوش خَر داری که سنگین است و راه نمی رود؟ مرد بازرگان پاسخ داد: یک طرف گندم و طرف دیگر ماسه! دانا پرسید: به جایی که میروی …

توضیحات بیشتر »

حکایت آموزنده و شنیدنی “پیرمرد کفشدوز و سوزن کفاشی” که هر انسانی باید آن را بخواند و حفظ کند!

پیرمرد کفشدوز و سوزن کفاشی: داستان ها و حکاdات، آینه تمام نمای وضعیت فرهنگی و اجتماعی یک جامعه هستند. مرور بر ادیبیات فارسی نشان می دهد که تا چه اندازه گذشتگان ما نسبت به اخلاق مداری و تربیت انسانی اهمیت قائل بودند. کتاب هایی تحت عنوان پندنامه، نصیحت نامه و … شاهدی بر این مدعاست. امروز نیز با حکایتی دیگر …

توضیحات بیشتر »

حکایت درویش خیالباف و کوزه روغن | داستان مردی که با یک کوزه روغن تصمیم داشت هزار آرزویش را برآورده کند!

درویش خیالباف و کوزه روغن: کَلیله و دِمنه نوشته ویشنا سرما کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به زبان پارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایت‌های گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شده‌است. نام کتاب از دو شغال به نام «کلیله» و «دمنه» گرفته شده که قصه های کتاب از …

توضیحات بیشتر »

داستان درویش و سه دزد از داستان های عامیانه ادب فارسی!

داستان درویش و سه دزد: شاه عباس یکم (۲۷ ژانویه ۱۵۷۱ – ۱۹ ژانویه ۱۶۲۹) معروف به شاه عباس بزرگ یا شاه عباس کبیر، پنجمین پادشاه ایران صفوی بود که از سال ۱۵۸۷ تا ۱۶۲۹ میلادی حکومت کرد. از وی داستان های بی شماری در صفحات کتاب های تاریخی باقی مانده است. در این مطلب از سری مطالب سرگرمی مجله خبری چشمک به داستان …

توضیحات بیشتر »

حکایت زن مکاری که شیطان را ضربه فنی کرد!

زن مکار و شیطان: زن به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟ میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد؟…. زن مکار و شیطان زن به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟ میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد؟…. شیطان گفت : آری و این …

توضیحات بیشتر »

حکایت مرد مفت خور و پيرمرد هيزم فروش از سری داستان های مثنوی معنوی

مرد مفت خور و پيرمرد هيزم فروش:  داستان های مثنوی معنوی مولانا سراسر پند است و اندرز. نکات اخلاقی و تربیتی در این داستان ها، فراوان است و هر کس می تواند با توجه به نتایج این داستان ها، شیوه و روش مناسب تری را برای زندگی انتخاب کند. در اکثر این داستان ها انسان را به خود بودن فرا می خواند …

توضیحات بیشتر »

داستان شكي نيست كه خدا روزي رسان است اما يك سرفه ای هم بايد كرد!

خدا روزی رسان است اما سرفه هم لازم است: شخص ساده‌لوحي مكرر شنيده بود كه خداوند متعال ضامن رزق بندگان است و به هر موجودي روزي رسان است. به همين خاطر به اين فكر افتاد كه به گوشه مسجدي برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزي خود را بگيرد…. داستان خدا روزی رسان است اما سرفه هم لازم …

توضیحات بیشتر »

حکایتی جالب در باب مدیریت: وقتی همه کدخدا باشند ده ویران می شود!

حکایتی جالب در باب مدیریت : هر ضرب المثلی که در هر فرهنگی استفاده می شود، ریشه ای قدیمی و جالب دارد که کمتر کسی با آن آشناست. در این مطلب قصد داریم داستان جالب یکی دیگر از ضرب المثل های رایج با عنوان وقتی همه کدخدا باشند ده ویران می شود را برایتان بازگو کنیم. داستان ها و حکایات …

توضیحات بیشتر »