بازی های ژانر وحشت، بخشی جدانشدنی از صنعت بازیهای ویدیویی هستند و طرفداران پرشماری دارند. این مسئله باعث شده تا این سبک در طول دو دهه اخیر، پیشرفتهای چشمگیری داشته باشد و بسیاری از توسعه دهندگان این سبک، از روانشناسیهای پیشرفتهای برای ترساندن بازیکنان استفاده کنند. یکی از موفقترینِ این روشها، قرار دادن شخصیت اصلی بازی در موقعیتهایی است که حس تنهایی بیاندازهای را به بازیکنان القا کند. ترس تنها بودن در پیش بردن بازی در محیطی که واقعا “تنها” نیستید و موجودات مختلفی در کمینتان هستند، آدرنالین خون بسیاری از بازیکنان را حسابی بالا میبرد! از این رو بسیاری از بازی های ترسناک، شما را در یک ساختمان به نسبت بزرگ، بدون هیچگونه دسترسی به محیط بیرون، زندانی میکنند.
بهترین بازیهایی که تنها در یک ساختمان جریان دارند کدامند؟
بسیاری از بازی های ترسناک موفق، صرفا در یک ساختمان جریان دارند و هدف بازیکنان در این دسته از آثار، زنده ماندن و فرار کردن از آن ساختمان است. البته یکی از دلایل محبوبیت این دسته از بازیها بین توسعه دهندگان قدیمی بازی های ژانر وحشت، محدودیتهای تکنولوژی و بودجهای آنها در آن زمان بوده است. در نسل ششم و هفتم، بودجه کمتری به بازی های ژانر وحشت اختصاص داده میشد و از این رو سازندگان این سبک، نمیتوانستند سراغ بازیهای جهان آزاد بروند و این محدودیت، تبدیل به یکی از مهمترین نقاط قوت و پیشرفت این سبک شد! در این لیست میخواهیم بهترین بازی هایی که تنها در یک ساختمان جریان دارند را به شما معرفی کنیم.
10) Sweet Home
بازی مشهور Sweet Home در سال 1989 برای کنسول نینتندو روانه بازار شد و تبدیل به یکی از مهمترین بازی های ژانر وحشت شد. Mark Twain با بازی Sweet Home، یکی از مهمترین آثار کلاسیک دنیای بازیهای ویدیویی را در اختیار بازیکنان قرار داد؛ چراکه سری مشهور Resident Evil، الهامات سنگینی از این اثر گرفته است. از این رو، بسیاری این بازی را یکی از پایهگذاران اصلی ژانر وحشت میدانند اما متاسفانه کمتر بازیکنی سراغ تجربه آن رفته است.
بدون شک Sweet Home یکی از بهترین بازیهای منتشر شده برای NES است. این اثر، المانهای مختلفی مانند روایت داستان از طریق محیط، مدیریت منابع و نحوه ایجاد ترس را به بهترین شکل ممکن پیادهسازی کرده است و تبدیل به سرمشقی برای بسیاری از بازی های ژانر وحشت شد. استودیو و ناشر این بازی، Capcom، با انتشار این اثر، سبک وحشت را تبدیل به یکی از سبکهای اصلی صنعت بازیهای ویدیویی کرد و از این رو تجربه کردن چنین اثر مهمی به تمامی طرفداران این سبک، پیشنهاد میشود.
9) Alone In The Dark
نسخه اصلی این بازی، در سال 1992 روانه بازار شد و با بازخوردهای بسیار مثبتی مواجه شد. البته نسخه بازسازی شده Alone in the Dark این اثر به تازگی توسط THQ Nordic منتشر شده و تلاش زیادی برای وفادار بودن به نسخه اصلی در آن دیده میشود. نسخه اصلی این بازی، المانهای مهمی مانند دوربین ثابت، سیستم کنترل شخصیت اصلی و توانایی بازگشت به محیطهای قبلی را به این سبک اضافه کرد. طراحی هوشمندانه عمارت Derceto، باعث میشود تا بازیکنان بهص روت ناخودآهگاه وارد بخشهای جدیدی از این عمارت شوند و حس یکنواختی در آن وجود نداشته باشد.
تمامی این المانها، تبدیل به منبع الهامی برای شکلگیری سری مشهور Resident Evil شدند و THQ Nordic به دلیل محبوبیت نسخه 1992، دست به ساخت نسخه بازسازی شده این اثر کلاسیک زد. نسخه بازسازی شده این بازی که در سال 2024 روانه بازار شد، همچنان در عمارت Derceto جریان دارد اما دوربین بازی از اول شخص، تبدیل به سوم شخص شده است و الهامات زیادی از نسخههای قدیمیتر Resident Evil گرفته است. شاید خنده دار باشد بازی که خودش منبع الهامی برای سری Resident Evil بود، اکنون از همان سری برای بهبود خودش الهام میگیرد!
8) Clock Tower
بازی Clock Tower جزو اولین بازی های ترسناکی بود که برای کنسول نسل ششمی سونی در سال 1995 منتشر شد. در این بازی شما در نقش دختری یتیم به نام Jennifer قرار میگیرید که در حال فرار از دست مردی کوتاه قد است. این مرد مرموز، دستان قیچیمانندی دارد و به دنبال آسیب رساندن به شخصیت اصلی است. جنیفر، هیچگونه سلاحی برای دفاع از خودش ندارد و بازیکنان به غیر از فرار کردن، راه دیگری برای خلاص شدن از دست این مرد قیچیدست ندارند.
این بازی گیمپلی خاصی به غیر از کلیک کردن بر روی صفحه ندارد و مکانیکهای خاصی را در اختیار شما قرار نمیدهد. اما از طرفی این بازی نیز جزو آن دسته آثار ترسناکی است که ویژگیهای مهمی از ژانر وحشت را توسعه داد. تعقیب شدن توسط موجودی قدرتمند در کل بازی و ناتوانی بازیکن در از بین بردن آن، یکی از المانهای محبوبی است که بسیاری از بازی های ترسناک امروزی از آن استفاده میکنند. البته لازم به ذکر است که Clock Tower داستان جذابی را روایت میکند و المانهای ترس به خوبی در این بخش تعبیه شده است.
7) Scratches
بازی Scratches در مورد نویسندهای مشهور است که برای نوشتن کتاب جدیدش به دنبال ایدهای منحصر به فرد است. پس از تلاش فراوان، این نویسنده تصمیم میگیرد تا به خانهای متروکه برود تا شاید ایده خاصی برای نوشتن کتابش پیدا کند. تا همینجا هم احتمالا متوجه شدهاید که کلیت بازی، شباهت زیادی به بازی مشهور Alan Wake دارد. در واقع یکی از منابع اقتباس Alan Wake، بازی Scratches است و با تجربه کردن این عنوان، شباهتهای زیادی بین این دو بازی پیدا میکنید.
با اینکه این بازی در سال 2006 منتشر شد، سبک گیمپلی آن Point and Click است. این سبک در سال 2006 تقریبا مرده بود و موفقیت بالای این بازی دور از انتظار بود. اما اتمسفر قوی و داستانی درگیرکننده، باعث شد تا این اثر شهرت بالایی پیدا کند و طرفداران زیادی از بازی های ژانر وحشت را مجذوب خود کند. یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی، صداگذاریهای بسیار دقیق و پرجزئیات بازی است؛ تا حدی که صدای کم خراشیده شدن چوب نیز با دقت در بازی تعبیه شده است. پس استفاده از میکروفون را هنگام تجربه کردن این بازی فراموش نکنید!
6) Amnesia: The Dark Descent
مطمئنا یکی از بهترین بازی های ترسناکی که در نسل هفتم منتشر شد، Amnesia: The Dark Descent است. این بازی در سال 2010 روانه بازار شد و با استقبال شدید منتقدان و طرفداران این سبک مواجه شد. در شروع بازی، شخصیت اصلی که حافظه خود را به کلی از دست داده است، در قلعهای بزرگ و مرگبار بیدار میشود. هدف اصلی شما، فرار کردن از دست موجودات ترسناکی ساکن در این قلعه است. یکی از نکات جالب این اثر، وجود نداشتن هیچگونه کاتسین است تا بازیکنان نتوانند در هیچ بخشی از بازی احساس امنیت داشته باشند.
هدف اصلی بازیکنان در طول بازی، کاوش در این قلعه برای بازیابی حافظه شخصیت اصلی و پیدا کردن راه خروج است. فضاسازیهای دلهرهآور و پرجزئیات بازی باعث میشود تا حس ترس و اضطراب، مدام همگام با شما باشد که یکی از اصلیترین نقاط قوت بازی به حساب میآید. البته تنها یک بخش کوتاه از بازی است که شما در قلعه حضور ندارید؛ آن هم چند دقیقهای است که با رفتن به محیط بیرون، به دنبال فرار کردن به سمت پنجرهای شکسته شده برای ورود دوباره به عمارت هستید! به عبارتی بازی این حس را به شما میدهد که دنیای بیرون نیز جای خطرناکی است و شاید این قلعه ترسناک، خیلی هم بد نباشد!
5) Danganronpa: Trigger Happy Havoc
با اینکه Danganronpa را نمیتوان یک بازی در ژانر وحشت دانست اما با توجه به سبک خاصی که دارد، شایسته حضور در این لیست است. این بازی شما را به یک مدرسه دبیرستانه میبرد که شاگردان بسیار باهوشی دارد. در این حین، یک قتل مرموز در این دبیرستان رخ میدهد و نتیجه آن، باز شدن پرونده جنایی بزرگ و پرجزئیات است. با اینکه المانهای ترس در این بازی وجود ندارد، اما تجربه آن استرس و هیجان زیادی را به همراه دارد! در نظر داشته باشید که سبک بازی Visual Novel است و گیمپلی خاصی به غیر از کلیک کردن انتخابها در بازی وجود ندارد.
بعد از هر قتل جدید، باز شدن پرونده جنایی یا حتی اعدام مظنونین، محیطهای جدیدی از مدرسه باز میشود. هریک از محیطهای بازی، سرنخهای مختلفی برای حل کردن پرونده قتلهای زنجیرهای را در اختیار شما قرار میدهند. شخصیتپردازیهای قوی و پیچیده، باعث میشود تا پیدا کردن قاتل به شدت پیچیده و نفسگیر شود و البته لحظاتی در بازی وجود دارد که حس ترس اینکه شما قربانی بعدی هستید را به شما القا میکند! اگر در بالا بودن کیفیت این بازی کوچکترین شکی دارید، شاید بهتر باشد که صفحه استیم بازی را چک کنید!
4) Yuppie Psycho
برخی از توسعهدهندگان حرفهای، توانایی خلق اتمسفرهای بینظیری را حتی در فضایی پیکسلی دارند. Yuppie Psycho جزو یکی از این دسته بازیهاست که در سال 2019، فضاسازیهای ترسناک و کمنظیری را در قالب گرافیکی پیکسلی به بازیکنان ارائه داد. بازی در یک شرکت جریان دارد؛ جایی که یک جادوگر مرموز به دنبال اذیت و آزار کارمندان این شرکت است. شخصیت اصلی بازی که به تازگی به استخدامی این شرکت درآمده، سعی دارد تا راز فضای عجیب و کارمندان دیوانه این شرکت را برملا کند. طولی نمیکشد که شما متوجه میشوید که هدف استخدامتان در این شرکت، شکار کردن این جادوگر ترسناک است.
در طول بازی، شما باید با گشت و گذار در اتاقهای مختلف شرکت، رازهای مختلفی از گذشته این مکان و کارمندانش را پیدا کنید. البته یکی از وِیژگیهای اصلی بازی، توانایی صحبت کردن با کارمندان مختلف و تصمیمگیریهای متعددی است که در حین این صحبتها در برابر شما قرار میگیرد. پایان بازی کاملا به تصمیمهای شما بستگی دارد که این قضیه ارزش تکرار بازی را بالا میبرد. فضاسازیهای ترسناک و داستانی درگیر کننده، این بازی را تبدیل به یکی از تجربههای مفرح در بین بازی های ژانر وحشت کرده است.
3) Luigi’s Mansion
تا اینجای لیست احتمالا متوجه شدهاید که توسعه دهندگان ژانر وحشت تا چه حد عاشق ساختن بازیهایشان در یک عمارت بزرگ هستند! نینتندو نیز از طرفداران این ایده برای بازی های ترسناک است چراکه براداران ماریو را در سال 2001 وارد داستانی ترسناک کرد. لوییجی، متوجه میشود که در یک مسابقه که اصلا در آن شرکت نکرده، برنده یک عمارت بزرگ شده است. او با ماریو به سمت این عمارت میروند اما پس از وارد شدن از در اصلی، لوییجی متوجه میشود که نه تنها ماریو همراه او نیست، بلکی روحی عصبانی به دنبال آسیب رساندن به اوست!
در طول بازی شما باید به گشت و گذار در این عمارت بزرگ بپردازید و با استفاده از سلاح خاصی که دارید، روحهای مختلف این عمارت را از بین ببرید. اگر از طرفداران سرسخت بازی های ژانر وحشت هستید، به احتمال زیاد هیچ بخش از بازی برای شما ترسناک نخواهد بود. از طرفی این بازی المانهای بسیار جالبی از ژانر ترس را در خود گنجانده که احتمالا باعث شگفت شما میشود. برای مثال لوییجی در بخشهایی از عمارت که روحهای مختلف هنوز در حال پرسه زدن هستند، با استرس حرکت میکند و آهنگی دلهرهآور را زمزمه میکند اما به محض از بین رفتن روحها، اتمسفر بازی شاد و آهنگی بامزه در آن اتاقها پخش میشود!
2) Outlast
زمانی که Outlast در سال 2013 روانه بازار شد، تقریبا اکثر طرفداران بازی های ژانر وحشت، نظری یکسان داشتند؛ این بازی یکی از ترسناکترین تجربههای زندگیشان بوده است! شاید بتوان این بازی را قلهای در صنعت بازیهای ویدیویی دانست که بسیاری از آثار ترسناک، سعی در نزدیک شدن به آن را دارند. در این بازی، شما به عنوان یک خبرنگار وارد یک تیمارستان بزرگ میشوید تا مقالهای از وقایعی که در آن رخ میدهد تهیه کنید. مطمئنا تا آخر بازی، موارد زیادی برای نوشتن مقاله برای این خبرنگار وجود دارد اما تنها اگر بتواند جان سالم از دست روانیهای این تیمارستان به در ببرد!
در نظر داشته باشید که یک خبرنگار، مبارز نیست؛ پس هیچگونه سلاحی از ابتدا تا انتهای بازی در اختیار شما قرار نخواهد گرفت! شخصیت اصلی تنها دارای یک دوربین دید در شب است تا بتواند در تاریکیهای مطلق این تیمارستان حرکت کند اما متاسفانه باتریهای این دوربین سریع تمام میشوند. از طرفی بیماران روانی زیادی به دنبال کشتن شما هستند و فرار کردن در تیمارستانی بزرگ و تاریک، قلبی جدانشدنی از این بازیست. البته این بازی یک تعقیب و گریز بیمعنی نیست و داستانی سرگرمکننده در بخشبخشهای این تیمارستان تعبیه شده است تا حس دلهره بیشتری به شما القا شود. اگر از طرفداران ژانر وحشت هستید، به هیچ وجه تجربه Outlast را از دست ندهید؛ البته اگر بتوانید استرس آن را تحمل کنید!
1) Resident Evil
نامه عشق Capcom به ژانر وحشت؛ عنصری جدانشدنی از این سبک و یکی از جذابترین سری بازیهای صنعت بازیهای ویدیویی! مگر میشود به ژانر ترس علاقه داشت و عاشق نسخههای ابتدایی سری رزیدنت اویل نبود؟ البته تنها نسخه اول بازی که در سال 1996 روانه بازار شد به طور کامل در محیطی بسته جریان دارد که شایستهترین عضو این لیست به شمار میآید. نسخه بازسازی شده این اثر در سال 2002 روانه بازار شد و اگر به دنبال تجربه کرده این بازی هستید، بهتر است سراغ نسخه بازسازی شده آن بروید. نسخه اول بازی در عمارت Spencer جریان دارد و طرفداران سرسخت این سری، این عمارت را دقیقتر از خانه خودشان بلد هستند!
بازی Resident Evil برای اولین بار مدیریت منابع پیچیدهای را وارد بازیهای ویدیویی کرد. تا قبل از این اثر، بازیکنان با به رگبار گرفتن دشمنان، مراحل بازیها را پیش میبردند و وجود چنین ویژگی، خصوصا در بازی که نیاز شدیدی برای به رگبار گرفتن دشمنان دارد، امری بس عجیب اما دوستداشتنی بود. المانهای ترسی که در این بازی تعبیه شده بود، تا آن زمان تقریبا بینظیر بود که مشهوریت این بازی را تا حد باورنکردنی بالا برد. مشهوریت بالای نسخه اول، چیزی فراتر از رهبریت ژانر وحشت است. این بازی توانست سبکی کمطرفدار و خاصپسند را تبدیل به یکی از پرطرفدارترین سبکهای صنعت بازیهای ویدیویی کند و جایگاهی خاص برای ژانر وحشت را در این صنعت رزرو کند. اگر از طرفداران بازی های ژانر وحشت هستید، تجربه کردن امضای اصلی این ژانر را نباید از دست دهید!
جمع بندی
در نظر داشته باشید که فاکتور انتخاب بازیهای معرفی شده در این لیست، جریان داشتنشان در یک محیط بسته، ساختمان یا عمارت است. بازیهای زیادی هستند که بخش زیادی از آنها در محیطهای بسته جریان دارد اما حتی اگر یک مرحله از آنها شما را خارج از محیط آن ساختمان ببرند، جایگاهی در این لیست ندارد. به همین دلیل بازیهای کلاسیک و قدیمی زیادی از بین بازی های ژانر وحشت در این لیست حضور دارند که صد البته تجربه کردن آنها خالی از لطف نیست.
منبع