قدرتمندترین شخصیت‌های فیلم‌های تلماسه

حتی اگر با دنیای «تلماسه» آشنا نباشید، نام کاراکترهای آن به گوشتان خورده است؛ از پاول آتریدیز بگیر تا چانی و بارون هارکونن. این یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی تمام حماسه‌های علمی-تخیلی است که به جز دنیای غنی و چندلایه، شخصیت‌های گوناگونی دارند. این حماسه‌های تخیلی اغلب نژادها و قبایل مختلفی از کاراکترها را معرفی می‌کنند که به غنای دنیای آن‌ها می‌افزاید. کتاب‌های «تلماسه» فرانک هربرت هم از این قاعده مستثنی نیستند و پیچیدگی دنیای آن‌ها باعث شده که اقتباس «تلماسه» برای فیلم و سریال بسیار دشوار باشد. همانطور که در دو اقتباس اخیر دنی ویلنوو دیده‌اید، دنیای فرانک هربرت در فیلم‌های او به‌شدت ساده شده‌اند و خبری از آن دیالوگ‌های طولانی درباره‌ی قوانین جهان و پس‌زمینه‌ی کاراکترها نیست؛ اما اینطور هم نبوده که ویلنوو کار درخشانی ارائه نداده باشد. دنیای «تلماسه» پر است از جوامع، جناح‌ها و گروه‌های مختلف که هر کدام برنامه‌های خودشان را دارند. در میان این‌ها افرادی با توانایی‌ها و قدرت‌های متفاوت، از جمله بنی جزریت و پل آتریدیز هم هستند که با قدرت‌های استثنایی خود از سایرین برجسته می‌شوند. در دنیای «تلماسه» این کاراکترهای داستان هستند که بخش زیادی از بار داستان را به دوش می‌کشند و آخرسر قدرتمندترین آن‌هاست که پیروز از میدان بیرون می‌آید. موقع صحبت از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» به ماجراهایی اشاره می‌کنیم که داستان «تلماسه» را لو می‌دهند؛ پس اگر قبل از دیدن فیلم‌ها یا خواندن کتاب‌ها سراغ ادامه‌ی مطلب می‌روید، اسپویلیرها پای خودتان.

۱۵. لیت

لیت در آغاز به عنوان «داور تغییر» ظاهر می‌شود که یکی از مهم‌ترین عناوین در فرنچایز است. او که سابقا وفاداری خود را به امپراتوری ثابت کرده، وظیفه‌ی نظارت بر انتقال قدرت بین خاندان هارکونن و خاندان آتریدیز را بر عهده دارد. اما هر چه در داستان جلوتر می‌رویم، می‌بینیم که او در واقع نقش بسیار مهمی بین فریمن‌ها بازی می‌کند. با اینکه این نقش هیچ وقت علنا آشکار نمی‌شود، در کتاب می‌خوانیم که او یکی از رهبران فریمن‌ها و والدین چانی است. لیت از صمیم قلب می‌خواهد از فریمن‌ها محافظت کند و همین باعث می‌شود او یکی از بااراده‌ترین و قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» باشد. لیت به عنوان یک فریمن برجسته، توانایی بالایی در حرکت در شن‌های آراکیس دارد که اگر با دنیای «تلماسه» آشنا باشید، می‌دانید به هیچکس رحم نمی‌کنند. لیت حتی می‌تواند از کرم‌های شنی هم سواری بگیرد که کار هر کسی نیست. مهم‌ترین توانایی لیت اما، که او را به یکی از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» تبدیل کرده، سیاست اوست. لیت دهانش قرص قرص است و اسرار زیادی در سینه نهفته دارد که هیچکس نمی‌تواند از زیر زبانش بیرون بکشد. وقتی ساردوکار امپراتور به لیت حمله کرد، او به جای آنکه اجازه دهد کارش را تمام کنند، با ایجاد لرزش، کرم‌های شنی را صدا کرده و بدون آنکه چیزی لو دهد خودش را فدا می‌کند. همین حرکت لیت، نقش او را به عنوان یکی از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» نشان می‌دهد که اقداماتش پاول و جسیکا را از مهلکه می‌رهاند.

۱۴. چانی

چانی یکی از جنگجوهای فریمن است که در فیلم اول شمه‌ای از او نشان داده می‌شود؛ اما در فیلم دوم داستان عشق چانی و پاول آتریدیز از مهم‌ترین بخش‌های داستان است. چانی به اسطوره‌ی لسان الغیب بیشتر به عنوان یک افسانه نگاه می‌کند و یکی از معدود افرادی است که از همان ثانیه‌های اولیه خودش را به پای پاول نمی‌اندازد. البته چانی به قدرت پاول اطمینان دارد و او را تشویق می‌کند که با توجه به شایستگی‌های خودش رهبری آن‌ها را به دست بگیرد، نه براساس پیشگویی‌ها. چانی با اراده‌ی مستقل خود یکی از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» است که به راحتی همرنگ جماعت نمی‌شود. او یک مبارز ماهر هم هست که در مواجهه‌ی تن‌به‌تن می‌تواند با تیزهوشی خود، کار حریف خود را یکسره کند. اما آن نفوذ و قدرت سیاسی را ندارد که بتوانیم چانی را در رتبه‌ی بالاتری در این فهرست قرار دهیم. مخصوصا که چانی همواره کنار پاول است و برای همین مقایسه‌ی آن‌ها اجتناب‌ناپذیر و بی‌شک کسی که بر ارتش‌ها و مردمان فراوان حکومت می‌کند، دست بالاتر را بر چانی دارد.

۱۳. استیلگار

استیلگار یک فریمن است که از بخش‌های جنوبی آراکیس می‌آید، جایی که در آن مردمانش هنوز به داستان‌های لسان الغیب به عنوان پیشگویی‌های راستین نگاه می‌کنند و نه خیال‌پردازی. در آغاز، استیلگار به پاول و مادرش اعتماد ندارد. با این حال، پس از دیدن نشانه‌ها، دیگر استیلگار به پیروی بی‌چون و چرای پاول مبدل می‌شود و حتی بسیاری از دیگر جنگجویان فریمن را متقاعد می‌کند تا به پاول ایمان بیاورند؛ زیرا پاول آتریدیز همان فرد موعودی است که آن‌ها سال‌ها منتظرش بودند. این فریمن‌ها هم حرف استیلگار را می‌پذیرند و به خاطر همین احترام و نفوذی که او بین فریمن‌ها دارد، استیلگار به عنوان یکی از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» شناخته می‌شود. علاوه بر این، استیلگار از نظر قدرت فیزیکی و توانایی مبارزه هم بین فریمن‌ها برجسته است. تا آخر فیلم دوم «تلماسه» می‌بینیم که استیلگار نه تنها قدرت خود را بالاتر می‌برد، بلکه با نزدیک کردن خودش به پاول، به یکی از مهره‌های قدرتمند امپراتوری جدید تبدیل می‌شود.

۱۲. لتو آتریدیز

یکی از دوست‌داشتنی‌ترین کاراکترهای فیلم و کتاب‌های تلماسه لتو آتریدیز است که حتی لیت هم به آن اذعان می‌کند. لتو یک مرد عادل و یک رهبر نجیب است که نه با مشت آهنین خود، بلکه با قدرت مذاکره و شایستگی‌های شخصیتی‌اش توانسته موقعیت خاندان آتریدیز را تقویت کند. قدرت واقعی لتو در شرافت او نهفته شده است. این را می‌توانید در احترامی که خاندان‌های دیگر برای آتریدیزها قائل می‌شوند ببینید. همچنین زیردستان لتو وفاداری شدیدی به رهبرشان دارند و حاضرند جانشان را برای لتو بدهند که یک نشانه‌ی دیگر از یک رهبر قدرتمند و محبوب است. متأسفانه، این دقیقا همان دلیلی هم هست که لتو آتریدیز را به یکی از تهدیدات جدی علیه امپراتوری تبدیل می‌کند و باعث می‌شود امپراتوری با اتحاد با خاندان هارکونن‌ها، در پی براندازی آتریدیزها باشد. لتو حتی با آخرین نفس‌هایش سعی کرد بارون هارکونن را هم با خود به گور ببرد. لتو یکی از آن کاراکترهایی است که بزرگترین نقطه‌ی قوت‌اش، همزمان بزرگترین نقطه ضعف او نیز هست. همین شخصیت تحسین‌برانگیز او بود که امپراتوری و هارکونن را مجاب کرد علیه آتریدیزها شورش به راه بیندازند.

۱۱. ربان هارکونن

در دنیای «تلماسه» ربان را به خوی وحشی، خشونت و رفتار بی‌رحمانه‌ی او می‌شناسند. ربان از خویشاوندان بارون ولادیمیر هارکونن و مسئول اکثر عملیات‌های نظامی آن‌هاست و از سلاخی مخالفان خودش لذت زیادی می‌برد. او که به خاطر از دست دادن آراکیس از خاندان آتریدیز کینه‌ی سنگینی به دل گرفته، در حمله علیه دوک لتو و خانواده‌اش شخصا شرکت می‌کند. ربان هارکونن در «تلماسه» یکی از قدرتمندترین و خشن‌ترین مبارزان است که همه او را به شرارت‌اش می‌شناسند. مهارت‌های مبارزه‌ای و جنگی او هم که نیاز به تعریف ندارد. البته در پایان فیلم «تلماسه: بخش دوم» ربان از یک دوئل کوتاه با گرنی هالک فرار کرده و مثل ترسوها می‌میرد. بنابراین، بااینکه ربان یکی از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» است، اما هم‌زمان یکی از پرمدعاترین‌هایشان هم هست که در لحظه‌ی اساسی پا پس می‌کشد.

۱۰. دانکن آیداهو

یکی از به‌یادماندنی‌ترین کاراکترهای «تلماسه» دانکن آیداهو است که به عنوان شمشیرباز ماهر خاندان آتریدیز می‌درخشد. او به‌شدت به دوک وفادار است و حتی پیش از رئیسش به آراکیس فرستاده می‌شود تا اوضاع را کنترل کرده و با فریمن‌ها معامله کند. در این مأموریت، یکی از فریمن‌ها به سمت دانکن یورش برده ولی از دست این شمشیرباز حرفه‌ای شکست می‌خورد. با اینکه پیروزی نهایی ازآن دانکن است، اما دانکن برای شکست دادن این حریف به مشکل می‌خورد و همین کفایت می‌کند تا او شایستگی‌های مردمان فریمن را بهتر شناخته و برایشان احترام بیشتری قائل شود. البته نمی‌توان معادل همین را برای فریمن‌ها گفت که به دانکن اعتماد ندارند. دانکن از اولین حمله به خاندان آتریدیز جان سالم به در می‌برد و به دنبال جسیکا و پاول در بیابان به راه می‌افتد. اما ساردوکار امپراتور به این راحتی تسلیم نمی‌شود و این دانکن است که در این موقعیت بغرنج برای جسیکا و پاول زمان می‌خرد تا از مهلکه بگریزند. تا پایان فیلم، دانکن آیداهو نوزده مرد را می‌کشد و سرانجام تسلیم جراحاتش می‌شود و نام خود را به عنوان یکی از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» در خاطر ما به یادگار می‌گذارد. حتی اگر او قوی‌ترین کاراکتر در این فهرست نباشد، اما بی‌شک یکی از شجاع‌ترین آن‌هاست.

۹. گرنی هالک

گرنی هالک جنگ‌سالار خاندان آتریدیز سال‌ها در خدمت لتو و مسئول نظارت و آموزش نیروهای دوک بوده است. مثل دانکن و منتات توفیر هوات، گرنی نقش مهمی در آموزش به پاول دارد که قرار است روزی جانشین پدرش بر تخت حکومت شود. گرنی درباره‌ی اصول جنگاوری به پاول آموزش می‌دهد. با اینکه گاهی اوقات گرنی سرد و خشن به نظر می‌رسد، اما به شدت به آتریدیزها به ویژه پاول وفادار است. در آراکیس گرنی شجاعانه در برابر نیروهای امپراتوری و هارکونن ایستادگی می‌کند؛ اما آن‌ها با تعداد بیشترشان به راحتی دست بالاتر را بر ارتش آتریدیز دارند و گارنی شکست می‌خورد. در فیلم دوم «تلماسه» گرنی نشان می‌دهد که یکی از قدرتمندتدرین کاراکترهای داستان است با کشتن ربان هارکونن به پاول کمک می‌کند تا در جنگ علیه امپراتور شادام چهارم پیروز شود.

۸. فید روثا

فید روثا هارکونن برادرزاده‌ی شرور و دیوانه‌ی بارون هارکونن است که خونخواهی و غیرقابل‌پیش‌بینی بودنش، او را به یکی از وحشتناک‌ترین شخصیت‌های شرور در «تلماسه» تبدیل می‌کند. او نیز مانند پل یکی از گزینه‌های بنه جزریت برای جانشینی امپراتور بوده. فید روثا مصداق بارز هر آن چیزی است که هارکونن‌ها نماد آن هستند. او حتی بیشتر از عمویش، بارون، رفتارهای سادیستی دارد و در برهه‌ای از داستان، در مقابل پاول قرار می‌گیرد.  در این تقابل، فید نشان می‌دهد که چه مبارز توانمندی است. پیش از این، فید توانایی‌های خود را محض سرگرمی و برای کشتن زندانیان صرف می‌کرد. فید روثا همچنین به عنوان وارث هارکونن‌ها، سرنوشت‌اش بر این بوده که به عنوان یکی از قدرتمندترین مردان جهان شناخته شود. با این حال، در مبارزه‌ی نهایی با پاول آتریدیز، فید روثا ثابت کرد که قدرت و حیله‌گری‌اش توان مقابله با کسی مثل پاول را ندارد و در این نبرد جان خود را از دست می‌دهد.

۷. بانو جسیکا

داستان زیادی پشت بانو جسیکا نهفته شده. او به عنوان یکی از تحصیل‌کرده‌ها در مکتب بنه جزریت، توانایی‌های فراتر از معمول دارد. هر دو بدن و ذهن او سلاح‌های خطرناکی هستند و جسیکا می‌تواند از قدرت صدا برای کنترل دیگران استفاده کند. جسیکا با اینکه زنی باهوش و زیرک است، اما عشقش به دوک آتریدیز کار دستش می‌دهد و حتی اصول خواهرخواندگی بنه جزریت را زیر سوال می‌برد. این باعث می‌شود نام جسیکا بین سایر اعضای بنه جزریت به عنوان یک مطرود جا بیفتد. اما همانطور که جسیکا بعدا به آن‌ها ثابت می‌کند، او یکی از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» است. قدرت جسیکا حتی فراتر از بنه جزریت است. بنه جزریت می‌توانند جنسیت فرزندان خود را انتخاب کنند؛ اما جسیکا خلاف فرامین و اصول خواهران خود، به جای دختر آوردن، یک پسر به دوک لتو می‌دهد. این نافرمانی، جسیکا را به تهدید بزرگی تبدیل می‌کند؛ زیرا او خانواد‌ه‌ی خودش را به هر خواهرخواندگی و نهادی ارجحیت می‌دهد. تا پایان فیلم دوم «تلماسه»، جسیکا بر مادر بزرگوار بنه‌جزریت فائق آمده و او را سرنگون می‌کند و پسر خودش را به عنوان امپراتور جدید بر مسند قدرت می‌نشاند.

۶. شاهزاده ایرولان

شاهزاده ایرولان دختر امپراتور شادام کورینو چهارم و تنها وارث اوست که می‌تواند بر تخت بنشیند. او همچنین از سنین جوانی توسط بنه جزریت آموزش دیده و برای همین، دیدگاه منحصربه‌فردی نسبت به میدان سیاست و جهان عرفان دارد. حتی اگر به ازدواج پاول با او به عنوان یک ازدواج سیاسی صرف نگاه کنیم، باز همین کافی است تا ایرولان یکی از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» باشد. اما ایرولان بیشتر عمر خود را تحت کنترل این حزب و آن حزب بوده است. از یک طرف، پدرش در اندیشه‌ی تبدیل ایرولان به آن وارثی بود که همیشه خودش می‌خواست، از طرف دیگر بنه جزریت می‌خواستند ایرولان تابع آن‌ها بوده و تنها در راستای فرامین و اهدافشان فعالیت کند. ایرولان هم تمام عمرش بین این چندگانگی‌ها گیر افتاده بوده است. اما به عنوان همسر پاول و امپراتریس جدید، قدرت سیاسی ایرولان از هر زن دیگری در جهان «تلماسه» بالاتر می‌رود؛ به طوری که او دیگر نیازی نمی‌بیند خودش را بازیچه‌ی این و آن کند و بالاخره پس از ازدواج با پاول آتریدیز فرصتش را می‌یابد تا قدرت واقعی‌اش را نشان دهد.

۵. امپراتور شادام چهارم

امپراتور شادام کورینو چهارم بر سراسر جهان «تلماسه» حکومت می‌کند. او فرمانروای تمام سرزمین‌هایی است که به عنوان «جهان شناخته شده» نام‌گذاری شده. او بود که در فیلم اول دشمنی بین خاندان آتریدیزها و هارکونن‌ها را کلید زد. طرح‌ها و نقشه‌های خودخواهانه‌ی امپراتور برای تحکیم قدرت منجر به مرگ لتو آتریدیز شد و جرقه‌ی جنگی را زد که سرانجام، به برکناری خودش از تاج و تخت انجامید. او نه تنها ریاست تمام کاخ‌های بزرگ را بر عهده داشت، بلکه به عنوان امپراتور، او همچنین فرماندهی ساردوکار را هم برعهده داشت که یک نیروی نظامی برتر هستند که بدون چون و چرا از دستورات امپراتور پیروی می‌کنند. اگر او به قدرت چنگ نمی‌زد و کمتر خودخواه بود، امکانش وجود داشت که امپراتور سر جای خودش باقی بماند. در عوض، امپراتور اجازه داد که ترس بر او حکومت کند و هارکونن‌ها زیر گوش‌اش خواندند که آتریدیزها تهدید بزرگی برایش هستند. سرآخر گوش دادن به این توصیه‌های حیله‌گرانه بود که موجب شد امپراتور شادام چهارم توسط پاول و فریمن‌ها سرنگون شود.

۴. مادر بزرگوار موهیم

مادر بزرگوار گایوس هلن موهیم همه چیز را از پشت پرده کنترل می‌کند. او رهبر بنه جزریت است که از اقدامات خودسرانه‌ی جسیکا، به ویژه در به دنیا آوردن یک پسر (نه یک دختر) به ستوه آمده. در ابتدا، مادر بزرگوار متقاعد نمی‌شود که پاول می‌تواند همان کسی باشد که پیشگویی‌های از او حرف زده‌اند. برای همین جسیکا را مجبور می‌کند پسرش را برای یک آزمایش مهلک و دردناک بیاورد تا شایستگی‌های او را آزمایش کند. مادر بزرگوار یک سوزن مسموم را روی گردن پاول می‌گذارد و از او می‌خواهد دستش را در جعبه‌ای عجیب فروکند. این بنه جزریت از قدرت صدای خود برای کنترل کردن پاول استفاده کرده و چنان دردی به وجودش می‌اندازد که حد ندارد. اما پاول موفق می‌شود غریزه‌ی خود بر بیرون کشیدن دستش از جعبه را مهار کرده و آزمون بنه جزریت را با موفقیت پشت سر بگذارد.

میزان واقعی قدرت مادر موهیم تنها در صدای قدرتمند او نیست؛ حتی در آسیب رساندن فیزیکی هم نیست. همانطور که در داستان «تلماسه» می‌بینید، لازم نیست حتما هیکل درشتی داشته باشید یا با خودتان تیغ و تفنگ حمل کنید تا شما را به عنوان یکی از خطرناک‌ترین افراد بشناسند. بنه جزریت به این معروف‌اند که با سیاست‌ها و برنامه‌های خود، در هر جایی نفوذی دارند و نیروهایشان را برای یک هدف مشترک بسیج کرده‌اند: اینکه پیشگویی‌ها را محقق کنند. نفوذ آن‌ها در سراسر امپراتوری بی‌بدیل است و رهبرشان هم یکی از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» که هر کسی نمی‌تواند او را کنار بزند.

۳. بارون ولادیمیر هارکونن

بارون هارکونن رهبری یکی از قدرتمندترین خاندان‌های امپراتوری را بر عهده دارد. همانطور که از ظاهر او مشخص است، بارون قدرت جنگاوری ندارد؛ اما ثابت کرده اصلا نیازی هم به این چیزها ندارد و می‌تواند با یک اشاره‌ی ساده هر کسی را که می‌خواهد از سر راهش بردارد. او با بالا بردن نفوذ و قدرت خود از طریق استراتژی‌های سیاسی هوشمندانه و بهره برداری از اسپایس،‌ به یکی از مخوف‌ترین چهره‌های امپراتوری تبدیل شده است. یک چیزی که در فیلم‌های دنی ویلنوو حذف شده و در رمان‌ها می‌توانید بیشتر درباره‌اش بخوانید، انحرافات اخلاقی بارون هارکونن است و او اصلا به خاطر رفتار فاسدش شناخته می‌شود. بسیاری می‌گویند که هارکونن‌ها حتی انسان هم نیستند و هیکل و چهره‌ی عجیب بارون به این شایعات دامن می‌زند.

در رمان‌ها و فیلم‌های «تلماسه»، بارون با استفاده از فناوری‌های خاصی در هوا شناور می‌شود و بی‌رحمی او به وضوح نشان می‌دهد که کوچک‌ترین اهمیتی برای همنوعانش قائل نیست. او حتی از بنه جزریت هم سرپیچی می‌کند و زیر بار معامله‌اشان می‌زند که قرار بود پس از نابود کردن خاندان آتریدیز، پاول و جسیکا را زنده بگذارد. بارون همچنین با سخت‌جانی از حمله‌ی نهایی دوک لتو هم جان سالم به در می‌برد. اما شانس‌اش کفاف مقابله با پاول را نمی‌دهد و بالاخره بارون در مبارزه‌ی نهایی در آراکیس کشته می‌شود. با این حال، بارون از نظر ژنتیکی به جسیکا و پاول ارتباط دارد و برای همین، حتی مرگ هم کافی نیست که این بارون بی‌رحم را از دنیای «تلماسه» بیرون بیندازد.

۲. پاول آتریدیز

قهرمان فیلم‌های «تلماسه» پاول آتریدیز است، پسر دوک لتو آتریدیز و بانو جیسکا از بنه جزریت که پسرش را با راه و روش خواهران این مکتب بار می‌آورد. با اینکه قدرت پاول در استفاده از صدا به پای مادرش نمی‌رسد، اما همچنان می‌تواند از این توانایی به نفع خود استفاده کند و هر روز هم این قدرت را پرورش می‌دهد. پاول پس از مرگ پدرش، بیشتر درباره‌ی قدرت‌های خود و پیشگویی‌هایی که درباره‌اش وجود دارد می‌آموزد. طبق این پیشگویی‌ها، او همان نجات‌دهنده‌ی موعود است که بنه جزریت انتظارش را می‌کشند و زمینه را برای حضورش فراهم می‌کنند. پاول همان کسی است که ذهنش به قید و بندهای زمان وابستگی ندارد و از گذشته و حال فراتر می‌رود و حتی می‌تواند به خاطرات اجدادی دسترسی داشته باشد. می‌توان گفت پاول یکی از قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» است که هیچ انسان دیگری روی دستش نمی‌آید. پاول همان کسی است که بشریت را به سمت غایت خود هدایت می‌کند. مهارت‌های مبارزه‌ای او هم با اینکه در ابتدا به اندازه‌ی مربیانش کارساز نیست، اما به مرور پیشرفت کرده و حتی به حدی می‌رسد که می‌تواند از پس کسانی مثل فید روثا بربیاید. علاوه بر قدرت ذهنی و فیزیکی، پاول اتوریته و نفوذ بالایی دارد و فریمن‌ها او را لسان‌الغیب می‌دانند و بی‌چون و چرا از هر دستورش پیروی می‌کنند. با استفاده از این قدرت تازه، پاول علیه امپراتوری قیام کرده و امپراتور را هم کنار می‌زند. در نهایت می‌توان گفت او قدرتمندترین انسانی است که تاریخ آراکیس تاکنون بر خود دیده است.

۱. کرم‌های شنی آراکیس

شاید برایتان عجیب باشد که بخواهیم کرم‌های شنی را در کنار قدرتمندترین کاراکترهای «تلماسه» قرار دهیم؛ اما اگر به باورهای فریمن‌ها رجوع کنید، این کرم‌ها همانقدر کاراکتر دارند که یکی از هم‌نوعانشان و حتی مقامشان به حد خدایان بالا می‌رود. این موجودات غول‌پیکر در زیر شن‌های زیبای آراکیس زندگی می‌کنند و عملا تمام سیاره به آن‌ها تعلق دارد. هر زمان که لرزشی در زمین ایجاد شود، این کرم‌ها سریع خودشان را به صحنه‌ی جرم می‌رسانند و منبع صدا را پیدا کرده و یک‌لقمه‌ی چپ‌اش می‌کنند. برخی از دلهره‌آورترین و زیباترین صحنه‌های فیلم‌ها، چه آثار ویلنوو و چه دیوید لینچ، همان‌هایی هستند که مواجهه‌ی انسان‌ها با کرم‌های شنی آراکیس را نشان می‌دهد؛ کرم‌هایی که براساس طبیعت خود به هیچکس رحم نمی‌کنند. دیدن همین صحنه‌ها کافی است تا متوجه شوید چرا فریمن‌ها کرم‌های شنی را به عنوان موجوداتی خداگونه در نظر می‌گیرند. آن‌ها یکی از سهمگین‌ترین نیروهای طبیعت هستند و اساسا وجود اسپایس به آن‌ها گره خورده است؛ اسپایسی که می‌توان گفت تسلط بر آن منشأ تمام اتفاقات در «تلماسه» است. مهم نیست که یک انسان چقدر در جهان «تلماسه» قدرتمند باشد، در آخر هیچ قدرتی یارای مقابله با این بیابان‌نشینان را نخواهد داشت.

منبع: CBR


منبع

درباره ی ماکان نیوز

مطلب پیشنهادی

تصویر رسمی جدیدی از سریال Spiderman منتشر شد

شخصیت محبوب اسپایدرمن در تصویر جدید و جذاب منتشر شده از سریال Spiderman جدید (با …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به سايت خوش آمديد !


براي مشاهده مطلب اينجا را کليک کنيد