روزیاتو | فیلمهای جنگی که قدمت آنها به دهههای ۳۰ و ۴۰ بازمیگردد، توانایی منحصربهفردی در جلب توجه تماشاگران داشته و باعث ایجاد حس حیرت در بینندگان میشود، در حالی قهرمانی گری و مرگ را در صحنه ای شگفتانگیز از تاریخ بشر به تصویر میکشند. از آن زمان، هر دهه مجموعهای از فیلمهای جنگی خاص خود را داشته است، اما دهه ۲۰۱۰ این ژانر با انتشار فیلم های جذاب، قدرتمند و تازه ای همراه بود.
در این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم جنگی برتر دهه ۲۰۱۰ آشنا کنیم.
۱۰- Fury (2014)
در حالی که با یک اکت نهایی که یک درام جنگی جذاب را با چیزی شبیه به قهرمانی های اکشن جایگزین می کند، تا حدودی مخاطب را ناامید می کند، فیلم جنگی خشم تا حد زیادی به عنوان یک داستان چالش برانگیز و خشن از سرگذشت سربازان آمریکایی در روزهای رو به پایان جنگ جهانی دوم به اوج کیفیت می رسد. با افزایش فشار متفقین به آلمان، خدمه یک تانک آمریکایی رفیق کشته شده خود را با یک تایپیست جوان بی تجربه جایگزین می کنند. تنش بین خدمه جدید و نیروهای کهنه کار به اوج خود می رسد، در حالی که آن ها یک ماموریت خطرناک در پشت جبهه دشمن را آغاز می کنند.
در بهترین سکانس ها، این درام جنگی روانشناختی هنرمندانه در به تصویر کشیدن آسیبهای ناشی از جنگ به شیوهای ارعابآمیز و در عین حال تلاش برای به تصویر کشیدن جنبه انسانی سربازانی که جنگ آن ها را هیولا کرده بود، بسیار بی نقص عمل می کند. جاه طلبی دیوید آیر گاهی اوقات از دسترس او فراتر است، اما خشم در نهایت تصویری مناسب از وحشت های جنگ است که جرات می کند جنبه زشت سربازانی را که در جنگ جهانی دوم جنگیده اند نیز به تصویر بکشد.
۹- Beneath Hill 60 (2010)
یک فیلم جنگی دست کم گرفته شده استرالیایی، زیر تپه ۶۰، به طرز شگفت انگیزی از داستانی واقعی الهام گرفته است، داستان سربازانی را روایت می کند که در طول جنگ جهانی اول زیر خطوط دشمن در جبهه غربی تونل زدند تا بتوانند مین گذاری کنند. داستان فیلم درباره الیور وودوارد (برندان کاول)، معدنچی استرالیایی است که همسرش را برای جنگیدن در جنگ ترک میکند، جایی که او خود را مسئول گروهی میبیند که وظیفه دارند در اعماق خطوط آلمانی ها تونل بزنند تا محموله بزرگی از دینامیت را در زیر مکان استقرار دشمنان خود کار بگذارند.
فضای تنگ داستان باعث ایجاد هیجانهای ویرانگر و تنگناهراسی میشود که با نیاز به کار در سکوت به منظور جلوگیری از شناسایی شدن توسط تونلسازان آلمانی که ممکن است تنها چند متر با آنها فاصله داشته باشند، تقویت میشود. فیلم Beneath Hill 60 به شکلی فوقالعاده در قالب یک داستان جذاب، پرتعلیق و از لحاظ احساسی دلهرهآور در مورد تنش غیرقابل تحمل میدان نبرد و هزینههای وحشتناک جنگ روایت می شود.
۸- Zero Dark Thirty (2012)
کاترین بیگلو پس از شاهکار برنده اسکار خود، The Hurt Locker – که در بین بهترین فیلم های جنگی دهه ۲۰۰۰ رتبه بالایی دارد، حماسه جنگی مدرن دیگری را در قالب فیلم Zero Dark Thirty ساخت. این فیلم در واقع نمایشی دراماتیزه شده از عملیات تعقیب اسامه بن لادن در پی حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر است. مایا (جسیکا چستین)، تحلیلگر اطلاعاتی سیا، از طریق تلاش هایش برای کشف محل اختفای رهبر القاعده، در نهایت حمله موفقیت آمیز تیم ویژه تفنگداران دریایی به مجتمع محل زندگی بن لادن در سال ۲۰۱۱ را ممکن می سازد.
در حالی که از نظر صحنه های اکشن رزمی روی زمین چندان دست پری ندارد، Zero Dark Thirty همچنان به عنوان یک تریلر جنگی پرتنش بسیار قابل توجه است، در حالی که شکار اطلاعاتی را که توسط دولت ایالات متحده علیه گروه های تروریستی انجام می شود را به تصویر می کشد. این روایت فوقالعاده هوشمند است و به خاطر اشتهایش برای پرداختن به جزئیات دقیق و بازی برجسته جسیکا چستین بسیار قابل توجه است. این فیلم به خوبی یکی از بزرگترین ماموریت های نظامی و سیاسی قرن اخیر را پوشش می دهد.
۷- Beasts of No Nation (2015)
Beasts of No Nation که ترسیمی هولناک از جنگهای مدرن در غرب آفریقا است، یک درام هوشیارکننده، به شدت تکان دهنده و چشمگشا است که از مردم میخواهد به جنایاتی که در سراسر جهان روی میدهد توجه بیشتری کنند. این فیلم جنگی داستان آگو (ابراهام عطا)، پسر نوجوانی را دنبال میکند که پس از درگیر شدن روستای کوچک محل زندگی اش در یک جنگ داخلی، مجبور میشود به یک گروه شورشی بپیوندد که یکی از طرف های درگیر در این جنگ داخلی خانمانسوز است. آگو در حالی که پیوندی عجیب با فرمانده این گروه برقرار می کند، به آرامی به یک قاتل خونسرد تبدیل می شود.
در حالی که کارگردانی کری فوکوناگا گهگاه به جای ماندن در مسیر روایت ماجراهای زندگی آگو بر پوچ بودن کلیت جنگ تاکید می کند، فیلم برداری و تدوین تحسین برانگیز او تضمین می کند که فیلم در مرز یک کابوس توهم آمیز قرار می گیرد بدون اینکه هرگز ارتباطش با واقعیت را از دست بدهد. ادریس البا نیز در نقش فرمانده سربازان انقلابی نقش برجسته ای در فیلم دارد. Beasts of No Nation اولین فیلمی بود که مستقیماً در نتفلیکس منتشر شد.
۶- Son of Saul (2015)
پسر شائول، روایتی عمیق و قدرتمند، داستانی دلخراش از غم و اندوه و مذهب را در فضای جهنمی آشویتس و هولوکاست به تصویر می کشد. این درام جنگی مجارستانی داستان شائول (گزا روریگ)، یک زندانی یهودی-مجارستانی را دنبال می کند که وظیفه دارد اجساد اسرای یهودی را در اتاقهای گاز بسوزاند و اکنون قصد دارد پسر جوانی را که با پسرش اشتباه گرفته است، به شیوه ای درست و مذهبی دفن کند. در این ماموریت شخصی، او زندگی خود را به خطر می اندازد در حالی که تلاش دارد خاخامی را پیدا کند که بتواند مراسم خاکسپاری را انجام دهد.
پسر شائول که به شیوهای جذاب که بر شخصیت مرکزی مصمم و بدبین داستان تمرکز دارد، در حالی که وحشتهای اطراف او در پسزمینه مات به تصویر کشیده می شوند، فیلمبرداری شده است، بسیار تکان دهنده اما درگیر کننده است. کاوش فیلم در مضامین محافظت از خود و خشونت به طرز فوق العاده ای تفکر برانگیز است. این واقعیت که این فیلم اولین فیلم بلند سینمایی لازلو نمس است، با توجه به پختگی و مهارتی که او در ساخت این فیلم از خود نشان داده، بسیار قابل توجه است.
۵- Hacksaw Ridge (2016)
یک فیلم جنگی زندگینامهای تحسین شده که از داستان واقعی خود برای ارج نهادن به قهرمان مآبی، شجاعت و فداکاری باورنکردنی سربازان استفاده میکند، Hacksaw Ridge نقطه عطف سینمای جنگی دهه ۲۰۱۰ است. اندرو گارفیلد نقش دزموند داس، صلحطلبی را بازی می کند که علیرغم امتناع از حمل سلاح به دلایل مذهبی، به عنوان پزشک در ارتش در طول جنگ جهانی دوم خدمت میکند. در حالی که او در ابتدا توسط همقطارانش به دلیل موضع ضد اسلحه اش مورد سرزنش قرار میگیرد، داس شجاعت خود را در نبرد اوکیناوا را نشان می دهد، هنگامی که ۷۵ سرباز خودی را بدون شلیک حتی یک گلوله از میدان جنگ نجات میدهد.
مل گیبسون با تأیید دوباره استعداد خود در فیلمسازی، در استفاده از جنایات خشونت آمیز دوران جنگ به عنوان وسیله ای برای تعریف و تقویت رویکرد صلح طلبی داس به جای مقابله با آن، حتی زمانی که برخی از تکان دهنده ترین سکانس های نبرد را به تصویر می کشد، به اوج نبوغ خود می رسد. با این تضاد شدید و خیره کننده، Hacksaw Ridge یک فیلم جنگی تاثیرگذار و فراموش نشدنی است که از یک قهرمان واقعی تجلیل می کند، در حالی که از دستاوردهای او برای ارائه داستانی طاقت فرسا از نجابت، ایمان و تعهد اخلاقی سود می برد.
۴- Land of Mine (2015)
سرزمین مین یا زیر شن ساخت سینمای دانمارک، یک فیلم جنگی تاریخی درگیر کننده و تکان دهنده است که بر اساس یک داستان واقعی، به یک پرسش اخلاقی چالش برانگیز می پردازد. پس از تسلیم آلمان، گروهی از اسرای جوان آلمانی به سواحل غربی دانمارک فرستاده می شوند تا ساحل را از مین های کاشته شده در زمان اشغال این منطقه توسط نازی ها پاکسازی کنند. سربازان جوان بدون آموزش و تجهیزات کافی سعی می کنند تا برای رسیدن به آزادی، ماموریت خود را انجام دهند.
لحظات پرتنش غیرقابل تحملی در سرتاسر فیلم وجود دارد، اما چیزی که واقعاً این فیلم را به یک فیلم جنگی تاثیرگذار تبدیل میکند، احساس بیعدالتی و تراژدی است، به ویژه وقتی که یکی از این پسران جوان در انجام وظیفه خود اشتباه میکند و بهای این اشتباه را با جانش میپردازد. این فیلم به مفاهیم ندامت و بخشش می پردازد و از یک فصل تیره و تار و کمتر شناخته شده از جنگ جهانی دوم برای ارائه داستانی از انسانیت شگفت انگیز استفاده می کند. این یک فیلم جنگی خارقالعاده هرچند ناراحتکننده و همچنین یکی از بهترین فیلمهایی است که دانمارک تا به حال تولید کرده است.
۳- Incendies (2010)
امروزه، دنیس ویلنوو به خاطر کارگردانی فیلمهایی مانند فیلمهای Dune، Blade Runner 2049 و Arrival مورد تحسین جهانی قرار گرفته است. با این حال، یکی از بزرگترین دستاوردهای او به عنوان یک فیلمساز در قالب درام جنگی ویرانگر سال ۲۰۱۰، به نام ویران شده تحقق یافته است. زنی خاورمیانهای که در مونترال زندگی میکند، با دانستن اینکه بزودی می میرد، نامهای را برای هر یک از فرزندانش می نویسد تا به دست دو نفر برسد، یکی برای پدری که هرگز ندیدهاند و دیگری به برادری که هرگز نمیدانستند دارند. برای انجام این کار، دوقلوها باید به خاورمیانه بروند تا از گذشته تکان دهنده مادرشان رمزگشایی کنند.
اینکه Incedies را یک تجربه تماشای تکان دهنده توصیف کنیم حق مطلب را هرگز ادا نمی کند. در حالی که تنها بر زندگی یک زن تمرکز می کند، بیهودگی جنگ، خطرات درگیری مذهبی، آسیب های ناشی از اعمال تروریستی، و به طور کلی شرایط ویرانگر پس از جنگ را بررسی می کند. Insendies که از نظر عاطفی بسیار تاثیرگذار، عمیقاً آزاردهنده و با نقش آفرینی بی نقص بازیگران است، چیزی شبیه گوهری پنهان در فیلمشناسی ویلنوو و همچنین داستانی دردناک از شرارت انسان است که تماشای آن به هیچ وجه ساده نخواهد بود.
۲- ۱۹۱۷ (۲۰۱۹)
فیلم حماسی جنگی سام مندز در مورد جنگ جهانی اول را میتوان بهعنوان یک شاهکار حرفه ای در نظر گرفت، اما کاری که با داستان منحصربهفردش انجام میدهد، دستکم فوق العاده است. این فیلم به شکلی فیلمبرداری و تدوین شده که یک برداشت بی وقفه به نظر برسد، فیلمی در مورد دو سرباز انگلیسی در ماموریتی در طول جنگ چهانی اول برای برقراری تماس با گردان دیگری تا به آنها هشدار دهند که در حال ورود به یک تله هستند.
رویکرد تک برداشتی معروف این فیلم می توانست حواس مخاطب را پرت کند، اما ۱۹۱۷ بهعنوان داستانی بسیار غرق کننده، هرچند نسبتاً ساده، از جنگ و همچنین یک دستاورد فنی واقعاً خیرهکننده، به اوج کیفیت می رسد. تکان دهنده، دقیق و جذاب، این فیلم جنگی مربوط به جهانی اول شاید بیشتر یک تریلر باشد تا درام، اما همچنان به طور مداوم در طول روایت خود بسیار حیرت انگیز است، در حالی که به دشواری های جنگ خندق یمیپردازد و به طور موثری شرایط وحشیانهای را به نمایش میگذارد که بسیاری از سربازان با آنها مواجه بودند.
۱- Dunkirk (2017)
تصویر کریستوفر نولان از تخلیه دانکرک یکی از جذابترین فیلمهای جنگی است که تا به حال ساخته شده است، صرف نظر از اینکه بینندگان این رویکرد را دوست دارند یا از آن خوششان نیاید. در حالی که هر یک از سه داستان آن در طول زمانهای مختلف اتفاق میافتد، دانکرک چگونگی انجام این عملیات تخلیه دراماتیک و مهم را با تمرکز بر یک سرباز گیر افتاده در ساحل، یک غیرنظامی در حال حرکت برای کمک به این تخلیه و یک خلبان برجسته که از این عملیات در برابر حملات هوایی آلمان دفاع میکند، بررسی میکند.
شاهکار فنی فیلم یک دستاورد قابل توجه بوده و سکانسهای نبرد تن به تن هوای یآن بسیار جذاب است. به همین شکل، فقدان داستان گذشته شخصیت ها به این فیلم ضرورتی می بخشد که تا انتهای داستان هوشمندانه بودن خود را نشان می دهد. دانکرک که با طراحی صدای خیره کننده، بازی های قوی دسته بازیگران و موسیقی تپنده هانس زیمر تکمیل شده، یکی از بهترین فیلم های جنگی است که تا کنون ساخته شده است، فیلمی که بهترین و قابل درک ترین تصویرسازی از عملیات دینامو در تاریخ سینماست.
منبع