گگن پرسینگ در خدمت بازاریابی ردبول؛ آیا رالف رانگنیک فوتبال اتریش را بی‌هویت کرده؟

طرفداری | اتریش با وجود ارائه فوتبالی تهاجمی و صدرنشینی در گروه هلند و فرانسه، مقابل ترکیه مغلوب و در مرحله یک‌هشتم نهایی یورو 2024 حذف شد؛ نتیجه‌ای که خلاف انتظار خیلی از فوتبال‌دوستان بود.

رالف رانگنیک مدت‌ها است به‌عنوان یک تئوریسین و سرمربی مولف در فوتبال اروپا شناخته می‌شود و در آلمان از او به‌عنوان «پدرخوانده گگن‌پرسینگ» یاد می‌کنند چرا که الهام‌بخش سرمربیان بزرگی چون یورگن کلوپ بوده است. در واقع او توسعه‌دهنده بخش مهمی از اجزای فوتبال مدرن امروز بوده اما در عین حال، منتقدان فراوانی هم دارد. مخالفان این سرمربی 65 ساله آلمانی معتقدند به او به‌عنوان یک سرمربیِ تقریبا بدون جام، بیش از حد بها داده شده و صرفا مشاوره و کار پایه‌ای، یک تئوریسین را تبدیل به مدیر و سرمربی بزرگ نخواهد کرد. 

مایکل کاکس، تاکتیک‌نویس مشهور که یکی از مخالفان سرسخت رانگنیک است، در یادداشتی برای وب‌سایت اتلتیک از زاویه‌ای متفاوت به عملکرد رانگنیک در فوتبال اتریش نگاه کرده و او را مورد انتقاد قرار داده است.


یکی از چیزهای شگفت‌انگیز درباره فوتبال ملی، کشف چیزهای بیشتر درباره هویت کشورهای مختلف از طریق سبک فوتبالی‌شان است. 

دیوید وینر در کتاب مرجع «زیبای نارنجی» درباره توتال فوتبال، رویکرد انقلابی دهه 70 میلادی صحبت کرده است که این رویکرد، تاثیر گرفته از معماری هلندی و گسترش خاک کشور از طریق بازیافت خاک از دریا است. جیمی برنز هم به تشریح سبک تیکی‌تاکا در فوتبال اسپانیا اشارات زیادی داشته است. او سبک فوتبال تیکی‌تاکا در دهه 2010 را به گاوبازی تشبیه می‌کند. به‌عبارتی تیکی‌تاکا و گاوبازی هدف‌شان «کشتن» نیست بلکه بیشتر به صبر بستگی دارند. صبر گاوباز برای مهار گاو و طول کشیدن زمان گلزنی تیم ملی اسپانیا چندان بی‌شباهت به هم نیستند.

اتریش، یکی از غنی‌ترین فرهنگ‌های اروپایی را دارد و از زیباترین کشورهای قاره سبز است، جایی که موتزارت را پرورش داده. یک قرن پیش، تهاجمی‌ترین ایده‌های فوتبالی وقت در قهوه‌خانه‌های اتریش مطرح می‌شدند اما سبکِ فوتبال کنونی اتریش در مقایسه با آن دوران چندان رمانتیک نیست چرا که فوتبال اتریش صرفا به یک «کمپین مارکتینگ» تبدیل شده است.

یک تصور اشتباهی که رواج دارد، می‌گوید ردبول یک کمپانی تولید نوشیدنی است. این‌طور نیست؛ ردبول یک کارخانه بازاریابی است. نوشیدنیِ ردبول خودش به‌وسیله «راوخ»، یک کارخانه اتریشی دیگر تولید می‌شود و ردبول صرفا به برندسازی و تبلیغ این محصول می‌پردازد. ردبول یکی از بزرگ‌ترین غول‌های تبلیغاتی دنیا، به‌ویژه در عرصه ورزش است. برای مثال؛ تنها 10 تیم در فرمول 1 رقابت می‌کنند و ردبول، مسئول دو تیم حاضر در آن است. هر ورزش رقابتی دیگر از اسکیت‌بورد تا ورزش‌های زمستانی را تماشا کنید، نمی‌توانید از دیدن نام ردبول فرار کنید.

خودروی تیم ردبول در گرندپری اتریش

اما هیچ ورزشی به‌اندازه فوتبال، بُرش ندارد و به‌همین خاطر است که ردبول مبالغ هنگفتی را در فوتبال سرمایه‌گذاری کرده است؛ از روش سنتی یعنی اسپانسری گرفته تا روش نوین و مدرن یعنی تشکیل شبکه چند باشگاهی در سراسر دنیا. نکته منحصربه‌فرد درباره آن‌ها این است که نام آن‌ها به یک سبک بازی خاص ارتباط دارد. 

ردبول، نوشیدنی انرژی‌زا می‌فروشد و جامعه هدفش هم جوانان هستند. به‌همین خاطر باشگاه‌های تحت تملّک ردبول، نگرش فوتبالی‌ای را به‌نمایش می‌گذارند که بازیکنان جوان بسیاری، فوتبالی بسیار پرانرژی بازی می‌کنند. رالف رانگنیک اغلب هدایت این فرایند را برعهده داشته است؛ کسی که اکثر دوران سرمربی‌گری‌اش را برای ساختارسازی جهت کمک به این باشگاه‌ها صرف کرده تا آن‌ها بتوانند فوتبالی پرانرژی بازی کنند.

رانگنیک برای تیم ملی اتریش، انتخابی هوشمندانه بود. سرمربی آلمانی‌ای که یکی از شخصیت‌های موثر در دنیای فوتبال است و تاثیرش فراتر از نتایج درخشان داخل زمین بوده است. رانگنیک وقتی که کارشناس و مفسر تلویزیون آلمان بود، نقش مهمی در ترویج مفهوم «گگن‌ پرسینگ» داشت. تاثیر و الهام‌بخشی او بر سرمربیانی چون یورگن کلوپ هم انکارنشدنی است. اگرچه سرمربیان موفقی که از رانگنیک الهام گرفته‌اند، مایل بودند از عناصر رویکرد او به‌عنوان بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر بهره گیرند. دورتموندِ کلوپ پیش از این‌که تیمی بر مبنای «کانتر پرس» باشد، روی ضدحملات مرگبار تکیه داشت و لیورپول او هم با استراتژی‌های «9 کاذب»، وینگرهای چارچوب‌شناس و اینورتد فولبک‌ها به یکی از بهترین‌های لیگ برتر تبدیل شد. 

با همه این‌ها، رانگنیک یک سرمربی بنیادگرا است و صرفا به اصولش تکیه دارد. مثل بسیاری از مربیانی که هرگز بازیکن بزرگی نبودند، او هیچ‌وقت به توانایی انفرادی بازیکن جهت تعیین سرنوشت یک بازی براساس کیفیت فنی و نبوغش باور نداشته است. وقتی رانگنیک به‌طور موقت سرمربی منچستریونایتد بود، مشخصا در کار با کریستیانو رونالدو، بهترین گلزن تاریخ فوتبال ملی ناتوان بود. رانگنیک یک مرتبه در گلایه‌ای گفته بود رونالدو حتی در دوران جوانی‌اش بازیکن خوبی نبوده است چرا که وقتی تیم حریف صاحب توپ باشد، او غیر از غر زدن کاری نمی‌کند. در دنیای رانگنیک، چنین چیزی کاملا امری عادی است اما تمام بازیکنان نابغه تاریخ بازی زیبای فوتبال کسانی نبوده‌اند که در بازیِ بدون توپ تشویق شوند بلکه همه آن‌ها می‌خواهند تیم‌شان صاحب توپ باشد. 

همکاری‌ای که برای هیچ یک از طرفین دلپذیر نبود

بسیاری از تاکتیک‌های تیم‌هایی که به سبک رانگنیک فوتبال بازی می‌کنند، پیچیده هستند و این به‌خاطر سرعت بالای این نوع فوتبال است اما در عین حال، اصول بنیادی این سبک فوتبال بسیار ساده هستند. در واقع این سبک، نسخه ارتقا یافته یک ایدئولوژی قدیمی است که برای دهه‌ها به فوتبال انگلیس آسیب زده است. رانگنیک از بازیکنانش می‌خواهد تا سخت بدوند و سخت تکل بزنند. بخش حیاتی نگرش او، مفهوم ساده پرس کردن در دو متر پایانی به‌جای پرس کردن و کاهش سرعت بعد از نزدیک شدن به بازیکن است. در اصل، بازیکن باید با حریف، درگیر شود. 

توسعه فوتبال طی یک قرن گذشته، تغییر تدریجی بازی منطقه‌ای به بازی مالکیتی بوده است؛ دلیل اصلی‌ای که فوتبال به یک ورزش تماشاگرپسند تبدیل شده، این است که دیدن فوتبال تیم دارای توپ دارای زیبایی است. رانگنیک می‌خواهد این اصل را وارونه کند. تیم ملی اتریش در مرحله گروهی یورو 2024، دومین میزان تکل را داشت اما از نظر ارسال پاس صحیح، در رده شانزدهم بود!

زیبایی، بسته به نگاه فرد است اما این نگرش باعث تولید بازی‌های ناقص، شتاب‌زده، بازپس‌گیری‌های زیاد توپ و دقت کم در استفاده از آن شده است. در واقع رویکرد رانگنیک بیشتر به سرعت تکیه دارد تا تکنیک و این برای تیم‌هایی که چندان در چشم نیستند، جواب می‌دهد. اتریش که برای دهه‌ها در فوتبال محلی از اعراب نداشت، بدون تردید روش‌های کاری رانگنیک را پذیرفته است. رانگنیک یک معلم ذاتی به‌شمار می‌آید و البته دارای مزیت غیرمعمول پرورش بسیاری از بازیکنان اتریشی در باشگاه‌های تحت تملک ردبول هم بوده تا به سبک آشنای کارفرمایانش بازی کند. 

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که تقریبا هیچ‌یک از بازیکنان در دسترس او، در عناصر تکنیکی و فنی فوتبال کیفیت خوبی ندارند. شما در اتریش نمی‌توانید فوتبالیستی پیدا کنید که بتواند مثل لوکا مودریچ بازی را کنترل کند، مثل کریستین اریکسن خطوط و دفاع حریف را بشکند و همچون خویچا کواراتسخلیا دریبل بزند. تمرکز تیم رانگنیک، به‌وجد آمدن از اوقاتی است که تیم حریف توپ را دارد و نمی‌تواند آن را حفظ کند. در عوض اتریش بازیکنانی دارد که سرعت بالایی دارند، پرحرارت بازی می‌کنند و همچون کارگران سخت‌کوش می‌توانند پرس کنند. 

بهترین بازیکنان تیم ملی اتریش، پرورش‌یافتگان مکتب ردبول هستند و در بازی بدون توپ، توانایی بیشتری دارند

آیا روش رانگنیک جواب داده؟ پاسخ مثبت نیست. ردبول سالزبورگ، بوندسلیگای اتریش را همچون بوندسلیگای آلمان به یک لیگ تک‌قطبی تبدیل کرده. لایپزیش هم خودش را به بالای جدول بوندسلیگا رسانده اما حجم پولی که هزینه کرده‌اند را هم باید دید. لایپزیش یکی از معدود باشگاه‌های آلمانی است که به قانون 1+50 پایبندی ندارد و معمولا بعد از بایرن مونیخ، دومین تیم پرهزینه فوتبال آلمان به‌شمار می‌رود. بنابراین ساده‌لوحانه است اگر فکر کنیم این سبک بازی به‌خاطر ساخت فرهنگ فوتبالی است و نه به‌خاطر پول و روابط‌عمومی. 

صدرنشینی اتریش بالاتر از فرانسه، هلند و اتریش در مرحله گروهی یورو 2024 فراتر از انتظارات قبل از تورنمنت بود و دیدن میزان xG آن‌ها نیز فوتبالی‌ها را شگفت‌زده کرد اما اگر فوتبال به جای گل با xG سنجیده می‌شد، اتریش باید به فرانسه می‌باخت، با لهستان مساوی می‌کرد و به هلند هم می‌باخت و با یک امتیاز از تورنمنت خداحافظی می‌کرد. 

میزان xG تولید شده و دریافت شده اتریش در مرحله گروهی یورو برابر فرانسه، لهستان و هلند
گراف از Fbref.com

البته این اتفاق هم مایه شرمساری نمی‌بود چرا که با این اسکواد، انتظار خیلی بیشتری هم نمی‌رفت به‌خصوص این‌که داوید آلابا، بهترین بازیکن اتریش هم در یورو غایب بود. نکته جالب توجه این‌که آلابا از دست استخدام‌کننده‌های غول نوشابه‌سازی دنیا گریخت و در مدرسه فنی فوتبال بایرن مونیخ رشد کرد. 

حقیقت ماجرا هم با این ایده که اتریش یکی از بهترین فوتبال‌های یورو را ارائه داده، همخوانی ندارد. از میان تیم‌های راه‌یافته به دور حذفی یورو 2024، فقط گرجستان آمار بدتری نسبت به اتریش در زمینه اختلاف xG تولیدی و دریافتی ثبت کرد. 

اختلاف xG تولیدی و دریافتی تیم‌ها در گروهی یورو 2024

شکست برابر ترکیه باعث شد اتریش با وجود قرارگیری در سمت راحت‌تر جدول حذفی، نتواند مثل یونان اتو رهاگل آلمانی که قهرمان یورو 2004 شد و البته تیمش همیشه در مبحث مالکیت ضعیف‌تر بود، کسی را شگفت‌زده کند. 

از لحاظ بازاریابی، پیاده‌سازی این نقشه در اتریش کاملا کارساز بوده است. بسیاری از روزنامه‌نگارها و کارشناسان با اشتیاق فراوان سبک فوتبال ردبول را تبلیغ می‌کنند، بدون آن‌که بدانند یا توجه کنند اتریش همان اندازه که به یک تابلوی تبلیغاتی فوتبالی تبدیل شده، از نظر فوتبالی ناامیدکنده بوده است. بدیهی است مسائل اقتصادی و مالی نقش مهمی در سطح فوتبال داخلی و بین‌المللی دارن اما کشورها نمی‌توانند با هزینه‌های هنگفت، سطح فوتبال ملی‌شان را بهتر کنند، مثل فوتبال باشگاهی بازیکن بخرند و روی پیراهن‌شان اسپانسر بگیرند. 

با این‌حال جای مهر بزرگ یک کارخانه روی تمامیت فوتبال اتریش دیده می‌شود؛ سبک فوتبالی که از باقی سبک‌ها متمایز است و برای پیاده‌سازی‌اش باید برنامه‌ریزی و آمادگی کاملی داشت اما در نهایت این سبک فوتبال، صرفا گسترش یک کمپین بازاریابی است. اتریش کشوری زیبا است، بازیکنانش دوست‌داشتنی هستند و رانگنیک هم از هر نظر واقعا مرد خوبی است اما فوتبال ملی نباید این شکلی باشد و اگر این رویکرد انرژی بر اتریش جواب ندهد، فوتبال اروپا سود خواهد برد.

یادداشت مایکل کاکس برای وب‌سایت اتلتیک


منبع

درباره ی ماکان نیوز

مطلب پیشنهادی

رونمایی از سرمربی جدید تراکتور تا دو روز آینده

طرفداری | بنا بر اعلام سرپرست تیم تراکتور احتمالاً تا دو روز آینده سرمربی جدید …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *