چرا فیلم «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» در گیشه شکست خورد؟

پس از موفقیت غیرمنتظره‌ی فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» (۲۰۱۳)، انتظار می‌رفت که «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» (Furiosa: A Mad Max Saga) بتواند فروش تقریبا ۴۰۰ میلیون دلاری آن را تکرار کند یا حتی به فروش بالاتری برسد. شرایط مهیا بود، جرج میلر بار دیگر در پشت دوربین قرار داشت، صحنه‌های اکشن فیلم به اندازه‌ی قسمت پیشین پرهرج‌ومرج جلوه می‌کردند، آنیا تیلور-جوی و کریس همسورث نقش‌های اصلی را برعهده داشتند و به نظر می‌رسید همه‌چیز برای این فرنچایز به درستی پیش می‌رود. با این حال شکست تجاری فیلم «فیوریوسا» باعث شد هیجان‌ها فروکش کند اما چرا؟ فیلمی که بالاترین امتیازات را دریافت کرده و همه از آن رضایت دارند، چگونه به چنین فروش ناامیدکننده‌ای رسیده است؟

«فیوریوسا» که با بودجه‌ی ۱۶۸ میلیون دلاری تولید شده است، در سه روز اول اکران تنها ۲۵ میلیون دلار فروخت و هفته‌ی اول را با ۳۲ میلیون دلار به پایان رساند. فیلم دقیقا در همان بازه زمانی روی پرده رفت که دو سال قبل، «تاپ گان: ماوریک» با رقم خیره‌کننده‌ی ۱۲۶ میلیونی دلاری آن را به پایان رساند و سال گذشته هم بازسازی لایو اکشن «پری دریایی کوچولو» دیزنی توانست ۹۵ میلیون دلار به دست بیاورد. «فیوریوسا» تا اینجا، بعد از ۲۵ روز اکران، فقط ۱۴۷.۳ میلیون دلار فروخته است تا یک شکست مطلق باشد. اما چه چیزی باعث شد که یکی از مورد انتظارترین فیلم‌های ۲۰۲۴ با چنین وضعیتی روبه‌رو شود؟

صنعت سینما روزهای خوبی را سپری نمی‌کند

بر کسی پوشیده نیست که هالیوود در سال ۲۰۲۴ با یک بحران جدی روبه‌رو شده است؛ آن‌هم چهار سال پس از اینکه همه‌گیری کووید ۱۹ سینماها را در سراسر جهان مجبور به تعطیلی کرد. درست است که فروش بلیت‌ها در مقایسه با سال ۲۰۲۱ بهبود چشم‌گیری داشته، و سال گذشته هم گردش مالی سینما بیش از چهار برابر سال ۲۰۲۰ بوده است. با این حال، ۳۴ میلیارد دلاری که در سال ۲۰۲۳ از تمام بازارها به دست آمد، بسیار کمتر از ۴۳ میلیارد دلاری است که این صنعت در سال ۲۰۱۹ قبل از همه‌گیری به دست آورده بود. و به نظر می‌رسد سال ۲۰۲۴ وضعیت بدتری را تجربه کند.

«فیوریوسا» تنها فیلم شکست‌خورده‌ی امسال نیست، بسیاری از آثار پرسروصدای اخیر هم ناموفق ظاهر شده‌اند، مانند «مرد ساده‌لوح»، بازسازی یک سریال تلویزیونی از دهه ۸۰ میلادی با بازی رایان گاسلینگ و امیلی بلانت که آن‌هم یک شکست بزرگ بود. به طور کلی، آمارهای سال ۲۰۲۴، چه برای فرنچایزهای تثبیت‌شده باشد و چه فیلم‌های عامه‌پسند با حضور ستارگان مشهور، خوب به نظر نمی‌رسد. واقعیت این است که فرهنگ سینما رفتن شاید هرگز به حالت قبل از همه‌گیری باز نگردد. یا اگر هم به درجه‌ی موفقیت پیش از کووید-۱۹ نزدیک شود، ممکن است زمان زیادی طول بکشد، زیرا این صنعت مدام در حال تغییر بوده و این تغییرات همه را -از استودیوها تا مخاطب- سردرگم کرده است.

گویی نه استودیوها می‌دانند باید چه چیزی بسازند که پرفروش شود و نه مخاطبان تصمیم‌شان را گرفته‌اند که به دنبال چه اثری هستند، زیرا آن‌ها حتی دیگر برای فیلم‌های خوب هم به سینماها نمی‌روند. سرویس‌های استریم را هم به این شرایط پیچیده اضافه کنید، حالا بسیاری از سینمادوستان ترجیح می‌دهند منتظر بمانند و فیلم را در آرامش و در خانه‌ی خود تماشا کنند. آن‌ها دیگر عجله‌ای برای تماشای فیلم‌ها ندارند، زیرا می‌دانند که خیلی زود در دسترس‌ قرار خواهد گرفت. بنابراین یکی از دلایل شکست فیلم «فیوریوسا» شاید همین باشد.

پیش‌درآمدها همیشه برای جذب مخاطب با مشکل مواجه هستند

فیلم‌های پیش‌درآمد تاریخچه‌ای طولانی در هالیوود دارند، اما در سه دهه‌ی اخیر، مخالفان زیادی هم پیدا کرده‌اند. از یک طرف پیش‌درآمدهای «جنگ ستارگان» را داشتیم که تقریبا همگی با بازخوردهای منفی روبه‌رو شدند و در سوی دیگر، تعدادی از بهترین پیش‌درآمدهای تاریخ سر از دنیای تلویزیون درآوردند، مثل «پیشتازان فضا: اکتشاف» و «متل بیتس». مشخصا ساخت پیش‌درآمد در حوزه تلویزیون آسان‌تر است اما در حوزه سینما، شما به یک بودجه‌ی نجومی نیاز دارید و فاکتورهای گوناگونی باید دست‌به‌دست هم دهند تا طرفداران قدیمی مجموعه حاضر باشند برای چنین فیلمی به سینماها بروند.

پیش‌درآمدِ «مکس دیوانه: جاده خشم» روی کاغذ، بالاترین کیفیت ممکن را دارد اما با یک چالش متفاوت دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ اول اینکه این مجموعه عاری از هرگونه تداوم جدی است، و جهان آن به اندازه‌ای گسترده عرضه نشده است که حالا مخاطبان برای دانستن اطلاعات بیشتر از گذشته‌ی آن هیجان‌زده شوند. اما اگر «فیوریوسا» یک دنباله‌ی مستقیم برای «مکس دیوانه» بود و تماشاگران می‌دانستند که قرار است بار دیگر با تام هاردی و شارلیز ترون ملاقات کنند، شرایط به کلی عوض می‌شد. کارگردان و خالق مجموعه، جرج میلر وعده یک دنباله مستقیم‌ را داده است که امپراتور فیوریوسا را در جایگاه پادشاه اصلی سیتادل نشان می‌دهد؛ اما تمرکز بر پیشینه این شخصیت احتمالا آن چیزی نبود که مخاطبان می‌خواستند پس از «جاده خشم» ببینند.

شاید بهتر بود میلر برای ادامه دادن «جاده خشم» مسیر دیگری را انتخاب کند

با اکران «مکس دیوانه: جاده خشم»، تقریبا همه عاشق شخصیت فیوریوسا شدند؛ حتی کسانی که عناصر فمینیستی پررنگ فیلم را هم نمی‌توانستند نادیده بگیرند، به جذابیت فیوریوسا معترف بودند. اما این واقعیت که نسخه‌ی پیش‌درآمد مذکور با مکس، یعنی شخصیت اصلی مجموعه ارتباطی ندارد، می‌تواند به فروش آن آسیب زده باشد. مکس حضور جزئی و کوتاهی در این فیلم دارد، اما بیشتر شبیه یک ایستراگ است که تنها تایید می‌کند که این شخصیت وجود دارد و نه چیزی بیشتر.

مکس همیشه مهم‌ترین عنصر و مرکز داستان در فیلم‌های گذشته این مجموعه نبوده است، حتی فیلم‌های اصلی با بازی مل گیبسون هم فقط روی مکس -آن‌طور که در ذهن دارید- تمرکز نداشتند. با این حال، یکی از انتقاداتی که به نسخه‌ی ۲۰۱۵ شد، همین مسئله بود، اینکه مکس در آن حضور پررنگی ندارد. برخی حتی استدلال کردند که «جاده خشم» در همه چیز به جز اسم، فیلمِ فیوریوسا است و از اینکه مجموعه، شخصیت دیگری را در کانون توجه قرار داده است ناراحت بودند.

به سال ۲۰۲۴ برویم. به جای دنباله، به طرفداران یک پیش‌درآمد عرضه شد، آن‌هم با حضور مکس فقط در یک نقش کوتاه. دور شدن از شخصیت مکس، مشخصا باعث شد تا تعداد زیادی از کسانی که به او علاقه دارند، قید تماشای «فیوریوسا» را بزنند.

بین اکران «جاده خشم» و «فیوریوسا» فاصله زیادی افتاد

یک قانون نانوشته وجود دارد که اگر فیلمی پرفروش شد و صدها میلیون دلار به‌دست آورد، دنباله آن باید به سرعت ساخته شود. بنابراین، هنگامی که «مکس دیوانه: جاده خشم» با درجه سنی بزرگسالان (R) اکران خود را با کمی کمتر از ۴۰۰ میلیون دلار به پایان رساند، همه انتظار داشتند که قسمت بعدی‌اش خیلی زود از راه برسد؛ فراموش نکنید که تام هاردی اندکی پس از اکران فیلم در سال ۲۰۱۵، وعده داده بود که برای آن سه دنباله تولید خواهد شد. متاسفانه، تاخیرهای فراوان، از جمله همه‌گیری کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰ و اعتصابات سال ۲۰۲۳ به این معنا بود که حدود ۱۰ سال طول کشید تا حماسه جدید «مکس دیوانه» به سینماها برسد.

گاهی اوقات این تاخیرها به نفع یک اثر سینمایی -آن‌هم پیش‌درآمد- می‌شود، زیرا طرفداران برای ملاقات دوباره با مجموعه محبوب‌شان هیجان‌زده هستند

اما وقفه طولانی بین «جاده خشم» و «فیوریوسا» آن‌قدر طولانی نبود (مثل چند دهه) که طرفداران قدیمی هیجان‌زده شوند، اما به اندازه‌ای طولانی بود که طرفداران «جاده خشم» دیگر شور و هیجانی برای تماشای آن نداشته باشند. به هر حال، «مکس دیوانه» اگرچه محبوب است اما مارول، «جنگ ستارگان» یا «سریع و خشمگین» نیست و بدیهی بود که تنها طرفداران پروپاقرص و جدی فرنچایز به سینماها بازگردند. «جاده خشم» البته کسانی که با این مجموعه آشنایی نداشتند را هم مجذوب خود کرد اما احتمالا با گذشت زمان، اکثرشان علاقه خود را از دست دادند و بدون تام هاردی یا شارلیز ترون، «فیوریوسا» را به چشم یک دنباله تقلبی دیدند که ارزش رفتن به سینما را ندارد.

جایگزین کردن شارلیز ترون با یک بازیگر دیگر اشتباه بزرگی بود

همان‌طور که بالاتر هم اشاره شد، ساخت یک پیش‌درآمد، احتمالا بهترین گزینه برای فیلم جدید «مکس دیوانه» نبود. رفتن قصه به گذشته -در کنار فاصله تقریبا یک دهه‌ای بین دو فیلم- باعث ایجاد بزرگترین ضعف فیلم شد: نبود شارلیز ترون. ماهیت پیش‌درآمدی داستان، و این واقعیت که ترون اکنون تقریبا ۵۰ ساله است، به این معنی بود که «فیوریوسا» مجبور شد همان چیزی را کنار بگذارد که این شخصیت را در «مکس دیوانه: جاده خشم» به‌یاد‌ماندنی کرد (شارلیز ترون).

در حالی که آنیا تیلور-جوی، وظایف خود را به درستی انجام می‌دهد و جایگزین قابل‌قبولی برای بازیگر قبلی است، اما این شارلیز ترون بود که این نقش را تثبیت کرد و کسی بود که تماشاگران مشتاقانه می‌خواستند در «فیوریوسا» ببینند. بازی ترون در «جاده خشم» شگفت‌انگیز بود؛ او توجه همه را به خود جلب و امپراتور فیوریوسا را به عنوان یک قهرمان واقعی اکشن معرفی کرد و حتی آن‌هایی که خواهان حضور بیشتر تام هاردی در نقش مکس دیوانه بودند هم ترجیح می‌دادند تا با ترون ملاقات دوباره‌ای داشته باشند.

در سال ۲۰۱۵، بسیاری از منتقدان، شارلیز ترون را «یکی از مهم‌ترین دلایل» برای تماشای «جاده خشم» معرفی کردند و شاید بدون او، فیلم به مسیر متفاوتی می‌رفت و به فروش کمتری می‌رسید. آنیا تیلور-جوی هم بازخوردهای مثبتی دریافت کرد و تحسین شد اما وقتی طرفداران ترون را می‌خواهند، کسی نمی‌تواند آن‌ها را راضی کند که به تیلور-جوی فرصت بدهند.

انتظارات بیش از حد بالا بود

هر فیلم دیگری چنین نقدهای درخشانی می‌کرد -که می‌گفتند به اندازه فیلم قبلی مجموعه بلندپرواز و چشمگیر است- احتمالا انبوهی از طرفداران را به سینما می‌کشاند. با این حال، «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» با وجود تاریخ اکران مناسب و نداشتن رقیبی جدی در گیشه، باز هم نتوانست تماشاگران را به سینماها بکشاند و آن‌ها ترجیح می‌دهند روی مبل راحتی خود در خانه بنشینند. این می‌تواند ارتباط زیادی با کیفیت بالای «مکس دیوانه: جاده خشم» و استقبال فوق‌العاده مثبتی که از آن شد، داشته باشد.

«جاده خشم» که اکنون از آن به عنوان یکی از بی‌عیب‌و‌نقص‌ترین و بهترین فیلم‌های اکشن تاریخ نام برده می‌شود، در دوران اکران، سریعا به یک کلاسیک ماندگار تبدیل شد که برداشتی خلاقانه از هر دو ژانر علمی-تخیلی و اکشن ارائه می‌دهد. این فیلم هر دو ژانر را ارتقا داد و دستاوردی سینمایی بود که کسی انتظارش نداشت. در نتیجه، طرفداران انتظارات عجیب‌وغریبی از «فیوریوسا» داشتند که بعید بود هرگز آن‌ها را برآورده کند، چه از نظر منتقدان و چه از جنبه‌ی مالی.

حتی تحلیلگران هم از عملکرد و کیفیت «جاده خشم» شگفت‌زده شدند، و منطقی بود که انتظارات برای نسخه بعدی به مراتب بالاتر برود. در سوی دیگر، استودیوی سازنده و تحلیلگران ممکن است نسبت به عملکرد تجاری «فیوریوسا» بیش از حد خوش‌بین بوده باشند. در واقعیت اما چشم‌انداز جهان سینما در ۹ سال گذشته کاملا متفاوت شده است و احتمال اینکه میلر بتواند پیش‌درآمدی بسازد که با «جاده خشم» برابری کند یا از آن فراتر رود، کم بود.

«فیوریوسا» به یک سوپراستار نیاز جدی داشت

می‌پذیریم که ماهیت پیش درآمدی «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» باعث شد انتخاب دوباره بازیگر نقش اصلی و کنار گذاشتن شارلیز ترون تصمیم درستی باشد؛ به هر حال آن‌ها راه دیگری نداشتند، جز اینکه از فناوری‌های جوان‌سازی دیجیتالی چهره استفاده کنند، روشی که اغلب چندان واقع‌گرایانه از آب درنمی‌آید و پرخرج هم هست. اما بدون ترون و بدون تام هاردی، فیلم جدید هر دو ستاره قبلی خود را از دست داد و نتوانست آن‌ها را بازیگر مشابهی جایگزین کند.

جرج میلر، کارگردان فیلم، سعی کرد با انتخاب کریس همسورث، ستاره «انتقام‌جویان»، به عنوان دِمِنتوس (شرور فیلم) کمبود ستاره را جبران کند. اما اگر به آمارها نگاه کنیم، همسورث هرگز خارج از دنیای سینمایی مارول، فروش گیشه قابل توجهی نداشته است، در حالی که جانشین ترون -آنیا تیلور-جوی- عمدتا در درام‌های کوچک‌تر و و بیشتر در حوزه تلویزیون، مانند نقش‌آفرینی فوق‌العاده‌اش در «گامبی وزیر» نتفلیکس موفق بوده است. در حالی که او صداپیشگی پرنسس پیچ را در «فیلم برادران سوپر ماریو» برعهده داشت، تنها نقش‌های اصلی وی در فیلم‌های لایو اکشن، نقش‌های کوچک یا مکمل بوده است، مانند «صورت‌غذا»، «مرد شمالی» و «جهش‌یافته‌های جدید» که آخری مورد انتقاد شدید قرار گرفت.

«فیوریوسا» اولین باری بود که آنیا تیلور-جوی فرصت ایفای نقش اصلی یک فیلم بزرگ و پرخرج را پیدا کرد. اما با این فروش ناامیدکننده، شاید هالیوود فرصت دیگری را -در این ابعاد- در اختیار او قرار ندهد.

بودجه نجومی فیلم هم کمکی به آن نکرد

«فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» حتی قبل از شروع فیلمبرداری با چالش‌های زیادی روبه‌رو بود: بدون دو ستاره بزرگ اخیر این فرنچایز، یک انتظار تقریبا ده ساله، و وضعیت آشفته‌ی گیشه. اهالی سینما هم این موضوع را می‌دانستند، شان رابین، تحلیلگر «باکس آفیس تئوری» به ورایتی گفت: «پیش‌درآمدهایی که بازیگر نقش اصلی‌شان تغییر کرده، برای مخاطبان معمولی قانع‌کننده نیستند.» شکست فیلم «فیوریوسا» این نوع نگاه را تایید می‌کند.

با در نظر گرفتن همه فاکتورها، استودیو -با وجود موفقیت تجاری «جاده خشم»- باید بودجه کوچکتری را برای این دنباله در نظر می‌گرفت تا موفقیت فیلم را تضمین کند. متاسفانه، اینطور نشد و هزینه ساخت فیلم به نزدیکی ۱۷۰ میلیون دلار (بدون احتساب هزینه تبلیغات) افزایش یافت. در حالی که این رقم با فیلم قبلی فاصله ندارد و اگر تورم را در نظر بگیریم، در واقع از آن پایین‌تر است، اما همچنان مبلغ هنگفتی محسوب می‌شود. این بدین معنی است که «فیوریوسا» برای جبران بودجه‌اش، باید حداقل ۳۵۰ میلیون دلار بفروشد. با روند فعلی، بعید است که این اتفاق رخ دهد. البته بودجه فیلم اگر پایین‌تر هم بود، مثلا ۱۲۵ میلیون دلار، احتمالا به اثری سودده تبدیل نمی‌شد اما حداقل بودجه‌اش را جبران می‌کرد.

استودیو در بازاریابی فیلم عملکرد ضعیفی داشت

فیلم‌های «مکس دیوانه» هرگز به طور کامل به قدرت ستاره‌های پرزرق‌و‌برق تکیه نکرده‌اند و نقطه عطف آن‌ها صحنه‌های اکشن نفس‌گیر، دنیاسازی پیچیده و داستان‌های خشونت‌بار و سیاه است. «جاده خشم» یک تجربه بصری دیوانه‌وار و بدون توقف بود که حتی منتقدان بدبین را هم مجذوب خود کرد. پس چرا «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» شکست خورد و آن‌طور که بسیاری انتظار داشتند پرفروش نشد؟

می‌توانیم بازاریابی را هم مقصر بدانیم، زیرا تریلرهای فیلم به اندازه کافی برای متمایز کردن آن از «جاده خشم» تلاش نکردند. با نبود هیچ‌کدام از ستارگان قبلی اما با حضور چند شخصیت مشابه، ممکن است برخی از طرفداران که تبلیغات پیش از اکران را تماشا کردند، قانع نشده باشند و به این نتیجه برسند که یک نسخه‌ی تکراری از همان فیلم است.

با این حال، منتقدان و تماشاگران -حتی کسانی که نقدهای مثبت برای فیلم نوشته‌اند- به این نکته اشاره کردند که «فیوریوسا» به اندازه «جاده خشم» اکشن نیست و داستانی تا حدی کندتر و دراماتیک‌تر دارد. این موضوع احتمالا منجر به ناامیدی زودهنگام یا حداقل این حس در برخی از طرفداران شد که دیدن آن در سینما ضروری نیست. در مجموع، هیجان پیرامون «فیوریوسا» در مقایسه با فیلم قبلی کمرنگ‌تر به نظر می‌رسید و تبلیغات فیلم هم کمکی به آن نکردند.

آیا شکست فیلم «فیوریوسا» ثابت می‌کند که سینمادوستان از آثار بلاک‌باستری بزرگ خسته شده‌اند؟

اصطلاح «خستگی از بلاک‌باسترها» چند دهه‌ است که شنیده می‌شود، اما اخیرا این تصور که مخاطبان از فیلم‌های اکشن بزرگ و پرخرج خسته شده‌اند را باید جدی‌تر گرفت. مطمئنا هر سال، فیلم‌های بزرگی داریم که نمی‌فروشند اما فهرست آثار ناموفق دو سال اخیر به‌شدت بلندبالا است. پنجمین قسمت «ایندیانا جونز»، دهمین قسمت «سریع و خشمگین»، چهارمین قسمت «بی‌مصرف‌ها» و هفتمین قسمت «ماموریت: غیرممکن» هیچ‌کدام در گیشه به موفقیت مورد انتظار نرسیدند. این همچنین نشان می‌دهد که فیلم‌ها دیگر تنها به‌واسطه‌ی اعتبار برند موفق نمی‌شوند و فروش هیچ فیلمی را نمی‌توان تضمین‌شده دانست.

«ایندیانا جونز و گردانه سرنوشت» که طرفداران سال‌ها در انتظار اکران آن بودند، با بودجه‌ی ۳۰۰ میلیون دلاری، در نهایت ۳۸۴ میلیون دلار فروخت. «فست ایکس» با بودجه‌ی ۳۴۰ میلیون دلاری، با افتتاحیه‌ی ۶۷ میلیون دلاری آغاز به کار کرد و در هفته دوم با افت فروش ۶۷ درصدی روبه‌رو شد (اگرچه در بازار جهانی جبران کرد) و «مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی» که قرار بود اولین ملاقات جدی طرفداران دنیای سینمایی مارول با شرور بزرگ فاز جدید باشد (کانگ فاتح)، در نهایت تنها ۴۵۷ میلیون دلار فروخت.

برخی ممکن است این شکست‌ها را به نقدهای متوسط این فیلم‌ها نسبت دهند، اما حتی فیلم‌هایی که نقدهای مثبتی دریافت کرده‌اند هم نتوانسته به فروش قابل‌قبولی برسند. بنابراین حداقل در حال حاضر، عدم علاقه سینمادوستان به بلاک‌باسترها را باید یکی از دلایل شکست تجاری فیلم بزرگی مانند «فیوریوسا» دانست. ذائقه سینمادوستان عوض شده است و آن‌ها حاضر نیستند برای تماشای هر فیلمی -حتی یک اثر بلاک‌باستری شکوهمند با نقدهای مثبت فراوان- به سالن‌های سینما قدم بگذارند.

با شکست فیلم «فیوریوسا» چه آینده‌ای در انتظار این مجموعه است؟

وقتی «مکس دیوانه: جاده خشم» در سال ۲۰۱۵ اکران شد و به فروش فوق‌العاده‌ای بالغ بر ۳۸۰ میلیون دلار در گیشه جهانی دست یافت (که در آن زمان برای یک فیلم با درجه سنی بزرگسالان غیرقابل تصور بود)، با توجه به سازوکارهای هالیوودی، آسان بود که تصور کنیم دنباله‌های متعددی برای آن ساخته می‌شود. جرج میلر هم از این ایده‌ استقبال کرد و خیلی زود، برنامه‌هایش برای پیش‌درآمدها و دنباله‌های بعدی را اعلام کرد تا همه هیجان‌زده شوند.

اما با توجه به انتظار ۹ ساله و افتتاحیه ضعیف «فیوریوسا» حالا دیگر مطمئن نیستیم که آیا این برنامه‌ها هرگز به نتیجه خواهند رسید یا خیر. میلر درباره ساخت دنباله‌ای مستقیم برای «جاده خشم» صحبت کرده است، با عنوان موقت «مکس دیوانه: ویستلند» (Mad Max: The Wasteland)، که گفته می‌شود در زمان فیلمبرداری «فیوریوسا» در مرحله پیش‌تولید قرار داشت. در همین حال، دنباله‌ای برای «فیوریوسا» که داستان اوایل زندگی این شخصیت را ادامه می‌دهد نیز توسط میلر مطرح شده است.

حتی اگر دنباله‌ای مستقیم برای «جاده خشم» با حضور بازیگران اصلی ساخته شود، استودیو ممکن است در صورت عدم بهبود فروش ناامیدکننده «فیوریوسا» در گیشه، تمایلی به بازگشت به این دنیا نداشته باشد. این احتمال وجود دارد که بازخوردهای مثبت در نهایت به موفقیت «فیوریوسا» در طول زمان کمک کند. فروش بالای نسخه دیجیتالی و آمار بالای تماشاگران آن در سرویس‌های استریم هم کمک می‌کند تا دنیای «مکس دیوانه» ادامه پیدا کند. اما در حال حاضر، مجموعه «مکس دیوانه» به سقوط نزدیک است و شاید پرونده آن برای همیشه بسته شود.

منبع: looper

نوشته چرا فیلم «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» در گیشه شکست خورد؟ اولین بار در دیجی‌کالا مگ. پدیدار شد.


منبع

درباره ی ماکان نیوز

مطلب پیشنهادی

اولین فیلم رنگی تاریخ سینما کدام است؟ • دیجی‌کالا مگ

اختراع فیلمسازی رنگی را اغلب نقطه عطفی در تاریخ سینما می‌دانند. فیلم رنگی از اواخر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *