مرکز پژوهش‌های مجلس در بخشی از گزارشی که روز گذشته در مورد نحوه اجرای قانون ساماندهی صنعت خودرو منتشر کرده، به تغییرات قیمتی برخی خودروهای وارداتی، مونتاژی و داخلی از شهریور سال 96 تا مردادماه سال جاری پرداخته است. بر این اساس قیمت خودروهای وارداتی در این مدت‌زمان به طور میانگین 2340درصد، بهای خودروهای مونتاژی 1627درصد و قیمت محصولات داخلی 1577درصد رشد را تجربه کرده است. این درحالی است که در همین مدت‌زمان قیمت دلار افزایش 1452درصدی داشته است. همان‌طور که مشخص است بهای هر سه گروه خودرویی بیش از قیمت دلار افزایش یافته است.

این موضوع در مورد خودروهای وارداتی شدیدتر بوده و محصولات داخلی کمی کمتر تحت‌تاثیر این پرش قرار گرفته‌اند. بی‌شک دلیل اصلی اضافه‌پرش قیمتی خودروهای خارجی ممنوعیت چهارساله واردات و  اهمال سیاستگذاران و مجریان بعد از رفع ممنوعیت مذکور است. آن‌طور که بازوی پژوهشی مجلس هم تاکید دارد: «واردات خودرو طی سالیان گذشته و قبل از سال ۱۳97 در کشور بخشی از نیاز و تقاضای بازار را برطرف می‌کرد و با اعمال محدودیت‌ها در حوزه واردات، بخش‌هایی از بازار داخلی دچار آشفتگی و ناتوانی در تامین نیاز مصرف‌کنندگان شده است. در وضعیت فعلی و با محدودیت واردات خودروهای نو در کشور، برخی از خودروهای خارجی و مونتاژی موجود در بازار با افزایش قیمت چندبرابری و به قیمت‌های گزاف مبادله می‌شوند و با نمونه‌های بین‌المللی موجود در بازارهای منطقه، اختلاف قیمت معناداری دارند.»

در واقع ممنوعیت واردات خودرو که بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام و شروع تحریم‌های ثانویه، با هدف صرفه‌جویی‌های ارزی آغاز شد، بعد از اتمام دوره تعیین‌شده نیز همچنان سایه خود را بر بازار خودروی کشور انداخته است. گرچه از دو سال پیش واردات خودرو از نظر قانونی آزاد شد، ولی همچنان خودروهای خارجی با روند کاملا قطره‌چکانی و لاک‌پشتی وارد ایران می‌شوند. گویا دولت چهاردهم هم هنوز به اهمیت واردات خودرو در ساماندهی بازار نرسیده است. نتیجه چنین برخوردی با واردات خودرو کاملا در اعداد و ارقامی که ارائه کردیم مشخص است. نه‌تنها محصولات وارداتی به طور مستقیم و بسیار شدید دچار اضافه‌پرش قیمتی شده‌اند، بلکه شاهد هستیم که حتی خودروهای مونتاژی تحت‌تاثیر همین عامل قرار داشته‌اند. در نبود محصولات وارداتی، راس هرم تقاضا تماما به سمت تولیدات مونتاژکاران چرخید. بازاری انحصاری برای آنها ایجاد شد که با صرف ارزهای کلان قطعات را به صورت CKD وارد کنند و با قیمت بالایی به فروش برسانند. درحالی‌که پیش از آن مجبور به رقابت با وارداتی‌ها بودند، حالا شرایط را به نفع خود می‌دیدند و  تقاضایی که تا آن زمان برای بازار خودروهای وارداتی بود  را هم به دست گرفتند. بنابراین شاهد هستیم که اضافه‌پرش قیمتی محصولات خودروسازان مونتاژی در رده دوم  قرار دارد.

در مورد خودروهای داخلی اما وضعیت متفاوت است. شاید دلیل اصلی پیشی گرفتن قیمت این خودروها نسبت به تورم عمومی را بتوان قیمت‌گذاری دستوری دانست. قیمت‌گذاری دستوری، آن هم با این شیوه اجرا، عملا صنعت خودروی کشور را فلج کرده است.

البته قیمت‌گذاری دستوری پیش از سال 96 نیز وجود داشت، اما فاصله چندانی بین قیمت کارخانه و بازار دیده نمی‌شد و گهگاه کاملا بر هم منطبق می‌شدند، چراکه سیاستگذار در آن دوره رشد قیمت را متناسب با تورم اعمال می‌کرد. بنابراین می‌توان گفت اتفاقی که بعد از سال 96 رخ داد، سرکوب قیمتی طولانی‌مدت بود؛ به طوری که تنها در یک مورد از آذر سال 1400 تا اردیبهشت سال 1402 هیچ رشد رسمی برای قیمت خودرو اعلام نشد. نتیجه چنین سیاستی این بود که اختلاف قیمت بین کارخانه و بازار رو به افزایش رفت، تا حدی که در برخی موارد شاهد اختلاف 100درصدی بین آنها بودیم؛ بستری بسیار مهیا و پرسود که سیاستگذار با دستان خود برای دلالان و واسطه‌گران ایجاد کرد. تنها خرید و فروش یک خودرو بین کارخانه و بازار می‌توانست سودی بسیار هنگفت عاید دلالان کند، بنابراین تقاضا رو افزایش گذشت؛ تقاضای کاذبی که به‌خودی‌خود می‌تواند در هر بازاری حباب قیمتی تولید کند.

23302