فکرشو نمی کردم که شوهرم آن موقع روز به خانه بیاد و مچم را هنگام…!

فکرشو نمی کردم که شوهرم آن موقع روز به خانه بیاد و مچم را هنگام…! من همسرم را خیلی دوست داشتم و اصلا فکرش را نکرده بودم که وسط روز به خانه بیاید و مچم را موقع خیانت بگیرد. نرگس ۳۰ ساله به قاضی دادگاه خانواده گفت: چند سال قبل با مهدی ازدواج کردم او…

نوشته فکرشو نمی کردم که شوهرم آن موقع روز به خانه بیاد و مچم را هنگام…! اولین بار در ساناپرس. پدیدار شد.


منبع

درباره ی ماکان نیوز

مطلب پیشنهادی

داستان یک جفت جوراب زنانه

داستان کوتاه یک جفت جوراب زنانه: هوس زن گرفتن به سرم زده بود. دوست داشتم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *