سؤال این است که، چرا نتانیاهو این طور به هم ریخت؟ آیا مرگ آن 6 اسیر و تجمعات یک هفتهای، عامل این همه بههم ریختگی است؟ اوضاع سایر رهبران این رژیم چگونه است؟ و سؤال بعدی این که، آیا وضعیت صهیونیستهایی که در این سرزمین اشغال شده زندگی میکنند، بهتر از نتانیاهو است؟
بخوانید:
1- روانشناسان میگویند، در بسیاری از مواقع ریشه رفتارها را باید در گذشته افراد جُست. این گذشته میتواند 40 سال قبل باشد، میتواند همین یکسال یا حتی
گاهی یک فرد، طی یک مدتِ زمانی، شرایط سختی را تحمل میکند. وقتی این شرایطِ سخت، طولانی و طاقت، طاق شد، فقط یک جرقه لازم است تا این فرد از درون متلاشی و بههم بریزد.
نتیجه این که، آنچه باعث بههم ریختگی نتانیاهو شده است، صرفا کشته شدن این 6 اسیر و تجمعات یک هفتهای علیه او نبود. 11 ماه است که صهیونیستها در شرایط به شدت سختی قرار دارند و بیشترین تلفات، بیشترین خسارات اقتصادی، بیشترین فشارهای سیاسی، بدترین رسواییهای حیثیتی و…را متحمل شدهاند.
چیزی نزدیک به یک میلیون نفر که غالبا نیروهای کیفی هستند، از این سرزمین به همراه سرمایههایشانگریختهاند و یک میلیون نفر از یک جمعیت حداکثر 8 میلیونی، عدد بسیار بالایی است. نزدیک به دو سال است که چنین تجمعاتی علیه نتانیاهو و کابینهاش به صورت هفتگی انجام میگیرد.(تجمعات بزرگ ضد نتانیاهو به پیش از عملیات طوفانالاقصی بازمیگردد)
مجموعه این «ترین»ها و «تکرار»ها، فقط یک جرقه نیاز دارد تا فردی حتی در مختصات نتانیاهو را آنگونه به هم بریزد. در واقع مرگ آن 6 اسیر صهیونیست که هفته گذشته رخ داد در کنار تجمعات بزرگ بعد از آن، حکم آن یک جرقه را داشت.
اولین عنصر لازم برای تشکیل یک جمع و جامعه، «امنیت» است و مقاومت- از فلسطین تا حزبالله و یمن و عراق- همین نقطه را هدف گرفتهاند. صهیونیستها این «اولین» نیاز حیاتی را
ندارند.
از همینجا میتوان به ریشه بسیاری از رفتارهای منحصر بهفرد صهیونیستها پی بُرد. چرا منحصر بهفرد؟ وقتی به نتایج نظرسنجیهایی که از بین صهیونیستها انجام شده رجوع میکنیم، این «فرق داشتن» خود را به خوبی نشان میدهد. سوای از پاسخها، سؤالاتی هم که از این طیف در نظرسنجیها ُپرسیده میشود، بسیار متفاوت است! همین امر نیز به تنهائی «متفاوت» بودن این جماعت را نشان میدهد.
مثلا چندی پیش نظرسنجی از شهرکنشینان صهیونیست انجام شد که در آن راجع به کشتار غیرنظامیان فلسطینی سؤال شده بود. همینطور «ترور» فلسطینیها. پاسخها حیرت انگیز بود. اکثریت قریب به اتفاق صهیونیستها مشکلی با کشتار غیرنظامیان نداشتند.
شاید بخشی از بدنه این جمعیت این نظر را نسبت به غیرفلسطینیها هم داشته باشند.
از بحث خارج نشویم. ما در «اسرائیل» نه با یک کشور مواجهیم و نه با یک «مردم» عادی. کشورهای مصنوعی و زورکی، شرایط خاص خود را دارند. آنها مثل ساکنان سایر کشورهای دیگر نیستند چون، تحت شرایط مشابه زندگی نمیکنند.
به آنها آموزش داده شده که قوم برگزیدهاید، قوم برترید و بقیه انسانها و حیوانات برای خدمت به این قوم خلق شدهاند. زندگی در این شرایط و جغرافیای متفاوت، زندگی تحت آموزشهای متفاوت و تلقین دائمی این که «همه دنیا برای خدمت به ما خلق شدهاند»، نتیجهاش میشود آن نظرسنجی متفاوت و آن پاسخهای متفاوتتر.
از دل مجموعه این عوامل و شرایط نیز، وضعیت امروز حاکم «اسرائیل» خارج میشود. با این تفاسیر تردید نداشته باشید شرایط روحی و ذهنی سایر رهبران این رژیم، بهتر از نتانیاهو نیست و یکی از مهمترین دلایل استعفاهایی که به طور پیدرپی انجام میشود، میتواند واکنشی به این شرایط سخت باشد.
اوضاع شهرکنشینان صهیونیست هم که از سرتاسر دنیا با وعدههای آنچنانی به این سرزمین ناامن کشانده شدهاند نیز به همین شکل است. شما در کجای دنیا سراغ دارید که مردمانش در کوچه و خیابان، مسلح در رفت و آمد باشند؟! اما سرانجام رژیم اسرائیل با این وضع چه خواهد بود؟
ترامپ در بخشی از صحبتهایش تأکید کرد که، اسرائیل حداکثر یک یا 2 سال آینده را خواهد دید و اگر اوضاع به همین شکل ادامه یابد نابودی آن حتمی است. در ادامه وعده داد که میتواند این رژیم را نجات دهد. این که «اسرائیل از بین خواهد رفت» جملهای نیست که فقط ترامپ گفته باشد.
بسیاری بر این باورند که این رژیم با شرایطی که دارد، پیش از این نمیتواند دوام پیدا کند. تصویری که چند روز پیش از چهره نتانیاهو منتشر و سرو صدای زیادی به پا کرد، در واقع تصویر «اسرائیل» بود. تصویر یک کشور مصنوعی که به زور پول و اسلحه و ترور و کشتار رویپاست و به گواه تاریخ و بنا به دلایل متعدد، چنین کشورهایی (مصنوعی و زورکی) زیاد دوام نمیآورند.
منبع