پس از اینکه یک دانشآموز قلدر و زورگو وارد مدرسه رانندگی میشود، باب اسفنجی را تهدید میکند و میخواهد او را حسابی کتک بزند. در نهایت او موفق به انجام این کار هم میشود، منتها نتیجه کار کاملا برخلاف انتظار ما به اتمام میرسد.
قسمت سوم از فصل سوم سریال SpongeBob SquarePants از دو بخش با نامهای Just One Bite و The Bully تشکیل شده. در هر دو بخش باب اسفنجی سعی میکند طبیعت خوب و مهربانش را نشان دهد، منتها در یکی از آنها به نتیجه دلخواه خود نمیرسد. در بخش اول که Just One Bite نام دارد باب سعی میکند دوستش یعنی اختاپوس را با لذت خوردن همبرگر خرچنگی آشنا نماید.
هنگامی که باب اسفنجی متوجه میشود اختاپوس تا به حال طعم همبرگر خرچنگی را نچشیده، با هر تلاشی که شده کاری میکند تا او یک گاز از این همبرگر بزند. اختاپوس هم که در عمل انجام شده قرار گرفته یک گاز میزند و حسابی عاشق آن میشود، منتها به دلایل خاص خود دوست ندارد حس واقعیاش را به اشتراک بگذارد. به همین دلیل او خطاب به باب میگوید از طعم همبرگر تنفر دارد و دیگر دوست ندارد هیچ موقع آن را امتحان کند. اما در پشت پرده ذهن وی تفکرات کاملا متفاوتی وجود دارد.
اختاپوس در اعماق دل خود عاشق همبرگر خرچنگی شده و دوست دارد بدون خبردار شدن باب اسفنجی دوباره آن را امتحان کند. به همین خاطر تصمیم میگیرد از هر طریقی که شده یکبار دیگر مزه آن را بچشد؛ منتها هر دفعه باب به نحوی در مقابلش ظاهر میشود و اختاپوس مجبور است نظرش را عوض کند. در نهایت او در نصفه شب به رستوران خرچنگی میرود و تا میتواند همبرگر خرچنگی میخورد. اما از شانس بدش باب از راه میرسد و متوجه عشق بیپایان اختاپوس به همبرگر خرچنگی میشود.
در بخش دوم این اپیزود که The Bully نام دارد یک دانشآموز جدید به مدرسه رانندگی میآید. نام این دانشآموز جدید فلتس (Flats) است و در برخورد اول نشان میدهد با هیچکس شوخی ندارد. او در اولین برخورد با باب اسفنجی او را تهدید به کتک زدن میکند و میگوید به هیچ وجه نمیتواند از زیر این قضیه در برود. باب هم که حسابی از قلدر جدید مدرسه ترسیده به هر دری میزند تا بلکه بتواند از یک نفر کمک بگیرد.
در بین تعقیب و گریزهایی که میان این دو نفر انجام میشود پای فلتس روی پوست موز رفته، به روی زمین افتاده و بیهوش میشود. اما باب اسفنجی که نمیتواند جلوی قلب رئوفش را بگیرد او را به بیمارستان برده و جانش را نجات میدهد. منتها فلتس نمک نشناستر از این حرفها است و بازهم ناجی خود را به کتک زدن تهدید میکند. پس از کلی رفت و آمد ماجراهای مختلف فلتس موفق میشود باب را یک گوشه گیر بیندازد و به کتک زدنش بپردازد.
ولی فلتس یک نکته مهم را فراموش کرده بود: باب اسفنجی از جنس اسفنج است و در صورت دریافت مشتهای او آسیبی نمیبیند. با این حال فلتس امیدش را از دست نمیدهد و تا توان دارد اسفنج بیچاره را میزند؛ منتها باب حتی یک خراش هم بر نمیدارد. در نهایت فلتس از روی خستگی روی زمین افتاده و از باب شکست میخورد. با وجود اینکه باب هیچ کاری به غیر از کتک خوردن نکرده، هنگامی که خانم پاف وارد کلاس میشود و فلتس را روی زمین میبیند باب اسفنجی بیچاره را مسئول آسیب دیدن دانشآموز جدید میداند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: IMDB
منبع