در دورانی که به نظر میرسد بازی های جهان باز و روایتهای حماسی بر صنعت بازی های ویدیویی تسلط دارند، یافتن زمان زیاد برای درگیر شدن با عنوانی داستان محور میتواند دلهرهآور باشد. برای بسیاری از ما، تعادل بین مشاغل، مسئولیتهای خانوادگی و تعهدات شخصی به این معنی است که ورود به یک بازی که دهها، اگر نه صدها ساعت، نیاز دارد، همیشه امکانپذیر نیست. این چالش زمانی آشکارتر میشود که اشتیاق برای یک بازی طولانی پس از ساعات اولیه کاهش یابد و یک سفر که زمانی هیجان انگیز بود را بیشتر شبیه یک کار طاقت فرسا میکند؛ بنابراین برایتان لیستی از بازی های کوتاه داستانی فوقالعاده را آماده کردهایم.
جذابیت فشرده با بازی های کوتاه داستانی
بازی های کوتاه داستانی یک جایگزین عالی برای کسانی که هوس داستان سرایی خوب بدون سرمایه گذاری طولانی مدت دارند محسوب میشود. این بازیها که اغلب از خلاقیت توسعهدهندگان مستقل به وجود میآیند (البته نه همیشه)، تجربیات بسیار غنی و همهجانبهای را ارائه میکنند که میتوان تنها در چند ساعت از آنها لذت برد. علیرغم مختصر بودنشان، این دسته بازی ها با روایتهای خوب و خوش ساخت، شخصیتهای جذاب و مضامین تفکر برانگیزشان، بسیار خوب هستند. گاهی اوقات یک تجربه کوتاه ولی بسیار تأثیرگذار میتواند بر تجربهای عظیم ولی خالی برتری داشته و حتی هزینهای کمتر را هم برای بازیکن رقم بزند.
وقتی به بازی های ویدیویی فکر میکنیم، به راحتی میتوان تصاویری از عناوین عظیم مانند «Skyrim» یا «The Legend of Zelda» یا شاید دنیای گسترده MMOها و بازیهای آنلاین رقابتی را تصور کرد. برای بسیاری از بازیکنان، فکر اختصاص دادن ساعتهای بی شماری به این تجربیات گسترده میتواند طاقت فرسا باشد. خبر خوب این است که برای لذت بردن از داستانهای استثنایی در بازی ها، نیازی به چنین سرمایهگذاریهای وقتگیر ندارید. بازیهای داستانمحور با تمرکز شدید بر عمق روایت به جای جهانهای گسترده برجسته میشوند. پس در ادامه با ما همراه باشید تا به بازی های کوتاه داستانی فوقالعاده بپردازیم.
16) Outer Wilds – ده ساعت
Outer Wilds یک بازی قابل توجه است که کاوش، رمز و راز و داستان سرایی را در هم میآمیزد و این کار را به گونهای انجام میدهد که هم بسیار زیبا و هم عمیقاً فلسفی است. در یک منظومه شمسی کوچک که در یک حلقه زمانی به دام افتاده است، بازیکنان نقش یک فضانورد را بر عهده میگیرند که در حال کاوش در کیهان است تا اسرار یک تمدن قدیمی به نام Nomai را کشف کند. درخشش بازی در روایت غیرخطی آن و روشی است که بازیکنان را تشویق میکند تا داستان را از طریق کاوش دقیق کنار هم بگذارند. هر سیاره یک پازل منحصر به فرد است که مملو از داستان سرایی محیطی و افسانههای پنهان خواهد بود.
پازلها بازیکنان را دعوت میکنند تا نقاط را به هم متصل کرده و روایت بزرگتر را به هر شکلی که میخواهند کشف کنند. حس شگفتی و کشف قابل لمس است زیرا بازیکنان شاهد چرخه اجرام آسمانی هستند، داستانهای تلخ ساکنان گذشته را تجربه میکنند و در نهایت با سؤالات وجودی عمیق در مورد زندگی، مرگ و ماهیت جهان روبرو میشوند. Outer Wilds یک سفر زیبا و طنین انداز احساسی را ارائه میدهد که مدتها پس از پایان بازی باقی میماند و جوهر اکتشاف و تأثیر عمیق کشف حقایق پنهان را به تصویر میکشد. شما به چیزی حدود 10.5 ساعت نیاز دارید تا بتوانید این تجربه بسیار فراموش نشدنی را به پایان برسانید.
15) Night in the Woods – نه ساعت
Night in the Woods ترکیبی استادانه از داستان سرایی شخصیت محور و تفسیر اجتماعی است که در یک بسته جذاب و عجیب پیچیده شده است. داستان بازی در شهر خیالی Possum Springs اتفاق میافتد. Mae Borowski، یک جوان بالغ که پس از ترک دانشگاه به شهر خود بازمیگردد، اما متوجه میشود که شهر در حال افول است و دوستانش با گذشت زمان و شرایط تغییر میکنند. این بازی در به تصویر کشیدن زندگی شهری کوچک، با هم تنیده شدن مضامین هویت شخصی، سلامت روانی و تأثیر مشکلات اقتصادی با روایتی تند و اغلب طنزآمیز، میدرخشد. این بازی همچنین از شخصیتهای حیوان در نقش انسانها استفاده میکند.
از طریق تعامل با گروهی از شخصیتهای رنگارنگ، Mae نه تنها تغییرات شهر خود را آشکار میکند، بلکه مسائل عمیقتری را نیز پیدا کرده که در سطح شخصی با بازیکنان طنینانداز میشود. دیالوگهای بازی تند و شوخ هستند، در حالی که سبک هنری و موسیقی آن فضایی نوستالژیک و در عین حال تازه را ایجاد میکند که داستان سرایی را تکمیل میکند. Night in the Woods کاوش عمیقی از دوستیها، تلاش برای یافتن جایگاه خود در جهان، و واقعیتهای خشن تغییرات اقتصادی و اجتماعی را ارائه میدهد که همگی در روایتی پیچیده و هم دلگرم کننده و هم قابل تأمل است. به 9 ساعت برای تمام کردن بازی نیاز دارید.
14) Undertale – هفت ساعت
Undertale عنوانی است که از طریق رویکرد نوآورانه خود در داستان سرایی و انتخاب بازیکن، کلیشههای نقش آفرینی سنتی را به چالش میکشد. در یک دنیای زیرزمینی عجیب و غریب که در آن هیولاها زندگی میکنند، بازیکنان داستانی را دنبال میکنند که در آن هر اقدام و تصمیم، تأثیر معنی داری بر نتیجه نهایی دارد. سیستم نبرد منحصربهفرد بازی امکان تعاملات غیرخشونتآمیز با هیولاها را فراهم میکند و به بازیکنان این امکان را میدهد که از اکشن دوری کنند، با هیولاها دوست شوند یا با آنها مبارزه کنند. این مکانیک، مرکزی برای روایت بازی است که به روشهای متنوع و شگفتانگیزی بر اساس انتخابهای بازیکن آشکار میشود.
تصمیم گیری در بازی در نتیجه پایانهای متعددی به وجود میآورد که منعکسکننده تصمیمات اخلاقی گرفته شده در طول سفر است. جذابیت Undertale با شخصیتهای به یاد ماندنی، دیالوگهای شوخ و موسیقی متنی که کاملاً موضوع احساسی و طنز داستان را تکمیل میکند، بیشتر میشود. این بازی بازیکنان را به چالش میکشد تا در مورد انتخابهای خود و پیامدهایی که به همراه دارند فکر کنند و تجربهای را ایجاد میکند که به همان اندازه که از نظر احساسی جذاب است، نوآورانه نیز هست. ترکیب Undertale از طنز، لحظات صمیمانه و بررسی آن در مورد انتخاب و پیامد، حدود 7 ساعت سرگرمی برایتان خلق خواهد کرد که فراموشش نمیکنید.
13) Papers Please – پنج ساعت
Papers Please یک بازی شبیه ساز فشرده و قابل تأمل است که بازیکنان را در نقش یک افسر ایستگاه بازرسی در ایالت دیستوپیایی و تمامیت خواه Arstotzka قرار میدهد. ایده منحصربهفرد بازی شامل مدیریت کار پیچیده و اغلب از نظر اخلاقی چالشبرانگیز بازرسی اسناد و تصمیمگیری حیاتی در مورد افرادی است که اجازه ورود به کشور را دارند. کاری که به نظر یک شغل بوروکراتیک پیش پا افتاده به نظر میرسد به سرعت به یک تجربه غنی از روایت تبدیل میشود، زیرا بازیکنان مجموعهای از سناریوهای دشوارتر، از جمله کشف جعل، رسیدگی به رشوه و رسیدگی به بحرانهای شخصی را به مرور دنبال میکنند.
مدت زمان بازی که معمولاً بین 5 تا 10 ساعت است، ممکن است کوتاه به نظر برسد، اما پر از وزن احساسی و عمق روایت است. هر تصمیمی که گرفته میشود پیامدهای مهمی دارد که بر نتیجه داستان و سرنوشت شخصیتهای مختلف تأثیر میگذارد. بازی در توانایی خود برای تبدیل یک کار به ظاهر ساده به کاوش عمیق اخلاق، قدرت و رنج انسانی استاد است. زمان فشرده آن به بازیکنان این امکان را میدهد تا بدون نیاز به تعهد زمانی گسترده، یک روایت پیچیده را تجربه کنند و آن را به نمونهای قدرتمند تبدیل میکند که چگونه یکی از بهترین بازی های کوتاه داستانی میتواند یک تجربه داستانگویی غنی و همهجانبه را به بازیکنان ارائه دهد.
12) Oxenfree – چهار ساعت
Oxenfree یک بازی هیجان انگیز ماورا طبیعی جوی و هیجانی است و گروهی از دوستان را دنبال میکند که به طور تصادفی شکافی شبح مانند در یک جزیره متروک ایجاد میکنند که منجر به یک سری اتفاقات ترسناک و ناراحت کننده میشود. این بازی در استفاده از دیالوگ برای پیشبرد روایت برتری دارد و یک سیستم مکالمه پویا و طبیعی ارائه میکند که به بازیکنان اجازه میدهد داستان را از طریق انتخابهای خود در زمان واقعی شکل دهند. این رویکرد نه تنها ارتباط بازیکن را با شخصیتها عمیقتر میکند، بلکه غوطهور شدن کلی در فضای دلخراش بازی را نیز افزایش میدهد و تجربهای بسیار کوچک، ولی بهیادماندنی خلق میکند.
با زمان تجربه تقریباً 4 تا 6 ساعت، Oxenfree موفق میشود داستانی جذاب و چند لایه را در مدت زمان کوتاهی ارائه دهد و هر لحظه از گیمپلی را مهم جلوه میکند. طول مختصر بازی به طور موثری برای ایجاد یک روایت فشرده استفاده میشود که مضامین دوستی، غم و اندوه و ماورا طبیعی را بررسی میکند و تجربهای به یاد ماندنی و تأثیرگذار را ارائه میکند که مدتها پس از پخش تیتراژ در بین بازیکنان طنینانداز میشود. مختصر بودن بازی چیزی از داستان سرایی آن نمی کاهد. بلکه بر ارائه یک تجربه روایی غنی و متمرکز تمرکز دارد که در کل مجذوب و درگیر میشود. تجربه این اثر شگفت انگیز و خاص را از دست ندهید.
11) Firewatch – چهار ساعت
Firewatch یک بازی ماجراجویی اول شخص است که در صحرای آرام و وسیع وایومینگ اتفاق میافتد. بازیکنان نقش Henry، نگهبان مستقر در یک برج مراقبت از راه دور را بر عهده میگیرند که پس از برقراری ارتباط رادیویی با سرپرست خود، Delilah، شروع به کشف یک راز میکند. این بازی به دلیل طراحی بصری قابل توجه خود متمایز است که تکمیل کننده روایت احساسی آن است. داستان برگرفته از تعاملات دو شخصیت بازی از طریق رادیو است که داستانهای شخصی را آشکار میکند و مضامین انزوا، ارتباط انسانی و کشف خود را بررسی میکند تا یکی از بهترین و خاصترین بازی های کوتاه داستانی در تاریخ خلق شود.
Firewatch علیرغم زمان تجربه کوتاهش که حدود 4 تا 6 ساعت است، با ترکیب یک روایت جذاب با کاوش و گفتگو، تجربهای عمیقاً غوطه ور را ارائه میدهد. توانایی بازی در برانگیختن واکنش احساسی قوی در چنین مدت کوتاهی، گواهی بر داستان سرایی قدرتمند و توسعه شخصیت آن است. محیط آرام و در عین حال منزوی، همراه با مخاطرات شخصی شخصیتها، Firewatch را به تجربهای تلخ و به یاد ماندنی تبدیل میکند که فراتر از لحظات پایانی بازی با بازیکنان همراه میشود. اگر به بازی هایی که در آن راه میروید و به انجام فعالیت های کمی میپردازید که در مقابل داستانی جذاب ارائه میکنند، نباید این اثر را از دست بدهید.
10) To the Moon – چهار ساعت
To the Moon یک بازی داستان محور است که توسط Freebird Games ساخته شده و به دلیل داستان سرایی پر احساس و مکانیکهای گیم پلی نوآورانه شهرت دارد. این بازی در آیندهای جریان دارد که در آن فناوری به افراد اجازه میدهد تا با زنده کردن خاطرات خود، آرزوهای نهایی خود را برآورده کنند. بازیکنان داستان دو پزشک به نامهای Johnny و River را دنبال میکنند که در تلاشاند تا آرزوی مرگ بیمارشان، Johnny را که میخواهد به ماه برود برآورده کنند. گیم پلی بازی حول کاوش در خاطرات جانی میچرخد و بخشهایی از زندگی او را از طریق ترکیبی از حل معما و داستان سرایی تعاملی کنار هم قرار میدهد.
تأثیر عاطفی To the Moon عمیق است و از طول نسبتاً کوتاه آن در حدود 4 تا 5 ساعت استفاده میکند تا تجربهای عمیقاً طنینانداز و فراموش نشدنی را ارائه دهد. توسعه بازی که بر اساس کارگردانی خلاقانه Kan Gao هدایت میشود، دارای سبک هنری مینیمالیستی و موسیقی متن فوقالعاده زیبا است که مضامین مختلفی مانند عشق، از دست دادن و دنبال کردن رویاها را برجسته میکند. استقبال از بازی بسیار مثبت بوده و با تمجید از روایت و توسعه شخصیتش همراه بود. مدت زمان مختصر آن تأثیر بازی را افزایش میدهد و سفر احساسی بازیکن را به یک تجربه فشرده و به یاد ماندنی متمرکز میکند که هرگز فراموش نمیکنید.
9) Inside – سه ساعت
Inside که توسط Playdead ساخته شده، یک اثر شاهکار در داستان سرایی مینیمال و پازلهای محیطی است. به دنبال موفقیت باز Limbo، این عنوان مرزهای نسخه قبلی خود را با روایت تاریکتر، پیچیدهتر و مکانیکهای گیمپلی اصلاحشده پیش میبرد. بازی بازیکنان را از نگاه پسر جوانی که از یک رژیم سرکوبگر و تمامیت خواه فرار میکند، در دنیایی دیستوپیایی غوطه ور خواهد کرد. ویژگی گیم پلی بازی کاوش به سبک ساید اسکرولر، حل پازلهای محیطی و حس همیشگی ترس و نگرانی است. ترکیبی از پلتفرمینگ با کشف روایی، هسته این بازی را شکل میدهند تا بتواند در لیست بهترین بازی های کوتاه داستانی قرار بگیرد.
داستان در سکوت، با حداقل دیالوگ و تکیه شدید بر داستانسرایی بصری و فضای ظالمانه برای انتقال مضامین کنترل، آزادی و آزمایشهای انسانی پیش میرود. با زمان تجربه تقریباً 3 تا 4 ساعت، بازی Inside از مختصر بودن خود برای ایجاد یک تجربه روایی فشرده استفاده میکند که در آن هر لحظه تأثیرگذار است. توسعه بازی که با توجه دقیق Playdead به جزئیات و طراحی اتمسفر مشخص شده، به دلیل تواناییاش در برانگیختن حس عمیق ناراحتی و کنجکاوی مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. مدت زمان کوتاه بازی به آن اجازه میدهد تا فضای متمرکز و شدیدی را حفظ کند و تأثیری به شدت ماندگار بر بازیکنان بگذارد.
8) Gris – سه ساعت
Gris که توسط Nomada Studio توسعه داده شده، به خاطر هنر بصری خیره کننده و عمق احساسیاش شناخته میشود. بازی Gris، زن جوانی را دنبال میکند که پس از یک رویداد دردناک، دنیایی از غم و اندوه را طی میکند. گیم پلی در درجه اول یک پلتفرمر با تمرکز بر کاوش و حل پازل مبتنی بر رنگ است. همانطور که Gris در طول بازی پیشرفت میکند، محیط تغییر میکند و با رنگهای خیره کننده شکوفا میشود که نمادی از شفا و رشد عاطفی او است. این بازی با انتقال حس و حالی کاملاً متفاوت از هر چیز دیگری، مینیمالترین داستان سرایی را در مدت زمان کم ارائه کرده و در لیست بازی های کوتاه داستانی قرار میگیرد.
مدت زمان بازی، در حدود 3 تا 5 ساعت، به میزان قابل توجهی به تأثیر روایی آن کمک میکند و به بازیکنان این امکان را میدهد تا سفر Gris را در قالبی فشرده و از نظر بصری چشمگیر تجربه کنند. طراحی مینیمالیستی، همراه با موسیقی بسیار زیبا، طنین احساسی داستان را افزایش میدهد. توسعه Gris با میل به ایجاد یک تجربه عمیقاً شخصی انجام شد و به دلیل جهت هنری و تواناییاش در انتقال احساسات پیچیده بدون نیاز به گفتگوی گسترده مورد تحسین قرار گرفت. طول مختصر بازی تضمین میکند که هر عنصر، از گیم پلی گرفته تا گرافیک زیبایش، به طور هماهنگ برای ایجاد یک تجربه قدرتمند و غوطه ور احساسی کار میکند.
7) Limbo – سه ساعت
Limbo یک پلتفرمر فوقالعاده اتمسفریک است که توسط Playdead ساخته شده و به دلیل سبک هنری تک رنگ و طراحی مینیمالیستیاش مشهور است. داستان بازی در دنیایی غم انگیز و رؤیایی رخ میدهد که در آن پسر جوانی به دنبال خواهرش میگردد. ویژگی گیمپلی Limbo با ترکیب یکپارچه از پازلهای محیطی و چالشهای پلتفرمینگ دقیق، در پسزمینهای از سکوت وهمآور و تقریباً ظالمانه همراه با جلوههای صوتی مخوف مشخص میشود. مدت زمان بازی نسبتاً کوتاه است و به طور متوسط حدود 3 تا 5 ساعت است که تأثیر آن را به طور قابل توجهی افزایش میدهد و آن را تبدیل به اثری کلاسیک و جاودانه میکند.
مدت زمان مختصر بازی اجازه میدهد تا یک تجربه فشرده و بدون وقفه خلق شود که بازیکنان را بدون اینکه حواس پرتی گیم پلی طولانیتر برایشان مشکل ایجاد کند، عمیقاً در دنیای اسرارآمیز خود غوطه ور میکند. ماهیت مختصر Limbo تضمین میکند که تنش جوی و وزن احساسی آن در سراسر بازی حفظ میشود، زیرا بازیکنان در محیطهای سخت و خطرناکی که در آن هر معما و مانعی اهمیت دارد، عبور میکنند. پایان مرموز بازی بیشتر بر اثربخشی آن تأکید میکند. بازی بدون نیاز به مراحل گسترده، بازیکنان را تا مدتها پس از پخش تیتراژ به فکر معنای آن درگیر کرده و باعث میشود زمان پخش کوتاه آن کاملاً کافی باشد.
6) Her Story – دو ساعت
Her Story که توسط Sam Barlow ساخته شده، یک بازی روایت محور است که از مکانیک تحقیقی منحصربهفردی استفاده میکند و حول مجموعهای از مصاحبههای ویدیویی متمرکز شده است. بازیکنان وظیفه دارند داستان زنی به نام Hannah Smith را جمع آوری کنند که شهادت تکهتکه شده او از طریق یک کامپیوتر پایگاه داده پلیس قدیمی قابل دسترسی است. بازی به طور قابل توجهی کوتاه است و میانگین زمان اجرایش 2 تا 4 ساعت است؛ با این حال طراحی خاص آن از این مدت زمان مختصر برای ایجاد یک رمز و راز تعاملی متقاعد کننده استفاده میکند. بازه زمانی محدود احساس فوریت و غوطه وری را در بازی افزایش میدهد.
بازیکنان کلیپهای ویدیویی مختلف را بررسی میکنند و به دنبال سرنخهایی برای کشف حقیقت در مورد وضعیت Hannah میگردند. رویکرد غیر خطی داستانگویی، تجربهای عمیقاً درگیرکننده را امکانپذیر میکند که بازیکنان باید برای اتصال قطعات پازل به استدلال خود تکیه کنند. عمق عاطفی و پیچیدگی روایت از طریق دیالوگهای بی نظیر و ماهیت تکهتکه مصاحبهها ارائه میشود و تجربهای غنی و سینمایی ایجاد میکند که علیرغم طول نسبتاً کوتاهش به شدت شخصی به نظر میرسد. کوتاه بودن Her Story تضمین میکند که هر کشف اهمیت خود را حفظ میکند و یک ساختار روایی قدرتمند و به یاد ماندنی در بازی خلق شود.
5) Superhot – دو ساعت
Superhot یک بازی تیراندازی اول شخص است که با ادغام مکانیکهای تیراندازی سنتی با مکانیک جدید دستکاری زمان، یک تجربه گیم پلی واقعاً منحصر به فرد را ارائه میدهد. نوآوری اصلی بازی سیستم “زمان حرکت میکند فقط وقتی که شما حرکت میکنید” آن است که یک محیط مبارزه پویا و استراتژیک ایجاد کرده که در آن بازیکنان باید به دقت اقدامات خود را برای طفره رفتن از گلولهها، گرفتن سلاحها و شکست دشمنان برنامه ریزی کنند. مختصر بودن کمپین Superhot که میتواند در حدود 2 تا 4 ساعت تکمیل شود، در تجربه شدید و متمرکز آن ضروری است و در لیست بهترین بازی های کوتاه داستانی قرار میگیرد.
مدت زمان مختصر این اثر به بازی اجازه میدهد تا سرعت ثابت و سرشار از آدرنالین را حفظ کند. این بازده زمانی تضمین میکند که گیمپلی در تمام طول بازی تازه و جذاب باقی میماند، زیرا بازیکنان دائماً در چالش هستند تا استراتژیهای خود را اصلاح کنند و با سناریوهای جدید سازگار شوند. علاوه بر این، سبک هنری و روایت مینیمالیستی Superhot که از طریق عناصر داستانی تکهتکه و تفسیری فراتر از ماهیت بازیهای ویدیویی و واقعیت آشکار میشود، از این ساختار فشرده بهره میبرد. هر مرحله از این بازی مانند یک پازل بهدقت ساخته شده بوده که تجربهای ارزشمند و به یاد ماندنی را ارائه میدهد و آن را مدتها فراموش نمیکنید.
4) What Remains of Edith Finch – دو ساعت
What Remains of Edith Finch یک بازی ماجراجویی مبتنی بر روایت و شبیه ساز راه رفتن است که در ایجاد یک تجربه احساسی غنی و همهجانبه در مدت زمان نسبتاً کوتاه، معمولاً حدود 2 تا 4 ساعت، میدرخشد. این بازی به دلیل رویکرد داستانگویی نوآورانهاش متمایز است. در این روایت، بازیکنان خانه اجدادی خانواده فینچ را برای کشف داستانهای غمانگیز و خارقالعاده اعضای متوفی آن جستجو میکنند. هر داستان از طریق یک مکانیک گیم پلی منحصر به فرد ارائه میشود که تجربیات و احساسات شخصیت را منعکس میکند و طیف متنوعی از روایتهای تعاملی را ارائه میدهد که گیم پلی را جذاب و متنوع نگه میدارد.
مدت زمان مختصر What Remains of Edith Finch تضمین میکند که بازیکنان میتوانند داستانهای تلخ و پیچیده آن را بدون احساس گیجی یا خستگی تجربه کنند. طول متمرکز بازی امکان سفری عمیقاً احساسی را فراهم میکند که هم کامل و هم تأثیرگذار است. ادغام هنرمندانه سبکهای مختلف گیم پلی با ساختار روایی متقاعد کننده، توانایی بازی را برای ارائه یک تجربه قدرتمند و فراموش نشدنی علیرغم مدت زمان کوتاه آن برجسته میکند. آهنگسازی دقیق و عمق احساسی داستانها، بازی را به نمونهای برجسته تبدیل میکند که چگونه میتوان از یک زمان کوتاه برای ایجاد تأثیر عمیق و ماندگار بر روی بازیکن استفاده کرد.
3) Journey – دو ساعت
Journey یک بازی عمیقاً همهجانبه است که توسط Thatgamecompany ساخته شده و به دلیل سادگی زیبا و عمق احساسی خود مشهور است. Journey تقریباً 2 تا 4 ساعت طول میکشد و یک تجربه مختصر و در عین حال فوقالعاده غنی را میسازد که جوهر اکتشاف را در بر می گیرد. این بازی در یک بیابان وسیع و مسحورکننده اتفاق میافتد و یک مسافر بی نام را دنبال میکند که در تلاش برای رسیدن به قله کوهی دوردست است. عدم وجود دیالوگ و طراحی مینیمالیستی محیط و مکانیک بازی، کیفیت مدیتیشن بازی را افزایش میدهد و بازیکنان را تشویق میکند تا روایت را از طریق تجربیات خود تفسیر کنند و به نتیجه دلخواهشان برسند.
جلوههای بصری بازی، با تپههای شنی فراگیر و مناظر خیره کننده، همراه با موسیقی پویا و خاطره انگیز، حس عمیقی از تنهایی و شگفتی را ایجاد میکند. ویژگی چندنفره آنلاین، جایی که بازیکنان با همراهان ناشناس روبرو میشوند که میتوانند به آنها کمک کنند، اما به صورت کلامی ارتباط برقرار نمیکنند، لایهای از جذابیت را اضافه میکند، زیرا به طور نامحسوس مضامین همراهی و تجربه مشترک انسانی را برجسته میکند. مدت کوتاه Journey در توانایی آن برای ارائه یک تجربه قدرتمند و منسجم مؤثر است و تضمین میکند که مضامین آن عمیقاً با شما ارتباط برقرار میکند. بدون شک این سفر کوتاه را تا مدتهای طولانی فراموش نخواهید کرد.
2) A Short Hike – یک ساعت
A Short Hike که توسط Adam Robinson-Yu ساخته شده، یک بازی اکتشافی جذاب و دوست داشتنی است که میتوان در حدود 1 تا 2 ساعت آن را تجربه کرد. بازی در جزیرهای عجیب شکل میگیرد و بازیکنان را دعوت میکند تا نقش پرندهای به نام Claire را بر عهده بگیرند که در تلاشی آرام برای رسیدن به بلندترین قله جزیره است. مختصر بودن بازی نقش مهمی در اثربخشی آن دارد، زیرا یک تجربه روایی آرام و محجوب را ارائه میکند. برخلاف بسیاری از بازیها با جهانهای گسترده، A Short Hike در ایجاد حس آرامش و آزادی از طریق طراحی جمع و جور و جهان باز و یکی از بهترین بازی های کوتاه داستانی تاریخ برتر است.
جزیره بازی مملو از شخصیتهای مختلف، مینی گیمهای لذتبخش و اسرار پنهان است که همگی در یک سبک هنری پیکسلی جذاب ارائه شدهاند که حس نوستالژیک کاوش را برمیانگیزد. زمان مختصر بازی به بازیکنان این امکان را میدهد تا با مضامین ساده اما تکاندهنده بازی و کشف و ارتباط با خود که در تعاملات مختلف و لحظات آرام کاوش قرار دارند، درگیر شوند. توانایی A Short Hike برای انتقال حس موفقیت و رشد شخصی در چنین بازه زمانی کوتاهی نشان میدهد که چگونه یک بازی خوب طراحی شده میتواند احساسات قدرتمندی را برانگیزد و اثری ماندگار از طریق روایت صمیمی و سرعت آرام خود به جای بگذارد.
1) The Stanley Parable – سی دقیقه
The Stanley Parable یک بازی داستان محور پیشگامانه است که توسط Davey Wreden توسعه یافته و در سال 2013 منتشر شده است. این بازی که به دلیل رویکرد منحصر به فرد خود در داستان سرایی و عناصر فراداستانیاش شناخته شده، یک تجربه غیر متعارف با طراوت را در منظرهای ارائه میدهد که اغلب تحت تسلط روایتهای خطی است. به طور معمول، بسته به انتخاب و کاوش بازیکن، یک بار تجربه The Stanley Parable بین 15 تا 30 دقیقه طول میکشد. این مدت زمان مختصر در طراحی آن جداییناپذیر است، زیرا به بازیکنان اجازه میدهد تا به مرور بازی کرده و نتایج و مسیرهای روایت متفاوتی را تجربه کنند.
هر دست از این بازی جنبههای مختلفی از روایت را نشان میدهد که حول مفهوم انتخاب و اراده آزاد در یک محیط اداری به ظاهر معمولی میچرخد. بازی از یک راوی غیر قابل اعتماد استفاده میکند که تفسیر و داستان را ارائه میدهد، اما راهنمایی او اغلب به نتایج متفاوت و گاهی متناقض منجر میشود. این ساختار بر توهم انتخاب و محدودیتهای یک بازی تأکید میکند و تفسیری عمیق درباره انتخاب در بازیها و در زندگی ارائه میدهد. زمان کوتاه بازی، قابلیت پخش مجددش را افزایش میدهد و بازیکنان را تشویق میکند تا هر سناریوی ممکن را بررسی کنند و ماهیت تصمیمهای خود را ببینند. تجربه این اثر شاهکار و جاودان را از دست ندهید.
جمع بندی
بازی های کوتاه داستانی فقط یک لذت سریع ارائه نمیدهند. آنها تجربیاتی را ارائه میدهند که از نظر رشد شخصیت، محیط و تأثیر عاطفی غنی است و قرار نیست که به این زودیها از یاد بازیکنان برود. برخلاف برخی از بازی های گستردهتر که هدفشان خلق جهانهای وسیع است، بازی های داستانی کوتاه در ایجاد یک سفر به یاد ماندنی در یک بازه زمانی فشرده عالی هستند. این بازی های کوتاه اغلب دارای یک فلسفه طراحی متمرکز هستند و به توسعهدهندگان این امکان را میدهند تا تلاشهای خود را روی ایجاد یک روایت قانعکننده و ارائه یک تجربه معنادار متمرکز کنند تا در بودجه و وقت خود و بازیکنان نیز صرفه جویی شود.
در قلمرو بازی های مستقل، نمونههای فراوانی پیدا میکنید که داستانسرایی مختصر و عمق احساسی به طور یکپارچه با هم ترکیب میشوند. این توسعه دهندگان، بدون محدودیتهای استودیوهای بزرگ، اغلب تکنیکهای روایی منحصر به فرد و بیان خلاقانهای را تجربه میکنند که عناوین بزرگتر ممکن است نادیده بگیرند. نتیجه آن، مجموعهای از بازی ها است که نه تنها خاطره انگیز هستند، بلکه قدرت داستان سرایی را در متمرکزترین شکل خود به نمایش میگذارند. علاوه بر این، زیبایی بازی های کوتاه در توانایی آنها برای تجربه در یک یا چند نشست نهفته است. این ساختار به بازیکنان اجازه میدهد تا به خوبی در زندگیاش برنامه ریزی کنند.
در مقاله بازی های کوتاه داستانی ما به گزیدهای از بازی های کوتاه برجسته را بررسی کردیم که ثابت میکنند برای تجربه داستانسرایی خارقالعاده نیازی به سرمایهگذاری زمان زیادی ندارید. این عناوین به گونهای طراحی شدهاند که جذاب و طنین انداز باشند و آنها را برای لحظاتی که به یک کمپین طولانی نیاز ندارید، عالی میکند؛ بنابراین، اگر به دنبال بازیای هستید که بتوانید در یک یا دو شب آن را به پایان برسانید، اما باز هم اثری ماندگار از خود به جای بگذارید، این فهرست ما را بخوانید تا بهترین بازی های کوتاهی را که در دنیای روایتها برتری دارند، کشف کنید. شما نیز میتوانید بازی های محبوب خود را به ما معرفی کنید.
منبع