یادگیری اعضای خانواده به فرانسه مهم است چراکه هر زبان دارای شیوه خاص خود برای بیان روابط خانوادگی است. در این آموزش، شما با واژگان ضروری برای معرفی اعضای خانواده به زبان فرانسه آشنا خواهید شد. از نزدیکترین اعضای خانواده مانند پدر، مادر و فرزندان تا فامیلهای دورتر را معرفی میکنیم. با یادگیری این لغات میتوانید به راحتی در مکالمات روزمره، سفرها و حتی در محیطهای کاری به زبان فرانسه صحبت کنید و ارتباطات خود را گسترش دهید.
در زبان فرانسه، عبارات و اصطلاحات متنوعی وجود دارد که برای توصیف روابط خانوادگی استفاده میشود. برخی از این عبارات ممکن است با آنچه در زبان مادری ما استفاده میکنیم، متفاوت باشد. در این مطلب از «مجله فرادرس»، علاوه بر معرفی واژگان پایه اعضای خانواده به فرانسه، به برخی از تفاوتهای فرهنگی در بیان مفاهیم خانوادگی در زبان فرانسه نیز خواهیم پرداخت.
اعضای خانواده به فرانسه
یادگیری نحوه بیان لغات اعضای خانواده به فرانسه مهم است. چه بخواهیم درباره پدربزرگ و مادربزرگ حرف بزنیم، چه بخواهیم درباره برادر یا خواهر خود بگوییم یا آداب و رسوم خانوادگی کشور فرانسه را درک کنیم، به لغات مربوط به اعضای خانواده احتیاج داریم.
یکی از کاربردهای مهم درس اعضای خانواده به فرانسه، بهتر شدن مهارت حرف زدن کودکانی است که زبان فرانسه را یاد میگیرند یا کسانی که در سطحهای اولیه یادگیری زبان فرانسهاند. به همین علت پیشنهاد میکنیم فیلم «آموزش مکالمه زبان فرانسه ویژه کودکان فرادرس» را که لینک آن در ادامه آمده است، همراه کودک زبانآموز خود تماشا کنید.
پیش از بررسی دقیق، ابتدا جدول زیر را ببینید که در آن اعضای نزدیک خانواده را به همراه معادل فارسی آوردهایم.
اعضای نزدیک خانواده به زبان فرانسه | |
les parents والدین |
|
la mère مادر |
le père پدر |
les enfants فرزندان |
|
la fille دختر la sœur خواهر |
le fils پسر le frère برادر |
les grands-parents پدربزرگ و مادربزرگ |
|
la grand-mère مادر بزرگ |
le grand-père پدربزرگ |
la tante عمه / خاله |
l’oncle عمو / دایی |
در چند جمله ساده کاربرد لغاتهای جدول بالا را ببینیم.
J’aime beaucoup ma mère.
من مادرم را خیلی دوست دارم.
Mon père est médecin.
پدر من پزشک است.
Nous sommes trois enfants dans ma famille.
ما سه فرزند در خانوادهمان هستیم.
Ma sœur est professeur.
خواهرم معلم است.
Mon oncle habite à Paris.
عمویم در «پاریس» زندگی میکند.
Tous les dimanches, ma famille se réunit pour déjeuner chez mes grands-parents.
هر یکشنبه، خانواده من برای ناهار در خانه پدربزرگ و مادربزرگم جمع میشوند.
اعضای خانواده به فرانسه را چگونه با فرادرس یاد بگیریم؟
با توجه به اینکه افراد در چه خانوادهای و با چه کسانی زندگی میکنند و همچنین از نظر ساختار و روابط میان افراد، خانواده در فرهنگ فرانسوی به انواع زیر تقسیم میشود.
- «La famille traditionnelle» (خانواده هستهای یا سنتی): این مدل همچنان رایجترین نوع خانواده است که شامل یک زوج و فرزندان مشترک آنها میشود.
- «La famille monoparentale» (خانوادههای تکوالدی): این خانوادهها به دلیل طلاق، جدایی یا فوت پدر یا مادر تشکیل میشوند.
- «La famille recomposée» (خانوادههای ناتنی): این خانوادهها زمانی شکل میگیرند که یکی از والدین با فرد دیگری وارد رابطه شود و فرزندان قبلی خود را به زندگی جدید بیاورد. این خانوادهها میتوانند شامل ناپدریها، نامادریها و خواهر و برادرهای ناتنی باشند.
برای یادگیری بهتر موضوعات مهمی مثل اعضای خانواده به فرانسه، لغات فرانسوی و تقویت مهارتهای اولیه زبان، خوب است با تماشای فیلمهای آموزشی استاندارد فرادرس برای لغت شروع کنید. ابتدا به شما ویدئوی فرادرس زیر را پیشنهاد میکنیم.
اما اگر نمیدانید در چه سطحی هستید و یا از قبل کمی فرانسوی یاد گرفتهاید و حال نمیدانید از چه سطحی باید مسیر را ادامه دهید، ما یک فرادرس برای این موضوع تهیه کردهایم. با کمک فرادرس رایگان زیر به راحتی میتوانید سطح زبان فرانسه خود را بفهمید و مسیر یادگیری را حرفهایتر ادامه دهید.
پس از تعیین سطح بهترین کار این است که یک مسیر یادگیری ترسیم کنید. باید بدانیم از چه روشی برای یادگیری استفاده کنیم، چه منابعی برای ما مفیدتر است و چگونه یادگیری را بهتر کنیم. فرادرس زیر به شکل رایگان همه این نیازها را برآورده میکند.
لغات مهم اعضای خانواده به فرانسه
در زبان فرانسه کلمه «parent» معمولاً به مادر و پدر اشاره دارد. در زبان فرانسوی روزمره، اصطلاح «la parenté» به معنای خویشاوندان یا روابط خانوادگی است. همچنین «Des liens de parenté» به معنای «پیوندهای خانوادگی» است. اما برای وضعیتهای مختلف خانوادگی واژگان خاصی وجود دارد که در ادامه به همه آنها میپردازیم.
پیشنهاد میکنیم حالا که قصد دارید لغات فرانسوی را بهخوبی یاد بگیرید، فیلم «آموزش واژه شناسی فرانسه جامع و کاربردی فرادرس» را که لینک آن در ادامه آمده است از دست ندهید.
دو قلو و سه قلو به فرانسه
برای لغات دوقلو و سهقلو در زبان فرانسه شکلهای مونث و مذکر در زبان فرانسه، حالت جمع در زبان فرانسه و حالت مفرد وجود دارد. همه این حالتها را در جدول زیر مشاهده خواهید کرد.
دو قلو و سه قلو به فرانسه | |
معنی فارسی | لغت فرانسوی |
دوقلوهای پسر | les jumeaux |
دوقلوهای دختر | les jumelles |
دوقلوی پسر | un jumeau |
دوقلوی پسر | une jumelle |
سهقلوها | les triplés |
سهقلوها (وقتی همه دخترند) | les triplées, les triplettes |
نکته: در زبان فرانسه وقتی جمع پسر و دختر داریم، حتی اگر یک پسر در میان هزار دختر باشد، جمع ما مذکر خطاب میشود.
مثالهای زیر کاربرد این واژهها را بهخوبی به ما یاد میدهند.
Les jumeaux sont très complices.
دوقلوها خیلی به هم وابستهاند.
Il a un jumeau, mais ils sont très différents.
او یک برادر دوقلو دارد، اما آنها بسیار متفاوت هستند.
Les triplées sont nées prématurément.
سهقلوها زودتر از موعد به دنیا آمدند.
Élever des triplés, ce n’est pas une mince affaire!
بزرگ کردن سهقلو کار سادهای نیست.
خواهر برادر بزرگتر و کوچکتر در فرانسه
در زبان فرانسه، ما کلمات خاصی برای تعیین موقعیت یک فرزند در خانواده داریم. میتوانیم مثل زبان انگلیسی فرزند اول، وسط یا آخر را استفاده کنیم، اما اگر از اصطلاحات دیگری استفاده کنید، بیشتر شبیه یک فرانسوی به نظر میرسید.
این کلمات هم میتوانند به عنوان اسم و هم به عنوان صفت در زبان فرانسه استفاده شوند. این اصطلاحات را در ادامه فهرست کردهایم.
- l’aîné, l’aînée: فرزند بزرگتر
- le cadet, la cadette: فرزند کوچکتر یا میانی
- le benjamin, la benjamine: فرزند کوچکتر
مثالهایی از کاربرد اصطلاحات کاربردی بالا را در جملههای زیر ببینیم.
Mon frère aîné est allé à l’Université à Paris l’année dernière.
برادر بزرگتر من سال گذشته به دانشگاه «پاریس» رفت.
Ma sœur cadette n’est pas du tout gentille.
خواهر کوچکتر من اصلا مهربان نیست.
En tant que benjamin de la famille, j’ai toujours hérité les vêtements de mes frères aînés.
به عنوان کوچکترین عضو خانواده، همیشه لباسهای برادران بزرگترم را به ارث میبردم.
خانواده گسترده به زبان فرانسه
در فرانسه، خانواده گسترده را la famille élargie مینامند. خانواده گسترده شامل خالهها، داییها، پدربزرگها، مادربزرگها و البته پسرخالهها، دخترخالهها، پسرعموها و دخترعموها میشود. اعضای خانواده گسترده به زبان فرانسه را در ادامه خواهیم دید.
- un oncle: عمو
- une tante: خاله
- un cousin: پسرخاله/ پسردایی/ پسرعمه
- une cousine: دخترخاله/ دختردایی/ دخترعمه
- les grands-parents: پدربزرگ و مادربزرگ
- un neveu: نوه پسر
- une nièce: نوه دختر
نکته: در زبان فرانسه، برای پسرخاله، پسردایی و پسرعمه از یک کلمه (cousin) و برای دخترخاله، دختردایی و دخترعمه نیز از یک کلمه (cousine) استفاده میشود.
با یادگیری این واژگان، میتوانید به راحتی در مورد خانواده گسترده خود به زبان فرانسه صحبت کنید. جملههای زیر هم شما را با ساختار جملههایی که میتوانید به کار ببرید آشنا میکند.
Mon cousin est gentil et sympa.
پسرعمه من مهربان و خوشبرخورد است.
Ma cousine est grande et sportive.
دخترعمه من قد بلند و ورزشکار است.
J’aime beaucoup passer du temps avec mes grands-parents. (من خیلی دوست دارم با پدربزرگ و مادربزرگم وقت بگذرانم.)
J’aime beaucoup passer du temps avec mes grands-parents.
من خیلی دوست دارم با پدربزرگ و مادربزرگم وقت بگذرانم.
Nous avons une grande famille, avec de nombreux cousins et cousines.
ما یک خانواده بزرگ داریم، با تعداد زیادی پسرخاله / پسرعمه و دخترخاله / دختر عمه.
Mon oncle est médecin, et ma tante est professeure.
عموی من پزشک است و خاله من معلم است.
J’ai hérité de la couleur des yeux de ma grand-mère. (من رنگ چشم های مادربزرگم را به ارث بردم.)J’ai hérité de la couleur des yeux de ma grand-mère. (من رنگ چشم های مادربزرگم را به ارث بردم.)
J’ai hérité de la couleur des yeux de ma grand-mère.
من رنگ چشم های مادربزرگم را به ارث بردهام.
Je suis très proche de ma cousine.
من به دخترعمهام خیلی نزدیک هستم.
نوه و جد به فرانسه
در زبان فرانسه، برای اشاره به اجداد و نوادگان از اصطلاحات زیر استفاده میشود.
- une génération: نسل
- les grand-parents: پدربزرگ و مادربزرگ
- un grand-père: پدربزرگ
- une grand-mère: مادربزرگجشم
- les petits-enfants: نوهها
- un petit-fils: نوه پسر
- une petite-fille: نوه دختر
برای اشاره به اجداد و نوادگان دورتر از نسل اول، از پیشوند «arrière-» استفاده میشود که در ادامه خواهیم دید.
- les arrière-grand-parents: پدر و مادرِ پدربزرگ و مادربزرگ
- un arrière-grand-père: پدرِ پدربزرگ
- une arrière-grand-mère: مادرِ مادربزرگ
- les arrière-petits-enfants: نوههای اول
- un arrière-petit-fils: نوه پسر بزرگ
- une arrière-petite-fille: نوه دختر بزرگ
نکته: با اضافه کردن پیشوند «arrière-» به تعداد مورد نیاز، میتوان به نسلهای دورتر نیز اشاره کرد. برای درک بهتر مثال زیر را ببینید.
Mon arrière-arrière-arrière-arrière-grand-père était envoyé à la guillotine durant la révolution.
پدرِ پدرِ پدرِ پدربزرگ من در جریان انقلاب زیر تیغ گیوتین رفت.
مثال هایی برای استفاده از واژگان نسل و جد در زبان فرانسه را در ادامه خواهیم دید.
Ma grand-mère et moi, nous appartenons à deux générations différentes.
من و مادربزرگم به دو نسل متفاوت تعلق داریم.
Mes petits-enfants sont la joie de ma vie.
نوههایم شادی زندگی من هستند.
”Mon petit-fils veut devenir astronaute quand il sera grand.” (نوه پسر من میخواد وقتی بزرگ شد فضانورد بشه.)
Mon petit-fils veut devenir astronaute quand il sera grand.
نوه پسر من وقتی بزرگ شد میخواهد فضانورد بشود.
Ma petite-fille adore danser et chanter.
نوه دخترم عاشق رقص و آواز خواندن است.
خانواده همسر به فرانسه
وقتی ازدواج میکنیم، به خانوادهای جدید ملحق میشویم که به آن خانوادهی همسر یا famille par alliance میگوییم. در این خانواده، روابط جدیدی شکل میگیرد که به آن روابط خویشاوندی از طریق ازدواج میگویند. در زبان فرانسه، اصطلاح «famille recomposée» (خانواده بازسازی شده) برای توصیف خانوادههایی استفاده میشود که اعضای آن از ازدواجهای قبلی فرزندان دارند. این خانوادهها ممکن است شامل ناپدریها، نامادریها، ناتنیها و غیره باشند. جدول زیر واژگان مهم خانواده همسر را به همراه معادل فارسی به ما نشان میدهد.
واژگان کلیدی خانواده از طریق ازدواج (خانوادهی همسر) | |
معنی | لغت |
خانواده همسر | la famille par alliance |
والدین همسر (پدر و مادر همسر) | les beaux-parents |
پدر همسر | un beau-père |
مادر همسر | une belle-mère |
پسر همسر | un beau-fils |
دختر همسر | une belle-fille |
داماد | un gendre |
عروس | une bru |
برادر همسر یا برادر زن | un beau-frère |
خواهر همسر یا خواهر شوهر | une belle-sœur |
برادر ناتنی | un demi-frère |
خواهر ناتنی | une demi-sœur |
مثالهای زیر به ما کمک میکند کاربرد واژگان جدول را بهتر یاد بگیریم.
Mon mari ne s’entend pas avec sa mère, ma belle-mère.
شوهرم با مادرش، مادر همسرم، خوب کنار نمیآید.
Ma mère se marie à mon nouveau beau-père le dix octobre.
مادرم در دهم اکتبر با پدر شوهر جدیدم ازدواج میکند.
Ma nouvelle belle-sœur va vivre dans notre maison après le mariage.
خواهر ناتنی جدیدم بعد از ازدواج به خانه ما میآید.
Ma mère et mon beau-père ont un nouveau fils. Il est mon demi-frère.
مادرم و پدر همسرم یک پسر جدید دارند. او برادر ناتنی من است.
تفاوت خانوادهی بیولوژیک با خانوادهی فرزندخوانده در این است که خانواده فرزندخوانده خانوادهای است که کودکی را به طور قانونی به فرزندی قبول میکنند و از او مراقبت میکنند، اما هیچ ارتباط خونی با او ندارند. اما خانواده بیولوژیک خانوادهای است که از طریق رابطه خونی به هم مرتبط هستند. برای فرزندخواندگی و فرزندان بیولوژیکی هم اصطلاحات زیر در زبان فرانسه استفاده میشود.
- un père biologique: پدر بیولوژیک
- une mère biologique: مادر بیولوژیک
- un père adoptif: پدر خوانده
- une mère adoptive: مادر خوانده
- un fils adoptif: پسر خوانده
- une fille adoptive: دختر خوانده
- un père nourricier: پدر خوانده (به فردی اطلاق میشود که کودکی را به فرزندی قبول کرده و از او مراقبت میکند.)
- une mère nourricière: مادر خوانده (مشابه پدر خوانده، این اصطلاح برای زنی به کار میرود که کودکی را به فرزندی قبول کرده و از او مراقبت میکند.)
- les parents d’accueil: پدر و مادر خوانده (این عبارت به خانوادهای گفته میشود که موقتاً یا دائمی کودکی را در خانه خود پذیرفته و از او مراقبت میکند.)
- une famille d’accueil: خانواده سرپرست (این عبارت کلی برای اشاره به پدر و مادر خوانده به کار میرود.)
- un enfant placé dans une famille: کودک تحت سرپرستی
نکته: un père / une mère nourricier با un père / une mère adoptive تفاوت کوچکی دارد. un père / une mère adoptive یک رابطه قانونی و رسمی است که از نظر اجتماعی نیز به عنوان رابطه والد و فرزندی شناخته میشود. اما un père / une mère nourricier بیشتر یک رابطه مراقبتی و موقتی است و لزوماً به اندازه رابطه پدر و فرزندی عمیق و پایدار نیست و معمولاً فرآیند سادهتری نسبت به فرزندخواندگی دارد و ممکن است به صورت توافق شخصی بین خانوادهها صورت گیرد.
با استفاده از واژگان ارائه شده، میتوانیم جملات زیر را بسازیم.
Pierre est le fils biologique de Marie.
«پییر» پسر بیولوژیک «ماری» است.
Léa a été adoptée à l’âge de deux ans par une famille américaine.
«لیا» در دو سالگی به دست یک خانواده آمریکایی به فرزندی پذیرفته شد.
پدرخوانده و مادرخوانده تعمیدی
در فرهنگ کاتولیک، انتخاب پدرخوانده و مادرخوانده برای کودکان بسیار رایج است. این افراد نقش مهمی در زندگی معنوی کودک ایفا میکنند. واژگان مربوط به این موضوع را هم در ادامه خواهیم دید. خوب است به تفاوت بین پدرخوانده و مادرخواندهای که فرزندی را به سرپرستی قبول میکند و پدرخوانده و مادرخوانده تعمیدی که یک سنت مذهبی است دقت کنیم.
- un parrain: پدرخوانده
- une marraine: مادرخوانده
- un filleul: فرزندخوانده پسر
- une filleule: فرزندخوانده دختر
- le baptême: تعمید
مثال زیر را برای درک بهتر ببینید.
Le rôle du parrain est de guider l’enfant sur le chemin de la foi.
نقش پدرخوانده این است که کودک را در مسیر ایمان راهنمایی کند.
Être parrain ou marraine, c’est s’engager à accompagner l’enfant tout au long de sa vie.
پدرخوانده یا مادرخوانده بودن به معنای تعهد به همراهی کودک در طول زندگی اوست.
اعضای خانواده به محاوره در فرانسه
در زبان فرانسه، مانند زبان انگلیسی و فارسی، معمولاً از لقبهای غیررسمی برای اشاره به اعضای خانواده استفاده میشود. به خصوص برای پدربزرگها و مادربزرگها، تنوع لقبها بسیار زیاد است. در اینجا برخی از رایجترین لقبهای فرانسوی برای اعضای خانواده را معرفی میکنیم.
- Papa: بابا
- Maman: مامان
- Grand-papa: پدربزرگ
- Grand-mère: مادربزرگ (همچنین Mémé یا Mamie یا Mamère)
- Tonton: عمو یا دایی
- Tatie: خاله یا عمه
- Gosses, gamins, mômes: بچهها
- Frérot: برادر (معمولاً برای برادر کوچکتر استفاده میشود.)
- Frangine: خواهر (معمولاً برای خواهر کوچکتر استفاده میشود.)
در ادامه چند مثال برای نشان دادن نحوه استفاده از این لقبها در جملههای مختلف آورده شده است.
Bonjour papa, comment vas-tu?
سلام بابا، حالت چطور است؟
Mémé me raconte toujours des histoires avant de dormir.
مامانبزرگ همیشه قبل از خواب برای من داستان میگوید.
Maman m’a préparé un gâteau délicieux.
مامان برای من یک کیک خوشمزه درست کرده است.
اصطلاحات اعضای خانواده به فرانسه
بیایید اصطلاحات جالب فرانسوی درباره خانواده را بررسی کنیم. این عبارتها به ما کمک میکنند بهتر بتوانیم درباره روابط خانوادگی به زبان فرانسه صحبت کنیم. فیلم «آموزش زبان فرانسه اصطلاحات و ضرب المثل های رایج فرادرس» که لینک آن در ادامه آمده است، راهنمای بسیار خوبی برای یادگیری اصطلاحات فرانسوی است.
جدول زیر اصطلاحات درباره پدر و مادر، اصطلاحات درباره خواهر و برادر، اصطلاحات درباره روابط خانوادگی، اصطلاحات درباره بچهها و نسل، اصطلاحات درباره روابط فامیلی گستردهتر و اصطلاحات درباره رویدادهای خانوادگی را به خوبی به ما یاد میدهد.
ترجمه و توضیح اصطلاحات فرانسوی درباره خانواده | |
اصطلاحات درباره پدر و مادر | |
داشتن پدر سختگیر و تنبیهگر | Avoir un père fouettard |
عزیز دل کسی بودن | Être la prunelle des yeux de quelqu’un |
مادر مهربان و مراقب (مثل مرغی که جوجههایش را زیر بالش میگیرد.) | Mère poule |
پدر و مادر مهربان و بخشندهای داشتن | Avoir des parents gâteau |
پسر پولدار و لوس که همهچیز را از پدرش میگیرد | Fils à papa |
اصطلاحات درباره خواهر و برادر | |
مثل سگ و گربه بودن (یعنی مدام با هم دعوا کردن) | Être comme chien et chat |
برادر شیرخوار / خواهر شیرخوار (کسانی که با هم شیر مادری را خوردهاند.) | Frère de lait / Sœur de lait |
برادر دوقلو / خواهر دوقلو | Frère jumeau / Sœur jumelle |
به هم شبیه بودن (مثل اینکه از یک خانواده باشند.) | Avoir un air de famille |
اصطلاحات درباره روابط خانوادگی | |
خانواده مقدس است (یعنی خانواده خیلی مهم است و باید بهش احترام گذاشت.) | La famille, c’est sacré |
بچهها شبیه پدر و مادرشان میشوند | Les chiens ne font pas des chats |
خانواده پرجمعیتی داشتن | Avoir une famille nombreuse |
خانوادهای که از ازدواجهای قبلی بچههایی دارد | Famille recomposée |
رابطه سرد و پرتنشی با خانواده داشتن | Avoir des relations tendues |
اصطلاحات درباره نسلها | |
ریشه در جایی داشتن (یعنی به خانواده و اجدادش افتخار میکند.) | Avoir des racines |
از پدر به پسر (یعنی چیزی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.) | De père en fils |
وارث شایسته بودن (یعنی کارهای خوب پدر و مادرش را ادامه میدهد.) | Être le digne héritier |
مادربزرگ مهربان و بخشنده | Grand-mère gâteau |
اصطلاحات درباره بچهها | |
بچه شیطان و بدقلق | Enfant terrible |
بچههای خوبی داشتن | Avoir des enfants sages |
به سن بلوغ رسیدن و عاقل شدن | Être en âge de raison |
بچه نابغه | Enfant prodige |
اصطلاحات درباره روابط فامیلی گستردهتر | |
فامیل دور | Parent éloigné |
پسرعمو یا دخترعموی درجه یک | Cousin germain |
خانواده همسر | Belle-famille |
اصطلاحات درباره رویدادهای خانوادگی | |
دورهمی خانوادگی | Réunion de famille |
کارت دعوت عروسی | Faire-part de mariage |
مراسم غسل تعمید | Baptême |
جشن خانوادگی | Fête de famille |
در جملههای زیر کاربرد اصطلاحات جدول بالا را خواهیم دید.
Mon père est un père fouettard.
پدر من خیلی سختگیر است.
Nous sommes frères de lait.
ما با هم شیر خوردهایم.
J’ai des racines italiennes.
ریشهام ایتالیایی است.
پیشنهاد میکنیم مطالب «جملات پرکاربرد در زبان فرانسه که باید بدانید» و «۶۰ ضرب المثل فرانسوی پرکاربرد و رایج با ترجمه فارسی» را در «مجله فرادرس» برای یادگیری بهتر اصطلاحات رایج فرانسه مطالعه کنید.
کتاب های یادگیری زبان فرانسه فرادرس
کتابهای آموزش فرانسه مبتدی تا پیشرفته منابع بسیار خوبی برای یادگیری این زبان هستند. برای نمونه کتابهای Taxi و کتاب سوربن دو منبع بسیار خوب، معتبر و استاندارد برای یادگیری فرانسه هستند. در ادامه آموزشهایی که در فرادرس بر اساس متدهای Taxi و سوربن طراحی کردهایم را به شکل یک لیست آوردهایم که میتوانید روی آنها کلیک کنید.
تمرین اعضای خانواده به فرانسه
با هدف تقویت مهارت شما در بیان «اعضای خانواده به فرانسه»، تمرینهای زیر طراحی شده است. با دقت به سوالات پاسخ دهید و سعی کنید از آنچه که آموختهاید استفاده کنید. برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «اعضای خانواده به فرانسه»، میتوانید از تمرینی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. این تمرین شامل ۱۰ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نتیجه عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست را ببینید.
تمرین
پاسخ صحیح را انتخاب کنید.
- Sophie est_____ de Clémentine.
2. Le père de Paul s’appelle Pierre. Pierre est le_____ de Paul.
3. Marie et Jean sont mariés. Ils sont_____.
4. La mère de ma mère est ma_____.
5. Ma grand-mère maternelle est la mère de ma_____
6. Une fête de famille est une célébration pour…
7. Quand on dit “être très attaché à sa famille”, cela signifie que l’on_____.
est indifférent à sa famille
est très lié à sa famille
8. Quel est l’opposé de “être en conflit avec sa famille”?
9. Quelle est la tradition française typique pour célébrer un mariage?
10. Quel est un cadeau traditionnel offert lors d’une naissance en France?
Des vêtements pour bébé
جمعبندی
در این مطلب از «مجله فرادرس» همه اصطلاحات و لغتهای مربوط به همه وضعیتهای خانوادگی در زبان فرانسه را به همراه مثال در جمله بررسی کردیم. با تفاوتهای فرهنگی و خانودگی زبان فرانسه و فارسی آشنا شدیم و در نهایت با تمرین یادگیری خود را آزمودیم. در نهایت در جدول زیر اطلاعات مهم را مرور خواهیم کرد.
جمعبندی اصطلاحات و لغات اعضای خانواده به فرانسه | |
خانواده | La famille |
La famille traditionnelle یا خانواده هستهای یا سنتی La famille monoparentale یا خانوادههای تکوالدی La famille recomposée یا خانوادههای ناتنی |
انواع خانواده در فرانسه |
پدر / مادر | Le père / La mère |
برادر / خواهر | Le frère / La sœur |
پدربزرگ / مادربزرگ | Le grand-père / La grand-mère |
منبع