اعضای بدن به فرانسوی – عبارات رایج با مثال و تلفظ صوتی
چه دانشجو باشید، چه مسافر یا حتی کسی که صرفاً علاقهمند به یادگیری زبانهای جدید است، آشنایی با نام اعضای بدن به فرانسوی بسیار مفید است. دانستن نام اعضای بدن به شما کمک میکند که خوب صحبت کنید، آسیبها و دردها را توصیف کنید یا حتی در یک مکالمه روزمره شرکت کنید. علاوه بر این، آشنایی با لغات اعضای بدن میتواند در هنگام مراجعه به پزشک، انجام ورزش یا فعالیتهای فیزیکی و حتی خرید لباس در کشورهای فرانسویزبان بسیار مفید باشد.
زبان فرانسه از عاشقانهترین زبانهای دنیا است، بنابراین بیان احساسات عاشقانه به زبان فرانسه نیز ارتباط مستقیمی با شناخت اعضای بدن دارد. در این مطلب از «مجله فرادرس»، به دقت اعضای بدن را معرفی میکنیم، آنها را در جمله یاد میگیریم و با تمرین یادگیری خود را عمیق خواهیم کرد.
اعضای بدن به فرانسوی
برای اینکه اعضای بدن به فرانسوی را بهتر یاد بگیریم، خوب است مرحله به مرحله آنها را معرفی کنیم. در بخش اول اعضای مهم و اصلی را یاد میگیریم که بیشتر به کار میروند و برای سطوح اولیه یادگیری زبان فرانسه مفیدند.
در فیلم «اعضای بدن به زبان فرانسه + ضربالمثلهای مرتبط» اعضای بدن به فرانسوی را به طور کامل و مفصل معرفی کردهایم که در ادامه میتوانید روی آن کلیک کنید.
در جدول زیر اعضای اصلی بدن به زبان فرانسه به همراه معادل دقیق فارسی مشاهده خواهید کرد.
اعضای اصلی بدن به زبان فرانسه | |
معادل فارسی | عضو بدن به فرانسه |
سر به فرانسوی | la tête |
گردن به فرانسوی | le cou |
سینه به فرانسوی | la poitrine |
بازو به فرانسوی | le bras |
انگشت به فرانسوی | le doigt |
پا به فرانسوی | le pied |
صورت به فرانسوی | le visage |
چشمها به فرانسوی | les yeux |
دست به فرانسوی | le main |
بینی به فرانسوی | le nez |
پا (منظور ساق پا) به فرانسوی | la jambe |
زانو به فرانسوی | le genou |
درباره جدول بالا چند نکته مهم وجود دارد که در ادامه برای شما فهرست کردهایم.
- la jambe: در فارسی، کلمه «jambe» بیشتر به معنای «ساق پا» ترجمه میشود. اگر منظور کل پا از مچ تا ران باشد، معمولاً از «la jambe» به همراه کلماتی مانند «la cuiss» (ران) استفاده میشود.
- les yeux: این کلمه جمع است و به معنای چشمها است. شکل مفرد آن «l’oeil» است.
در جملههای زیر کاربرد اعضای بدنی که در جدول یاد گرفتیم، میبینید.
J’ai mal à la tête.
من سردرد دارم.
Il a les yeux bleus.
او چشمهای آبی دارد.
Elle s’est cassé le bras.
او دستش شکسته است.
J’ai mal à la gorge.
گلویم درد میکند.
Il se casse le nez.
بینیاش شکسته است.
Elle se brosse les cheveux.
او موهایش را شانه میکند.
Nous avons les mains sales.
دستهایمان کثیف است.
Il a les yeux bleus et les cheveux bruns.
او چشمهای آبی و موهای قهوهای دارد.
Le bébé a attrapé le doigt de sa mère.
بچه انگشت مادرش را گرفته است.
Elle se brosse les dents deux fois par jour.
او روزانه دو بار دندانهایش را مسواک میزند.
Elle a mal à la tête et elle a de la fièvre.
سرش درد میکند و تب دارد.
اعضای بدن به فرانسوی را چگونه با فرادرس یاد بگیریم؟
وقتی میخواهیم به زبان فرانسه درباره اعضای بدن صحبت کنیم، از کلماتی مثل «tête» (سر)، «cou» (گردن)، «poitrine» (سینه)، «bras» (بازو)، «doigt» (انگشت)، «pied» (پا) و… استفاده میکنیم. این کلمات به ما کمک میکنند تا به طور دقیق به قسمتهای مختلف بدن اشاره کنیم. با استفاده از این لغات، میتوانیم در مورد ظاهر افراد، احساساتمان، سلامتیمان و بسیاری از موضوعات دیگر صحبت کنیم. برای مثال، میتوانیم بگوییم «J’ai mal à la tête» (سرم درد میکند) یا «Il a les yeux bleus» (او چشمهای آبی دارد). یادگیری این کلمات به ما کمک میکند در مکالمات روزمره به راحتی شرکت کنیم.
اما یادگیری مهارت مکالمه به زبان فرانسه روشهای زیادی دارد. یکی از روشهای خوب و کاربردی یاد گرفتن با فیلمهای آموزشی است که مدرسان حرفهای آنها را تهیه کردهاند. ما در فرادرس مجموعه خوبی از این فیلمها با استادان برتر زبان فرانسه فراهم کردهایم. ابتدا پیشنهاد میکنیم فرادرس آموزش مکالمه زبان فرانسه در سفر را که در ادامه لینک آن آمده است، تماشا کنید.
بعد از آن میتوانید جملات پرکاربرد در زبان فرانسه را برای بهتر کردن مکالمه یاد بگیرید. برای این مهارت هم یک فرادرس در سطح A1 تهیه کردهایم که لینک آن را در ادامه خواهید دید.
اما اگر سطح خوبی در زبان فرانسه دارید، مثلاً در سطح متوسط یا B2 زبان فرانسه هستید، خوب است یادگیری مکالمه را با فرادرس زیر ادامه دهید.
اعضای صورت به فرانسوی
هر قسمت از صورت ما اسم مخصوص به خود را دارد. با یادگیری این لغات، میتوانید به راحتی درباره ظاهر خود و دیگران به زبان فرانسه صحبت کنید. مثلاً میتوانید به دوستتان بگویید که چشمهای قشنگی دارد یا از او بپرسید که موهایش را چه رنگی کرده است. در زبان فرانسه «visage» بهمعنی صورت است.
برای اینکه لغات زبان فرانسه را بهتر یاد بگیرید میتوانید فیلم «آموزش زبان فرانسوی لغات و واژگان سطح مقدماتی فرادرس» که لینک آن در ادامه آمده است را تماشا کنید.
در جدول زیر مهمترین اجزای صورت را به زبان فرانسه به همراه معادل دقیق فارسی خواهیم دید.
اجزای صورت به زبان فرانسه | |
معادل فارسی | اعضای صورت به فرانسه |
کل صورت به فرانسوی | Le visage |
موها به فرانسوی | Les cheveux |
پیشانی به فرانسوی | Le front |
گونهها به فرانسوی | La joue |
گوش به فرانسوی | L’oreille |
چشمها به فرانسوی | Les yeux |
مژهها به فرانسوی | Les cils |
ابروها به فرانسوی | Les sourcils |
بینی به فرانسوی | Le nez |
دهان به فرانسوی | La bouche |
لبها به فرانسوی | Les lèvres |
زبان به فرانسوی | La langue |
دندانها به فرانسوی | Les dents |
چانه به فرانسوی | Le menton |
برای اینکه کاربرد اعضای صورت را بهتر بفهمیم، به مثالهای زیر دقت کنید.
Il a les yeux marrons et les cheveux noirs.
او چشمهای قهوهای و موهای سیاه دارد.
Elle sourit et montre ses dents blanches.
او لبخند میزند و دندانهای سفیدش را نشان میدهد.
J’ai mal à l’oreille.
گوشم درد میکند.
نکته: «Les cheveux» به موها اشاره دارد. موها میتوانند بلند، کوتاه، فر، صاف و… باشند. برای مثال به جمله زیر دقت کنید.
Elle a de longs cheveux blonds.
او موهای بلند بلوند دارد.
Elle a de grands yeux bleus et de longs cils.
او چشمهای آبی بزرگ و مژههای بلند دارد.
Les cheveux bouclés de ma sœur lui vont très bien.
موهای فر خواهرم خیلی به او میآید.
Elle a les joues roses à cause du froid.
به خاطر سرما گونههایش سرخ شده است.
Il a un large sourire qui montre toutes ses dents.
او لبخندی بزرگ دارد که تمام دندانهایش را نشان میدهد.
Il se pince le nez à cause de l’odeur.
به خاطر بو بینیاش را میگیرد.
Elle se maquille les yeux avec du mascara.
او با ریمل چشمهایش را آرایش میکند.
Elle a les yeux brillants de joie.
چشمهایش از شادی میدرخشد.
Il a l’air triste, il a les yeux baissés.
به نظر غمگین میآید، سرش را پایین انداخته است.
اعضای بالا تنه و پایین تنه بدن در فرانسه
در بخشهای قبلی، به اعضای اصلی صورت و برخی از اعضای بدن پرداختیم. اما بدن انسان پیچیدهتر از اینهاست و اعضای دیگری نیز دارد که دانستن نام آنها میتواند در مکالمات روزمره بسیار مفید باشد. در جدول زیر اعضای بالاتنه و اعضای پایینتنه بدن انسان را به همراه معادل فارسی مشاهده خواهید کرد.
اعضای بالاتنه و اعضای پایینتنه بدن به فرانسوی | |
اعضای بالاتنه بدن به فرانسوی | |
معادل فارسی | عضو |
شانهها به فرانسوی | Les épaules |
پشت به فرانسوی | Le dos |
شکم به فرانسوی | Le ventre |
ساعد (قسمت پایین بازو) به فرانسوی | L’avant-bras |
آرنج به فرانسوی | Le coude |
شست به فرانسوی | Le pouce |
مچ دست به فرانسوی | Le poignet |
ناف به فرانسوی | Le nombril |
کف دست به فرانسوی | La paume |
ناخن به فرانسوی | L’ongle |
اعضای پایینتنه بدن به فرانسوی | |
ران به فرانسوی | La cuisse |
ساق پا به فرانسوی | Le mollet |
مچ پا به فرانسوی | La cheville |
انگشتان پا به فرانسوی | Les orteils |
پاشنه به فرانسوی | Le talon |
لگن به فرانسوی | La hanche |
در جملههای زیر کاربرد لغات جدول بالا را مشاهده خواهید کرد.
J’ai mal au dos.
پشتم درد میکند.
Il s’est cassé le poignet en jouant au tennis.
او موقع بازی تنیس مچ دستش شکست.
Elle a les jambes longues et fines.
او پاهای بلند و باریکی دارد.
صحبت کردن درباره بدن به زبان فرانسه
همانطور که میدانید، بدن انسان بخش مهمی از زندگی ماست و ما به طور مداوم در مورد آن صحبت میکنیم. در زبان فرانسه، برای توصیف و صحبت درباره بدن از واژگان و عبارات مختلفی استفاده میشود.
جمله زیر برای توصیف عضلات بازو استفاده میشود. این جمله برای ورزشکاران استفاده میشود:
Ses bras sont athlétiques.
بازوهای او ورزشکاری است.
برای نقاشی کشیدن از اعضای صورت از جملهای شبیه جمله زیر استفاده میکنیم:
Elle dessine la bouche et les yeux.
او دهان و چشمها را نقاشی میکند.
در متنهای علمی برای توصیف آناتومی بدن از جملهای مانند جمله زیر استفاده میشود:
La tête est la partie supérieure du corps humain.
سر قسمت بالایی بدن انسان است.
وقتی میخواهیم درباره دستها حرف بزنیم، میتوانیم از جملهای مانند جمله زیر استفاده کنیم:
Les mains ont cinq doigts chacune.
دستها هر کدام پنج انگشت دارند.
گفتیم یکی از کاربردهای یادگیری اعضای بدن به فرانسوی بیان درد به زبان فرانسه است. جمله زیر یکی از موارد استفاده از این حالت است:
J’ai mal à la tête après une longue journée de travail.
بعد از یک روز کاری طولانی سرم درد میکند.
برای توصیف عادات روزانه هم میتوانیم از جملهای مانند نمونه زیر استفاده کنیم:
Je me brosse les dents deux fois par jour pour garder ma bouche propre.
من روزی دو بار مسواک میزنم تا دهانم تمیز بماند.
برای توصیف حرکت اعضای بدن به شکل جمله زیر عمل میکنیم:
Je m’étire les jambes après être resté assis longtemps.
بعد از نشستن طولانی مدت، پاهایم را کش میدهم.
برای تعریف کردن از اعضای بدن دیگران میتوانیم جمله زیر را بسازیم:
Tu as de beaux yeux.
تو چشمهای زیبایی داری.
برای توصیف ظاهر دیگران هم جمله زیر بسیار کاربردی است:
J’adore la façon dont tes cheveux encadrent ton visage.
.من عاشق این هستم که موهای تو صورتت را قاب گرفته است
نکات مهم در صحبت درباره بدن به زبان فرانسه را در ادامه فهرست کردهایم.
- کلمه «langue» هم به معنای زبان و هم به معنای زبان (زبان مادری) است. بنابراین در جمله باید از روی متن بفهمیم که منظور کدام است.
- برای بیان درد از عبارت «avoir mal à» استفاده میشود. بنابراین فعل avoir در فرانسه فعل مهمی برای این جملهها است. بعد از این عبارت نام عضو دردناک میآید.
- کلمه «cheveux» (موها) همیشه به صورت جمع استفاده میشود.
- قبل از نام اعضای بدن معمولاً یک حرف تعریف در فرانسه (le, la, les) میآید.
در مطلب «آموزش اعداد به فرانسوی» در «مجله فرادرس» لغات اولیه برای یادگیری زبان فرانسه را آموزش دادهایم که پیشنهاد میکنیم این مطلب را نیز مطالعه کنید.
متن فرانسوی برای یادگیری اصطلاحات با اعضای بدن
در زبان فارسی وقتی میخواهیم بگوییم کسی به دردسر علاقه دارد، میگوییم «سرش برای دعوا درد میکند». در زبان فرانسه هم اعضای بدن به همین شکل در بسیاری از اصطلاحات کاربرد دارند. به همین دلیل در ادامه یک متن استاندارد با اصطلاحات زبان فرانسه با لغات اعضای بدن آوردهایم. ترجمه و تلفظ صوتی متن را هم در کنار متن خواهیم دید. در انتها نیز اصطلاحات متن را به دقت و با معادل دقیق فارسی بررسی میکنیم.
به متن و صوت داستان «مارک» با اصطلاحات اعضای بدن توجه کنید.
Marc a une chance incroyable et je le déteste. J’en ai plein le dos de ce type. Il réussit tout les doigts dans le nez. C’est vrai qu’il a le nez creux et il a toujours le chic pour trouver les bonnes affaires mais rien à faire, je ne peux plus le supporter. C’est depuis qu’il a changé de poste. Il a attrapé la grosse tête. Il faut dire que c’est une place en or, et nous étions plusieurs à la vouloir, cette place. Mais monsieur fait la fine bouche, il a eu ce poste grâce à ses relations car il a le bras long Marc, oui, très long. Tout le monde au bureau pense qu’il n’aura pas les épaules assez larges et qu’il a eu les yeux plus gros que le ventre en demandant tout de suite la place de directeur adjoint. Alors qu’en réalité, il est bon à rien. Quand on lui dit quelque chose, ça lui rentre par une oreille et ça lui sort par l’autre. Et il est fainéant. Quand il a un travail, il ne s’en occupe pas, la dernière fois, on lui a donné des dossiers très importants et ils les a traités par dessus la jambe. Non, vraiment, je le déteste.
ترجمه فارسی
«مارک» شانسی باورنکردنی دارد و من از او متنفرم. دیگر تحمل این آدم را ندارم. او همه کارها را خیلی راحت انجام میدهد. البته باید اعتراف کنم که او خیلی زرنگ است و همیشه میتواند معاملههای خوبی جوش بدهد اما با این حال، دیگر نمیتوانم او را تحمل کنم. از وقتی که سمتش را عوض کرده، خیلی مغرور شده است. باید بگویم که این موقعیت شغلی خیلی خوب بود و چند نفر از ما مشتاق این موقعیت بودیم. اما آقای «مارک» خیلی سختگیر بود و این موقعیت را به لطف روابطش بدست آورد چون ارتباطات قویای دارد. همه در دفتر فکر میکنند که او توانایی مدیریت این موقعیت را ندارد و خیلی زودتر از آنچه که باید، خواستار سمت معاون مدیر شده است. در واقع، او هیچ کاری بلد نیست. وقتی به او چیزی میگوییم، حرفهای ما روی او تأثیری نمیگذارد. او خیلی تنبل است. وقتی کاری به او میدهند، به آن اهمیت نمیدهد. آخرین بار پروندههای بسیار مهمی به او دادند و او آنها را خیلی سرسری بررسی کرد. نه، واقعاً از او متنفرم.
در جدول زیر تکتک اصطلاحات متن را به همراه معادل دقیق فارسی بررسی میکنیم، اسم اعضای بدن به فرانسوی در هر عبات «Bold» شده است.
تحلیل عبارات عامیانه متن «مارک» | |
معنی فارسی | عبارت |
شامه تیز، یعنی شخصی که شهود قوی و توانایی تشخیص فرصتهای خوب را دارد. | le nez creux |
از چیزی یا کسی خسته شدن، کلافه شدن | en avoir plein le dos |
به راحتی، بدون زحمت | les doigts dans le nez |
مغرور شدن، خودبین شدن | attraper la grosse tête |
دست داشتن، نفوذ داشتن، روابط قوی داشتن | avoir le bras long |
توانایی انجام کارهای سخت و مسئولیتپذیری را داشتن | avoir les épaules assez larges |
بیش از توانایی خود خواستن | avoir les yeux plus gros que le ventre |
از این گوش گرفتن و از دیگری در کردن، حرف کسی را جدی نگرفتن، فراموش کردن | rentrer par une oreille et sortir par l’autre |
کاری را سرسری انجام دادن، به آن اهمیت ندادن | traiter par dessus la jambe |
یادگیری زبان فرانسه با فرادرس
در فرادرس یک برنامه آموزشی جامع و رایگان برای برنامهریزی یادگیری زبان فرانسه تدارک دیدهایم. این برنامه به شما کمک میکند تا بهترین روشهای یادگیری زبان فرانسه را پیدا کنید و در کمترین زمان ممکن به هدف خود برسید. در این برنامه، به شما آموزش میدهیم که چگونه با استفاده از کتابها، دورهها و روشهای مختلف، مهارتهای زبانی خود را بهبود بخشید. در دو فرادرس زیر هم مسیر را برای شما طراحی کردهایم و هم اصول یادگیری را برای شما جمعآوری کردهایم. هر دو آموزش رایگان زیر با یک کلیک در دسترس شما هستند.
تمرین اعضای بدن به فرانسوی
با هدف تقویت مهارت شما در بیان «اعضای بدن به فرانسوی»، تمرینهای زیر طراحی شده است. با دقت به سوالات پاسخ دهید و سعی کنید از گرامری که آموختهاید استفاده کنید. برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «اعضای بدن به فرانسوی»، میتوانید از تمرینی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. این تمرین شامل ۱۰ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نتیجه عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست را ببینید.
تمرین اول
گزینه صحیح را انتخاب کنید.
1. Quelle partie du corps utilisons-nous pour voir?
2. Où se trouve le coude?
3. Quel est le contraire de “longs cheveux” ?
4. Quelle partie du corps utilisons-nous pour goûter?
5. Où se trouve le genou?
6. Quelle partie du corps utilisons-nous pour respirer?
Toutes les réponses ci-dessus sont correctes
7. Quel est le synonyme de “doigt”?
8. Où se trouve le nombril?
9. Quelle partie du corps utilisons-nous pour sentir les odeurs?
10. Quel est le contraire de “grand” pour décrire la taille d’une personne?
تمرین دوم
در جای خالی واژه مناسب بگذارید.
Q1: J’ai mal à la_____.
Réponse: J’ai mal à la tête.
Q2: Elle se brosse les_____ tous les matins.
Réponse: Elle se brosse les dents tous les matins.
Q3: Il a les yeux_____ et les cheveux noirs.
Réponse: Il a les yeux bleus et les cheveux noirs.
Q4: Je me suis cassé le _____en tombant du vélo.
Réponse: Je me suis cassé le bras en tombant du vélo.
Q5: Elle a de longs cheveux _____.
Réponse: Elle a de longs cheveux blonds.
Q6: Nous avons besoin de nos _____pour voir.
Réponse: Nous avons besoin de nos yeux pour voir.
Q7: Il se gratte le_____.
Réponse: Il se gratte le nez.
Q8: Elle a mal au _____après avoir couru.
Réponse: Elle a mal au pieds après avoir couru.
Q9: Nous utilisons nos _____pour manger.
Réponse: Nous utilisons nos bouche pour manger.
Q10: Il a très peur, son _____bat très vite.
Réponse: Il a très peur, son cœur bat très vite.
جمعبندی
در این مطلب از «مجله فرادرس» اعضای بدن به فرانسوی را به همراه معادل دقیق فارسی و تفاوتهایی که در نامگذاری آنها وجود دارد یاد گرفتیم. با اعضای پرکاربرد آشنا شدیم و در انتها تمریناتی برای یادگیری بهتر حل کردیم. در آخر در جدول زیر نکات مهم را مرور خواهیم کرد.
نکات مهم اعضای بدن به فرانسوی | |
همیشه جمع استفاده میشود. | les cheveux / مو |
جمع: les yeux | l’œil / چشم |
جمع: les sourcils | le sourcil / ابرو |
جمع: les cils | le cil / مژه |
جمع: les lèvres | la lèvre / لب |
برای بیان درد در یک قسمت خاص از بدن | Avoir mal à |
دستها را شستن | Se laver les mains |
دندانها را مسواک زدن | Se brosser les dents |
«فاطمه عسگریزاده»، فارغالتحصیل رشته مترجمی زبان فرانسه و دانشجوی کارشناسیارشد زبانشناسی است. فعالیتهای او در زمینهٔ ترجمه و ویراستاری بوده است. او به حوزههای دستور زبان، فلسفه زبان، منطق و فلسفه علاقهمند است و درحالحاضر در مجلهٔ فرادرس در زمینه زبان فرانسه و دستور زبان فارسی مینویسد.