200 هزار موشک حزبالله آماده شلیک به اسرائیل
حزبالله لبنان نشان داده توان نظامی برای درگیر شدن با اسرائیل را دارد، چنان که در سال ۲۰۰۶ ثابت کرد.
وبسایت رادیو فرانسه در تحلیلی نوشت: صبح روز یکشنبه ۲۵ اوت برابر با چهارم شهریور ۱۴۰۳ حزبالله لبنان اعلام کرد که در پاسخ به کشته شدن فؤاد شُکر، حملۀ گستردهای را به چند پایگاه اسرائیلی آغاز کرده است. حزبالله اعلام کرد که با بیش از ۳۲۰ موشک و شمار زیادی پهپاد یازده پایگاه نظامی اسرائیل را در شمال آن کشور و بلندیهای جولان هدف قرار داده و به آنها آسیب رسانده است.
پرسشی که کارشناسان همواره مطرح کردهاند این است که آیا حزبالله لبنان توان نظامی برای درگیر شدن با اسرائیل را دارد؟ حقیقت این است که این سازمانِ شبه نظامی که در سال ۱۹۸۲ به دست سپاه پاسداران تشکیل شد چنان که در سال ۲۰۰۶ نشان داد میتواند با ارتش اسرائیل درگیر شود.
در ۱۲ ژوییه ۲۰۰۶ جنگی میان حزبالله لبنان و ارتش اسرائیل درگرفت که ۳۳ روز به طول انجامید. در آن جنگ که با قطعنامۀ ۱۷۰۱ سازمان ملل پایان یافت، به گزارش دیپلماتهای آمریکایی در بیروت، اسرائیلیها ۴۰۰ کشته دادند و بیش از ۴۰۰ هزار اسرائیلی از شمال آن کشورگریختند. اما اسرائیل از کشته شدن ۱۵۹ اسرائیلی از جمله ۳۹ غیرنظامی خبر داد. ارتش اسرائیل در عین حال اعلام کرد که ۳۲۰ جنگجوی حزبالله را کشته است. اما حزبالله از کشته شدن ۶۲ جنگجو خبر داد.
از آن زمان تاکنون حزبالله با پشتیبانیِ بیدریغ جمهوری اسلامی ایران بر توان نظامی خود افزوده است. در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۱ حسن نصرالله در یک سخنرانی در تلویزیون حزبالله گفت: من برای نخستین بار رقمی را برای شما فاش میکنم. ما ۱۰۰۰۰۰ جنگجوی آموزش دیده و مسلح داریم. این خبر بیش از همه حساسیتِ محافل نظامی اسرائیل را برانگیخت.
پشتیبان اصلی این سازمانِ شبهنظامی جمهوری اسلامی ایران است. در جنگ داخلی سوریه نیروهای حزبالله در کنار نیروهای دولتی آن کشور با مخالفان رژیم بشار اسد جنگیدند. در سال ۲۰۰۹ این سازمان با انتشار منشوری اعلام کرد که هیچ مصالحهای با اسرائیل نخواهد کرد. حزبالله رفته رفته جزئی از حیات سیاسی لبنان شد. نمایندگان آن اکنون در مجلس حضور دارند.
این سازمان مشروعیت سیاسی خود را مدیون مبارزه با ارتش اسرائیل است که نواری از خاک جنوب لبنان را از ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۰ اشغال کرده بود. به همین سبب، عقبنشینی ارتش اسرائیل از لبنان در سال ۲۰۰۱ نشانۀ پیروزی آن شمرده شد. در سال ۲۰۰۶ حزبالله در جنگ ۳۳ روزهاش با ارتش اسرائیل همۀ زرادخانهاش را از راکت و موشک و موشکهای ضدتانک به نمایش گذاشت. ارتش اسرائیل با بسیج ۴۰ هزار سرباز تا رود لیتانی در جنوب لبنان پیشروی کرد اما نتوانست به هدف اولیۀ خود یعنی نابودی توان نظامی حزبالله دست یابد. از آن زمان تاکنون حزبالله زرادخانهاش را بازسازی کرده است. چندی پیش «اِوا کولوریوُتیس»، کارشناس خاورمیانه و گروههای جهادی، در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه گفت: حزبالله پس از جنگ ۲۰۰۶ بر توانایی نظامی و هنر سازماندهی نیروهای خود افزوده است. این سازمان اکنون به ۲۰۰ هزار موشک با بُردهای گوناگون، راکت اندازهای کاتیوشا، گراد و موشکهای بالستیک شهاب مجهز است. به همۀ اینها باید باتریهای ضدهوایی و طیف گستردهای از پهپادها را نیز افزود، از جمله «شاهد ۱۳۶» و «مهاجر۴» که هر دو ساخت ایران هستند. روسیه در جنگ اوکراین از پهپاد «شاهد ۱۳۶» استفاده میکند.
کارشناسان معتقدند که حزبالله دیگر یک سازمان شبهنظامی نیست بلکه به یک ارتش واقعی تبدیل شده است. به گفتۀ «یفتاح شپیر»، کارشناس اسرائیلی، سربازان این سازمان را به دو گروه میتوان تقسیم کرد: سربازان تمام وقت و سربازان ذخیره. در سال ۲۰۰۶ سربازان تمام وقت این سازمان ۱۰۰۰ نفر بودند اما اکنون ۲۰ هزار نفرند که ۵ هزار نفر آنان در ایران آموزش دیدهاند. افزون بر این ۲۰ هزار سرباز تمام وقت، حزبالله نیروی ذخیره نیز دارد. این نیروی ذخیره را از ۱۵ هزار تا ۷۰ هزار نفر تخمین میزنند. به گفتۀ کارشناس اسرائیلی، حزبالله آموزش دیدهترین و مصممترین نیروی ضداسرائیلی در منطقه است.
گزارش نشریه آلمانی از گسترش تولید هواپیمای ایرانی سیمرغ
نشریه هوانوردی «فلوگ ریویو» میگوید ایران در ساخت هواپیما در حال پیشرفت است.
این نشریه آلمانی در گزارشی نوشت: ایران در حال توسعه یک هواپیمای ترابری سبک برای نیروی هوائی خود است. نمونه اولیه این هواپیما از سال ۲۰۲۳ در حال پرواز است و اکنون هواپیمای «توربوپراپ» دوموتورهای که «سیمرغ» نامیده میشود، در آزمونهای تأیید صلاحیت قرار دارد.
ایرانیها این هواپیمای کوتاه پرواز سیمرغ را که مشابه آنتونوف An-140 است، از سال ۲۰۰۰، در کارخانه هواپیماسازی هسا در اصفهان مونتاژ میکردند. ایران در اواسط سال ۲۰۲۲ اعلام کرد که نسخهای کاملاً بهروزشده از IrAn-140 را ارائه خواهد داد. این بار هدف ایران تمرکز بر نیازهای نظامی بود که به دنبال جایگزینی برای هواپیماهای ترابری قدیمی فوکر F-27 میگشت.
بر اساس تصاویر منتشرشده، در نمونه بازسازی شده هواپیمای سیمرغ، درِ بارگیری از پشت هواپیمای تعبیه شده و همچنین موتورها هم بهبود یافته است. بر اساس ویدیوهایی که رسانههای جمهوری اسلامی منتشر کردند سیمرغ اولین پرواز خود را با موفقیت انجام داده است.
نشریه آلمانی میافزاید: بر اساس اطلاعات فنی که درباره سیمرغ منتشر شده، این هواپیما میتواند تا شش تن بار حمل کند و احتمالاً مانند هواپیماهای مسافربری ایران ۱۴۰ یک نسخه از موتور TW3-117 متعلق به شرکت کلیموو روی آن نصب شده باشد.
آیا به غیر از نمونه اولیه موجود، نمونههای دیگری از سیمرغ وجود دارد یا خیر؟ ما اطلاعی نداریم؛ با این حال اگرچه سیمرغ عمدتاً برای اهداف نظامی توسعه یافته، اما در آینده امکان بازتولید آن به عنوان یک هواپیمای مسافربری نیز وجود دارد.
مقامهای جمهوری اسلامی میگویند مشکلات هواپیمای آنتونوف ایران ۱۴۰ مورد تحلیل قرار گرفته و برطرف شده اما اینکه آیا هواپیماهای از ردهخارجشدهای که اکنون در انبار قرار دارند نیز در آینده به سیمرغ تبدیل خواهند شد یا نه، هنوز مشخص نیست.
این امکان وجود دارد که این هواپیماها به سیمرغ تبدیل شوند و بر همین اساس هم ساخت هواپیماهای جدید بار دیگر در کارخانه هسا در اصفهان برنامهریزی شده است.
جنازه برجام را رها کنید بریم سراغ بستن یک برجام دیگر(!)
روزنامه آرمان میگوید برجام مرده است و دیگر احیا نمیشود.
این روزنامه نوشت: بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان بر این باورند که با توجه به مجموع مسائل و نوع رویکردهای آمریکا و اروپاییها و ایستادگی ایران بر احیای برجام 2015، این توافق دیگر احیا شدنی نیست و برای ایجاد توافق جدیدی بر بستری تازه باید طرحی نو درانداخت یا تصمیمات دیگری اتخاذ کرد. تصمیماتی که به نظر باید در حوزه سیاست خارجی اتخاذ شود و تحولی در این عرصه اتفاق بیفتد تا آنچه پزشکیان درخصوص تعامل با دنیا وعده داده عملی گردد. چرا که ادامه روند گذشته همان نتایج سابق را ببار خواهد آورد و نتیجه جدیدی خلق نخواهد کرد.
روزنامه آرمان در ادامه از قول کارشناس خود افزود: اگرچه انتخاب احتمالی کامالا هریس نسبت به ترامپ میتواند برگ امتیازی نسبت به دولت پزشکیان محسوب شود. ولی در نهایت تغییر چندانی در مواضع آمریکا به وجود نمیآورد بلکه ادبیات حاکم بر این مواضع و روشمندی تحمیل اراده آمریکا بر ایران را تغییر میدهد. در اروپا هم همینگونه است و شما اکنون میبینید که چپها و راستها در کشوری مثل فرانسه مواضع تقریبا مشترک با ادبیات گوناگون نسبت به ایران دارند و نسبت به گذشته در دهههای پیشین با توجه به نوع اطلاعاتی که از تهران در تغییر قوای مجریه و عاملیتها پیدا کردهاند چندان دیگر نمرهدهی و امتیازدهی بالایی نسبت به تغییر دولتها و عاملیتها از ظریف به امیر عبداللهیان و از
امیر عبداللهیان به عراقچی در آنها دیده نمیشود.
برجام از سال 2018 به بعد برجام مرده است. احیای برجام یک طنز سیاسی است. خود عراقچی به خوبی میداند که این مسئله مانند خنده او بر بسیاری از مسائل میماند. فلذا او در این دام نخواهد افتاد و من هم پیشنهاد دارم که در این دام نیفتد. باید از برجام عبور کرد و ارادهای ملی برای انجام و حل مسائل سیاست خارجی داشت. این معنا دیگر نمیتواند جوابگوی وضعیت کنونی باشد. اساسا بیان مجدد برجام بعد از شروط رهبر انقلاب و پس از آن شروط وزیر خارجه ترامپ پمپئو، پاره کردن برجام توسط ترامپ در سال 2018 و خروج 6 مرحلهای ایران از برجام و متوقف شدن خروج کامل ایران از برجام بعد از بازگشت تلویحی بایدن به برجام همه این اقدامات منجر به احیای برجام نمیشود. هیچکدام از اینها در تلاقی با یکدیگر به برجام شوک وارد نمیکند. چه خروج پلکانی به عنوان یک عامل مثبت از سوی ایران، چه بازگشت تلویحی آمریکا و دولت بایدن به برجام و مذاکرات دولت رئیسی در وین هیچکدام نتوانست جان برجام در اتاق ویژه ICU را نجات دهد. اکنون جسد برجام بر زمین است و از این رو گفتن سخن از برجام یک طنز سیاسی آزاردهنده برای افکار عمومی است. لذا باید اراده ملی در ایجاد سیاست خارجی اثربخش مورد توجه قرار گیرد. ایران باید در گفتمان سیاست خارجی خود تحولی بزرگ ایجاد کند و تا این تحول بزرگ ایحاد نشود نه عراقچی، نه پزشکیان و نه هیچ فرد دیگری نمیتواند در دستگاه دیپلماسی فیل هوا کند.
جمله پایانی روزنامه زنجیرهای شاهدی بر این مدعاست که طیف غربگرا هماهنگ با منویات غرب، درصدد است به پایمال شدن حقوق ایران در برجام مشروعیت و رسمیت ببخشد و بدون اینکه از خسارتهای برجام عبرت بگیرد، مجددا خواستار انعقاد برجامهای دیگر شود، یعنی همان وقاحت دولتهای ترامپ و بایدن که با دست رد کشورمان رو به رو شد.
لغو تحریمها وعدهای بود که دولت روحانی برای شیرینسازی واگذاری امتیازات برجامی مطرح کرد. اما با دو برابر شدن تحریمها در همان دولت برجام، حالا کسانی ادعا میکنند برای برداشتن همان تحریمهایی که ادعا شد با برجام لغو شده و دیگر برنمیگردد، باید دوباره مذاکره کرد!
اذعان دیرهنگام به مرگ برجام و پیشنهاد عبور از جنازه آن در حالی است که طیف غربگرا دستکم از پنج سال قبل خبر داشتند برجام مرده و بوی تعفن آن هم بلند شده، اما با همین جنازه بازی میکردند و وعده احیای آن را در سه سال پایانی دولت روحانی دادند.
واردکننده بنزین شدیم چون گفتند پالایشگاهسازی، کثافتکاری است!
یکی از راههای مهم غلبه بر مهار ناترازی مصرف و تولید بنزین، پالایشگاهسازی است اما متاسفانه در دهه گذشته اهتمام چندانی به این کار نشد.
روزنامه ایران با انتشار این مطلب میگوید که سالانه چند میلیارد دلار هزینه واردات بنزین میشود. این روزنامه مینویسد: «یکی از اصلیترین فرآوردههای نفتی که با احداث پالایشگاه ستاره خلیجفارس، کشورمان توانست در آن به خودکفایی و صادرات برسد، بنزین بود. با این حال دیری نپایید که در این زمینه نیز کشورمان با توجه به چالشهای موجود به وجود آمده به واردکننده بنزین تبدیل شد. طی سالهای گذشته میزان مصرف بنزین حدود 80میلیون لیتر در روز بود، این در حالی است که این میزان در سالجاری در برخی روزها حتی به 120میلیون لیتر نیز رسیده است.
این ناترازی بنزین طبیعتاً باید برای کشوری با جمعیت بالا همچون هند اتفاق میافتاد نه کشوری همانند ایران که سرشار از منابع نفتی و گازی است. طبیعتاً این افزایش مصرف بنزین در کشورمان دلایل زیادی دارد به طوری که از طرفی سالهاست با مشکل حملونقل عمومی و کیفیت ضعیف خودروهای تولید داخل روبهرو هستیم و از طرف دیگر روند اسقاط خودروهای فرسوده به کندی پیش میرود. با این حال پرواضح است که با توجه به نیاز مصرفی بنزین به دلیل افزایش جمعیت و تعداد خودروها، هرساله باید دولتها تلاش زیادی برای سرمایهگذاری در زیرساختهای خود از جمله ساخت پالایشگاه در کشور برای تولید بنزین انجام دهند.
این در حالی است که طی سالهای اخیر توجه چندانی به این امر نشده و بعد از پالایشگاه ستاره خلیجفارس نتوانستیم آنچنان که باید و شاید فکری برای افزایش تولید بنزین در کشور کنیم.
بنابراین باید گفت کشورمان راهی جز افزایش و گسترش پالایشگاههای تولید بنزین ندارد و چون این امر فرآیندی کاملاً زمانبر است باید طی سالهای آینده نیز همچنان مقادیر زیادی ارز برای واردات بنزین اختصاص دهیم.
از اواخر سال گذشته تاکنون شاهد آن بودیم که مصرف بنزین به یکباره از تولید آن بیشتر شده است که به دلیل ناترازی ایجاد شده، ایران از صادرکننده بنزین در جهان به جرگه واردکنندگان این محصول پیوسته است. به همین دلیل طی سالهای گذشته شاهد آن بودیم که برای حل مشکل ناترازی مصرف بنزین در کشورمان اقدامات زیادی صورت گرفته که همه این اقدامها و سیاستها غیرقیمتی بوده است. به طوری که در سال ۱۴۰۰ مصرف بنزین به ۹۱میلیون لیتر، سال ۱۴۰۱ به ۱۰۴میلیون لیتر و سال ۱۴۰۲ نیز به ۱۱۱میلیون لیتر رسید که روند افزایشی مصرف بنزین باعث شد سیاستهای غیرقیمتی با تمرکز بر مدیریت مصرف سوخت در دستورکار دولت خدمتگزار سیزدهم قرار گیرد.
گزارشهای وزارت نفت حاکی از آن است که در سال ۱۴۰۲، بیش از ۵میلیارد و ۴۷۸میلیون لیتر فرآوردههای نفتی وارد کشور شده که ارزشی معادل ۴میلیارد دلار داشته است. همچنین هزینههای وارداتی که به ۲۲۵هزار میلیارد تومان میرسند، تقریباً برابر با ۱۰ ماه یارانه نقدی پرداختی به ۸۵میلیون ایرانی است.
کارشناسان حوزه انرژی معتقدند کشورمان طی سالهای گذشته باید تعداد بیشتری پالایشگاه برای جلوگیری از ناترازی بنزین در کشورمان احداث میکرد اما چون فرآیند ساخت پالایشگاه زمانبر است، سالانه مقادیر زیادی واردات بنزین طی سالهای آینده صورت میگیرد که با توجه به ارزبری گسترده این فرآورده نفتی، کشورمان با مشکلات مالی زیادی مواجه خواهد شد.
بدون شک یکی از اصلیترین دلایل این عدم ساخت پالایشگاه به این امر برمیگردد که اعتقادی به ساخت این پالایشگاهها طی سالهای 1392 تا 1400 وجود نداشت و مسئولان ساخت پالایشگاه را کاملاً غیراقتصادی میدانستند. این در حالی است که به عنوان نمونه چینیها که یکی از بزرگترین واردکنندگان انرژی در جهان هستند، طی بازهای 4ساله از سال 2019 تا 2023 سرمایهگذاری بیش از 58میلیارد دلاری را برای ساخت پالایشگاه انجام دادهاند. همچنین گفته شده که چشمبادامیها قصد دارند به حجم سرمایهگذاری خود در ساخت پالایشگاه ادامه دهند.»
یادآور میشود منطق آقای بیژن زنگنه وزیر نفت دولتهای یازدهم و دوازدهم این بود که پالایشگاهسازی، کثافتکاری است!
منبع