تصاویر اتاق جنگ سند ناکامی بزرگ اسرائیل
در حالی که برخی رسانههای غربی تلاش کردند عملیات ناموفق رژیم صهیونیستی علیه ایران را بزرگنمایی کنند، انتشار تصاویر جعلی در اتاق فرماندهی این رژیم به وضوح از سردرگمی و ناکامی حمایت میکند.
در پی اقدام اسرائیل برای زدن ضربه نظامی به ایران، برخی رسانههای غربی مانند روزنامه فیگارو به افسانهپردازی در اینباره پرداختند. این روزنامه مدعی شد: حمله هوائی اسرائیل به تأسیسات نظامی ایران، چرخشی بزرگ در منازعه میان دو طرف است. با حمله اسرائیل به تأسیسات نظامی ایران جنگ میان دوطرف از سایه خارج شده و به جنگی علنی بدل گشته است. اسرائیل با از میان بردن دفاع ضدهوایی ایران این پیام هشدار را داده که حمله بعدی ویرانگرتر خواهد بود، در صورتی که حکومت تهران بار دیگر مرتکب خطا شده و به اسرائیل حمله کند.
لوموند روزنامه نیز به نقل از یک منبع نظامی ارتش اسرائیل نوشت: حمله به پدافند هوائی ایران در کانون راهبرد اسرائیل قرار دارد و اسرائیل سالها بر روی این اهداف متمرکز بوده است. اسرائیل قادر است در عرض دو ساعت کل سامانه ضدهوایی ایران را متلاشی و این کشور را بیدفاع کند. این حملات در عین حال، به رژیم ایران امکان میدهد تا دامنه و ابعاد صدمات وارده به زیرساختهای نظامی این کشور را کتمان کند، زیرا هیچکس امکان راستآزمایی آنها را ندارد.
ادعای لوموند به وضوح نشان میدهد که رژیم صهیونیستی نتوانسته ضربه قابل اعتنایی وارد کند وگرنه این روزنامه بر غیرقابل راستیآزمایی بودن عملیات اسرائیل اذعان نمیکرد. اما در نقطه مقابل میتوان ادعا کرد که میزان دقت و صحت ادعای رژیم صهیونیستی از همان تصاویر اتاق فرماندهی عملیات آن آشکار است؛ آنجا که وزیر جنگ اسرائیل در حال تماشای عکس قدیمی آتشسوزی در تهران دیده میشود. این تصویر را دفتر یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل از او و دیگر فرماندهان نظامی اسرائیل منتشر کرد که در آن، گالانت در حال تماشای عکس یک آتشسوزی بزرگ دیده میشود. اما دقت و بررسی اهالی رسانه معلوم کرد تصویر مذکور نه تصویر اقدام نظامی بامداد شنبه اسرائیل بلکه مربوط به آتشسوزی چند سال قبل در پالایشگاه تهران است! قالب کردن این تصویر در مانیتورهای اتاق فرماندهی عملیات اسرائیل، حاکمی از تهیدستی اسرائیل در واقعیت میدانی است. به بیان دیگر، اگر صهیونیستها دستاوردی از عملیات ناکام اخیر متصور بوده یا ضربه جدی و مؤثری را مرتکب شده بودند، نیازی نبود که تصاویر آرشیوی مربوط به یک آتشسوزی را به جای خروجی انبوه هارت و هورتهای خود بازنمایی کنند.
این واقعیت همچنین از مقایسه ویدئوهای مربوط به اصابت پرحجم و کوبنده موشکهای ایران به پایگاههای نظامی اسرائیل با ویدئوهای ضعیف و بیرمق حمله بامداد شنبه اسرائیل هم قابل فهم است.
این نکته هم گفتنی است که ایران در عملیات وعده صادق دو، 200 موشک نقطهزن به دو پایگاه نظامی مهم رژیم صهیونیستی و منطقه امنیتی گالیلوت (محل استقرار موساد) شلیک کرد که عمده آنها با دقت به هدف اصابت کردند. میزان اصابتها چنان دقیق و گسترده و شدید بود که به واسطه انبوه ویدئوهای ضبطشده توسط افراد عادی، جای هیچ انکاری برای مقامات رژیم صهیونیستی باقی نگذاشت. در این عملیات فقط 32 موشک به پایگاه راهبردی نواتیم اصابت کرد که مطلقاً با عملیات ناکام صهیونیستها قابل مقایسه نیست.
هزینههای نظامی و اقتصادی جنگ برای اسرائیل، سنگین و سرسامآور است
ارگان رسمی سازمان سیا اعلام کرد هزینههای نظامی و اقتصادی جنگ برای اسرائیل، سرسامآور بوده است.
وبسایت رادیو فردا در تحلیلی با همین عنوان مینویسد: جنگهای اسرائیل در یک سال اخیر، علاوه بر هزینههای دردناک انسانی و مصیبت و ویرانی گسترده، از نظر مالی نیز بسیار پرهزینه بوده و نگرانیها در مورد پیامد آن بر اقتصاد اسرائیل را افزایش داده است.
هزینههای نظامی اسرائیل بهشکل سرسامآوری افزایش یافته و رشد اقتصادی این کشور، بهویژه در مناطق خطرناک مرزی که ساکنان آن تخلیه شدهاند، متوقف شده است.
اقتصاددانان معتقدند که همزمان با فشار شدید هزینههای جنگ بر بودجه عمومی، اسرائیل با افت سرمایهگذاری، افزایش نرخ مالیات و اتخاذ تصمیمهای دشوار بین اختصاص بودجه به مصارف نظامی یا خدمات اجتماعی روبهرو خواهد شد.
به گزارش انستیتوی بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم، هزینه نظامی اسرائیل قبل از حمله حماس در ۱۵ مهر ماه سال گذشته ماهانه حدود ۱.۸ میلیارد دلار بود، ولی این رقم در پایان سال میلادی ۲۰۲۳ (اوایل دیماه گذشته) به حدود ۴.۷ میلیارد دلار در هر ماه افزایش یافته بود.
براساس آمارهای پژوهشکده صلح استکهلم، هزینههای نظامی اسرائیل در طول سال گذشته میلادی حدود ۲۷.۵ میلیارد دلار بوده است. در جدول جهانی بودجه نظامی که انستیتوی بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم تهیه کرده، اسرائیل بعد از لهستان در مقام پانزدهم و بالاتر از کانادا و اسپانیا قرار دارد که جمعیت آنها دستکم چندین برابر اسرائیل است. رقم هزینههای نظامی اسرائیل در سال گذشته میلادی معادل ۵.۳ درصد تولید ناخالص ملیاش بود؛ درحالیکه این رقم بهعنوان نمونه در آمریکا ۳.۴ و در آلمان ۱.۵ درصد تولید ناخالص ملی بوده است. همچنین در بازه زمانی سهماهه پس از حمله حماس (از اواسط مهر تا اواسط دی ۱۴۰۲)، حجم اقتصاد اسرائیل ۵.۶ درصد کوچکتر شد که بدترین عملکرد در میان ۳۸ کشور عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی، (دولتهای ثروتمند جهان) است. آمارها نشان میدهند که در سهماهه اول سال ۲۰۲۴ اقتصاد اسرائیل احیا شد و نرخ رشد آن به حدود ۴ درصد رسید، ولی در سهماهه دوم به ۰.۲ درصد افت کرد.
در داخل اسرائیل نیز جنگ هزینههای اقتصادی سنگینی داشته است. احضار گسترده نیروهای ذخیره و طولانی کردن دوره خدمت آنها، تأمین نیروی کار لازم برای فعالیتهای اقتصادی را به خطر انداخته است. نگرانیهای امنیتی مانع سرمایهگذاری در کسبوکارهای جدید شده و اختلال و توقف دورهای پروازها، تعداد گردشگران خارجی و به تبع آن درآمد صنعت گردشگری را بهشدت کاهش داده است.
از سوی دیگر، دولت اسرائیل هزینه مسکن دهها هزار نفری را میپردازد که پس از حمله حماس از نواحی نزدیک به نوار غزه و بهخاطر حملات حزبالله لبنان از نواحی شمالی اسرائیل، تخلیه و در مناطق دیگر ساکن شدهاند.
یکی از مهمترین نگرانیها برای اسرائیل، ابهام در مورد زمان پایان جنگ است که بیش از یک سال قبل آغاز شده است. پس از جنگ سال ۲۰۰۶ با حزبالله در جنوب لبنان، اقتصاد اسرائیل بهسرعت احیا شد ولی آن جنگ فقط ۳۴ روز طول کشید.
«مودیز»، که یک مؤسسه معتبر بینالمللی در زمینه ارزیابی اعتبار مالی است، با استناد به همین عوامل اوایل مهرماه امسال رتبه اعتباری حکومت اسرائیل را دو درجه کاهش داد.
خوشخدمتی شرمآور روزنامه زنجیرهای برای اروپای گستاخ
در حالی اتحادیه اروپا با زیر سؤال بردن تمامیت ارضی ایران درباره جزایر سهگانه و اشغالگر خواندن ایران، بار دیگر خباثت خود را نشان داد، روزنامه زنجیرهای هممیهن ادعا کرد علت تعمیق شکاف میان ایران و اروپا را باید در ایران جست و جو کرد!
این روزنامه غربگرا با ادبیات رسانههای مغرض غربی و بدون اشاره به شیطنت و بدعهدی اروپا در برجام (و قبل از آن میزبانی گروههای تروریستی، همراهی با تحریمهای آمریکا، حمایت از رژیم صدام در جنگ تحمیلی و…) نوشت: نزدیک به سه ماه از آغاز کار دولت چهاردهم در ایران، در شرایطی که رئیسجمهور جدید ایران برنامه سیاست خارجی خود را ایجاد توازن در روابط خارجی و بهبود روابط با غرب اعلام کرده بود، شاهد این هستیم که شرایط روابط ایران و اروپا روزبهروز وخیمتر میشود. درست چند هفته بعد از آغاز به کار دولت چهاردهم، اتهامهایی مرتبط با ارسال موشکهای بالستیک ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین منتشر شد. کشورهای اروپایی بیانیههای تندی در این مورد صادر کردند و اعلام کردند که خطوط هوائی دولتی ایران را تحریم خواهند کرد. بعد از آنکه ایران در واکنش به ترور اسماعیل هنیه در تهران، اقدام نظامی علیه اسرائیل انجام داد، اتحادیه اروپا بسته تحریمی جدیدی را علیه ایران تصویب کرد و رسماً خطوط هواپیمایی ملی ایران را تحریم کرد تا تمامی پروازهای مسافری ایران به پایتختهای اروپایی متوقف شود. چند روز بعد، در نشست مشترک اتحادیه اروپا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس، بیانیه مشترکی منتشر شد که در آن ایران به اشغال سه جزیره ایرانی مورد ادعای امارات متحده عربی متهم شده بود. این اقدامهای دولتهای اروپایی با واکنش تند ایران مواجه شد اما چرا وضعیت روابط تهران و اروپا تا این حد وخیم شده است؟ تا پیش از این تحلیلگران معتقد بودند که سه عامل اصلی مانع بهبود روابط ایران و اروپا است. نخست متوقف ماندن مذاکرات هستهای و تشدید فعالیتهای هستهای ایران، دوم ناآرامیهای پائیز ۱۴۰۱ و اتهامهای حقوق بشری به حکومت ایران و سوم، ادعای ارسال سلاحهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین. در یک سال گذشته نهتنها اقدامی برای حل این پروندهها در روابط ایران و اروپا انجام نشده است، بلکه مسائل تازهای هم به این پروندهها افزوده شده است. بسیاری از اروپاییها در حمایت از اسرائیل با سیاستهای منطقهای ایران، از جمله حمایت ایران از گروههای شبهنظامی انتقاد میکردند، اما با حمله ۷ اکتبر و آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه و بهتازگی لبنان، مسئله گروههای متحد ایران به یک مسئله جدی در منطقه تبدیل شدهاست. در عین حال در تابستان سال جاری، اتهام ارسال موشکهای بالستیک به روسیه هم به پروندههای مورد اختلاف ایران و اروپا اضافه شدهاست.
این روزنامه در ادامه از قول یک دیپلمات سابق و غربگرا به نام ابوالقاسم دلفی ادعا کرد: در تهران دنبال مشکل بگردیم. وقتی روابط اقتصادی و سیاسی شورای همکاری خلیجفارس و اتحادیه اروپا تا این حد توسعه پیدا میکند، مواضع سیاسی آنها هم نزدیک میشود. ما نباید این موضعگیریها را اینگونه تعبیر کنیم که اروپاییها نمیخواهند با ایران کار کنند، بلکه باید به دنبال اشکالات و موانعی بگردیم که باعث شده است روابط ما با اروپا تا این حد دچار تنش شود. تمایل یا بیمیلی اروپا به رابطه با تهران، کاملاً به عملکرد ما بستگی دارد. روابط بین کشورها دوطرفه است و نمیتوان همه چیز را یکطرفه و در قالب تمایل یک طرف تحلیل کرد. دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول سه سال دولت سیزدهم هر آنچه توانستیم در جهت ویران کردن روابط با غرب انجام دادیم؛ گفتوگوهای هستهای بدون نتیجه ماند و برجام احیا نشد و گفتوگوهای مستقیم و غیرمستقیم هم نتیجهای در بر نداشت. همه اقدامهای ایران نشان میداد که راه خودش را انتخاب کردهاست و قصد دارد ارتباط خودش را با شرق گسترش دهد. ایران به گونهای رفتار کرد که انگار میخواهد روابطش را با شرق به هر قیمتی ادامه دهد و اهمیتی به تمایل غرب نشان نمیدهد. حتی اگر کورهراهی هم وجود داشت که گشایشی در روابط ایجاد شود، مسدود کردیم.
دولت چهاردهم با آنچه در دوران انتخابات از سوی پزشکیان و ظریف اعلام شد، این انتظار را ایجاد کرد که در روابط خارجی مجدداً توازن ایجاد شود. دنیا منتظر این بود که ببیند چگونه این شعارهای انتخاباتی پس از انتخاب پزشکیان به عمل تبدیل میشود. مقامهای دولت آمریکا از ابتدای پیروزی پزشکیان گفته بودند که به حرفها چندان اهمیت نمیدهند و منتظر نتیجه اقدامهای عملی میمانند. طرفهای غربی منتظر این بودند که ببینند چه اتفاقی میافتد، که متاسفانه بهرغم اظهاراتی که از سوی مقامهای دولت چهاردهم بیان شد، سه ماه بعد از آغاز به کار این دولت، اتفاق قابل توجهی در راستای توازنبخشی به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رخ ندادهاست…. به نظر من مانعتراشی و سنگاندازی در روابط ایران و اروپا، بیشتر از طرف تهران اتفاق افتاده است. ما به گونهای در روابط خارجی رفتار کردهایم که هیچ جایگاه مشخصی برای نقش داشتن در سیاست خارجی اروپا برای خودمان تعریف نکردهایم و متقابلاً هر چقدر توانستهایم، خودمان را از اروپا دور کردهایم. این رفتارها در دوران دولت سیزدهم به صورت عامدانه انجام میشد و مشخصاً هدف این بود که ایران از اروپا و آمریکا دورتر و دورتر شود. اما اینکه چرا در شرایط فعلی همچنان این روند ادامه دارد، سؤالی است که باید از دستاندرکاران کنونی سیاست خارجی پرسید.
هممیهن در گزارش باسمهای خود هیچ اشارهای به خیانتها و جنایتهای دامنهدار برخی دولتهای اروپایی علیه ایران نکرده و حتی به پایمال کردن حقوق ایران در برجام هم نپرداخته است. این رویکرد به معنای آن است که برخی رسانهها در داخل ایران، ولو در حد انتحار حیثیتی، برای طرفهای گستاخ و عهدشکن خارجی کار
میکنند.
منبع