مرکز مبادله ایران بهعنوان مرجع رسمی قیمت ارز و طلای کشور، با مجوز بانک مرکزی از سال۱۴۰۱ فعالیت خود را آغاز کرده است. این مرکز بهعنوان بازوی اجرایی بانکمرکزی با هدف مدیریت بازارهای طلا و ارز و اجرای ماموریتهای بازارساز تشکیل شده است. برای مثال برگزاری حراجهای هفتگی شمش و سکه و همچنین راهاندازی بازار ارز توافقی که طی روزهای گذشته اجرایی شد از جمله اقداماتی است که سیاستگذار پولی کشور از طریق مرکز مبادله طلا و ارز آن را اجرایی کرده است.
در همین راستا در گفتوگویی با علی سعیدی، مدیرعامل مرکز مبادله طلا و ارز به بررسی سازوکار بازار ارز توافقی و چشمانداز اجرای آن پرداخته شده است.
راه اندازی بازار ارز توافقی بهعنوان یکی از جدیدترین اقدامات بانک مرکزی از طریق مرکز مبادله ارز و طلای ایران اقدامی است که در اصل موضوع آن شک و تردیدی وجود ندارد. زمانی که قرار بر این بود که سامانه نیما راهاندازی شود، هیچ فردی روی اصل موضوع که مشخص شدن میزان عرضه و تقاضای ارز بهصورت سیستماتیک برای حاکمیت یک ضرورت و حق طبیعی است تردید نداشت، ولی همه حرف روی روش اجرا است که عاملی بسیار مهم تلقی میشود. شاید اگر سابقه ذهنی فعالان اقتصادی را مرور کنیم روی سامانه نیما فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کردهاند و گاهی به آن اقبال نشان میدادند و گاهی هم از آن دور میشدند. سوال مشخص این است که با وجود تجربه سامانه نیما، بازار ارز توافقی چطور کار خود را پیش خواهد برد؟
سامانهای که در مرکز مبادله ارز و طلای ایران طراحی شده، یک سامانه جامع معاملاتی است و تمام فرآیندها اعم از قبل از معامله، جورسازی (مچینگ) و پس از معامله را در خود دیده و همزمان مجموعهای از ارتباطات را با سایر سامانهها از طریق وبسرویس طراحی کرده است. به گواه بانک مرکزی که سابقه طولانی در طراحی و پیادهسازی سامانههای بانکی دارند، سامانه ارز توافقی مورد تایید است. این سامانه از حیث تکنولوژی و انعطافپذیری مناسب است و یک سامانه صرفا اطلاعرسانی نبوده و تسویه معاملاتی در آن صورت میگیرد؛ لذا اساسا تفاوت ماهوی بین سامانه نیما و سامانه ارز توافقی وجود دارد. مکانیزم به این ترتیب است که در گام نخست صادرکنندگان و واردکنندگانی که مشمول عرضه و تقاضا در نیما نیستند، همان چیزی که تا پیش از این به نام بازار اشخاص معروف بود، سفارش خود را به بانک ارائه میدهند و در گامهای بعدی، صادرکنندگان و واردکنندگان بهصورت مستقیم سفارش خود را در سامانه بارگذاری میکنند.
به این ترتیب، در گام اول صادرکننده سفارش خود را به بانک عرضه و بانک وجود این میزان ارز را تایید میکند؛ بنابراین اگر صادرکنندهای ارز صادر کرد، سامانه نسبت به وجود این میزان ارز، اطمینان حاصل میکند و در مقابل واردکننده پس از ثبت سفارش خود، ریال معادل را در حساب معاملاتی مرکز واریز کرده است؛ پس ریال هم وجود دارد. در نتیجه، ریسک طرف مقابل در این بازار عملا حذف شده است. وقتی سفارشها در سامانه به ثبت رسید، بانک مرکزی برای تعداد جلسات معاملاتی در روز تصمیمگیری خواهد کرد؛ اما فعلا و در گام اول، جلسه معاملات بر حسب مدل سفارشگیری یک بار در روز برگزار میشود.
نکته بعدی اینکه صادرکننده حداقل قیمت و واردکننده حداکثر قیمت را اعلام میکند. در حقیقت فروشنده اعلام میکند که از یک نرخ ارزانتر نمیفروشد و خریدار نیز از قیمت اعلامی بالاتر خرید نمیکند؛ پس خرید و فروشهایی که با هم فصل مشترک نزدیکتری دارند، منطبق میشوند و عملا تطبیق سفارشها در جلسه معاملاتی رخ میدهد و در نهایت، کار تسویه و پایاپای به ثمر مینشیند. به این ترتیب ریال به حساب صادرکننده و ارز در حساب عامل واردکننده قرار خواهد گرفت. این مکانیزم کلی معاملات است. ما یک قیمت پایانی برای هر روز خواهیم داشت که میانگین وزنی تمامی معاملات روز است که این قیمت، مبنای نرخ ابتدایی و آغازین برای معاملات فردا یا روز معاملاتی بعدی خواهد بود.
یعنی نرخ فردایی اعلام میکنید؟
خیر. امروز فرض بر این است که تعداد زیادی معامله با نرخهای متفاوت برگزار شده است که در پایان روز، یک میانگین وزنی از تمامی آنها گرفته خواهد شد و قیمتی نیز استخراج میشود که نام آن، «قیمت پایانی روز» است. فردا که بازار شروع به کار میکند، قیمت ابتدایی، همین قیمت پایانی روز است. قیمت آغازین فردا، یک کریدور خواهد داشت که بانک مرکزی آن را تعیین خواهد کرد.
آیا بعد از مدتی بازار ارز توافقی، سامانه نیما را درون خود حل میکند؟ شما اشاره داشتید که بعد از مدتی بخشهایی که در سامانه نیما قابلیت معامله ندارند، به سمت این بازار هدایت میشوند. سیاست کنونی بانک مرکزی هم این است که بخشهای متفاوت را از نیما خارج کند که نمونه آن خروج محصولات فولادی از عرضه در نیما است.
ما در مرکز مبادله ایران یک تالار ارز بازرگانی خواهیم داشت که در این تالار، هر دو سیستم معاملاتی ارز توافقی و ارز نیما قابل ارائه است؛ ما یک هسته معاملاتی داریم که بازارها و تالارهای مختلف حول این هسته شکل میگیرند. تصمیمگیر انتقال ارز نیما به مرکز مبادله ایران، دولت و بانک مرکزی است. ما در مرکز مبادله بستر اجرایی هر دو سیستم معاملاتی را داریم و باید آمادگی هر سیاستی را داشته باشیم؛ اگر قرار بر ادامه نیما باشد، ما آمادگی داریم و زیرساختهای لازم برای راهاندازی تالار ارز نیما در این مرکز وجود دارد. مرکز مبادله ایران باید به سرعت به سیاستهای بانک مرکزی پاسخ دهد؛ چراکه سیاستگذاری حوزه ارز حساس است و اگر بین سیاستگذاری تا اجرا، فاصله کمتر باشد، کار به شکل صحیحتری پیش خواهد رفت؛ بنابراین ما مامور هستیم که در کوتاهترین زمان، خواستههای سیاستگذار را برآورده سازیم.
از دید شما بهعنوان یک کارشناس، فکر میکنید بازار ارز توافقی بتواند جای سامانه نیما را بگیرد؟
فلسفه بازار ارز توافقی این نیست که جای سامانه نیما را بگیرد؛ چراکه بخشی از این تصمیم به سیاستهای وزارت صمت برمیگردد که آیا به دنبال این است که کل ورودیها و خروجیهای ارز حمایتی را از نیما حذف کرده و به بازار ارز توافقی بیاید یا بالعکس؛ بنابراین مقامات دولتی اعم از صمت و بانک مرکزی، در این زمینه دخیل هستند؛ آنچه ما متوجه شدیم آن است که باید برای تداوم کار هر دو بازار آماده باشیم. مقررات مربوطه و دستورالعملها و قراردادهایی که باید نوشته شود، در حال آمادهسازی است.
اگر موافق باشید به سازوکار تسویه میان صادرکننده و واردکننده بپردازیم. یکی از نگرانیهای فعالان اقتصادی این است که هم اکنون واردکننده طی ۴۸ساعت باید ریال را واریز کند، ولی تسویه صادرکننده ۹ تا ۱۰ روز به طول میانجامد؛ برای مدیریت این فرآیند چه سازوکاری دیده شده که هم صادرکننده زودتر به ریال فروش ارز صادراتی خود برسد و هم واردکننده بتواند ارز خود را در اسرع وقت تحویل بگیرد؟ برای مدیریت این بخش خیلی نگرانی وجود دارد.
سازوکار در تالار ارز توافقی بهگونهای خواهد بود که به محض انجام معامله، ریال به حساب صادرکننده واریز میشود؛ اما فرآیند تسویه از سوی صادرکننده، بر اساس زمانی که برای نقل و انتقال ارز نیاز دارد، سنجیده میشود. اگر قرار بر این باشد تسویه از یک کشور به کشور دیگر صورت گیرد، کار زمانبر است. بانک مرکزی اطلاعات لازم را دارد و نمیتوان تحویل ارز را به حساب واردکننده از یک زمان مشخصی کمتر کرد؛ اما برای این فرآیند یک سقف زمانی در نظر گرفته شده است که اگر از آن سقف، معامله زمانبر شود، باید ضمانتهای قراردادی را فعال کنیم.
منظور من تسویه ریالی با صادرکننده در قبال فروش ارز است که ظرف چه مدت، ریال معادل را در ایران تحویل خواهد گرفت؟
در تالار ارز توافقی مرکز مبادله ایران، پرداخت ریال به صادرکننده به ازای ارزی که فروخته زمانبر نیست. واردکننده باید کل ریال معادل ارز را در حساب مربوطه واریز کند و به محض انجام معامله، ریال به حساب صادرکننده واریز میشود.
هم اکنون صادرکنندگان روند دریافت ریال حاصل از فروش ارز خود را طولانی میدانند و گاهی این پروسه را تا ۱۰ روز عنوان میکنند؟
در تالار ارز توافقی اینطور نیست و در همان روزی که معامله با واردکننده صورت میگیرد، معادل ریالی به حساب صادرکننده واریز خواهد شد.
یعنی در تالار ارز توافقی مرکز مبادله ایران، صادرکننده کمتر از ۲۴ساعت پول خود را دریافت میکند؟
بله همینطور است. اگر نگرانی هم باشد، برای واردکننده است. مدت زمان تسویه ارز از حساب صادرکننده در یک کشور به حساب فروشنده کالا به ایران در کشور دیگر برای واردکننده جای نگرانی دارد؛ چرا که معذوریت تحریمی داریم. واردکننده قبل از نهاییکردن معامله باید ریال معادل خرید ارز را در حساب مرکز مبادله ارز و طلای ایران واریز کند؛ در غیر این صورت معاملهای انجام نخواهد شد؛ اما پس از اینکه معامله انجام شد، ریال به حساب صادرکننده واریز میشود.
اگر این فرآیند تسویه ریال به حساب صادرکننده طولانیتر شود، چه کاری باید انجام شود؟
مطمئن هستیم طولانیتر نمیشود؛ چراکه اگر واردکننده ریال را به حساب معاملاتی مرکز واریز نکرده باشد، سفارش وی در سامانه معاملات نمینشیند. حساب عملیاتی مرکز مبادله ایران به محض اینکه معاملات صورت گیرد، به صورت مستقیم به حساب صادرکننده که فروشنده ارز است، واریز میکند.
بانکها در این پروسه دخالتی دارند؟
خیر؛ ریال در حساب مرکز مبادله ایران قرار میگیرد و مرکز تسویه را صورت میدهد.
از سمت واردکننده نیز نگرانیها بسیار است؛ بهویژه با توجه به برخی اشکالاتی که در سامانه نیما وجود داشته است، چه
تضمینی وجود دارد که این اتفاقات تکرار نشود؟
اول از همه قرارداد است. بر اساس آیین دادرسی، جریمه تاخیر در صورتی تعلق میگیرد که معاملات بر حسب ریال و قرارداد داشته باشد. اگر معامله ارزی قرارداد نداشته باشد، هیچگونه جریمهای از سوی دادگاه در نظر گرفته نمیشود؛ ولو اینکه مدت زمان طولانی شده باشد. تمام معاملات ما بر اساس قرارداد است. تفاوت بازار ساختاریافته و سایر بازارها در این است که حدود تعهدات طرفین در دستورالعمل و در قرارداد، وجود دارد؛ در ضمن بانک مرکزی ضامن انجام معاملات است.
اینطور مطرح میشود که در بازار ارز توافقی، قرار است تالارهای مختلفی شکل گیرد. این شکلگیری تالارهای مختلف یکی از نگرانیهایی است که شکلگیری برخی تالارهای تخصصی به تنوع بیشتر نرخ در بازار دامن میزند.
اگر مقررات کالاها متفاوت باشد، برای آنها تالارهای متفاوتی شکل خواهد گرفت؛ مثلا صحبت از این میشود که باید محصولات کشاورزی مثل نهادههای دامی ارز ترجیحی بگیرند. آنها در مرکز مبادله ایران ساماندهی نمیشوند. آنچه برای ما اهمیت دارد خرید و فروش ارز است؛ ما به کالاهای پشتوانه آن کاری نداریم؛ مادامی که مقررات خاصی درباره آنها وجود نداشته باشد؛ یعنی اگر برای دارایی پایه آن معامله، قاعده خاصی وجود نداشته باشد؛ برای مرکز مبادله ایران، کالا و ارز تفاوتی نخواهد داشت. البته مقررات بازگشت ارز صادراتی درباره کالاهای مختلف با هم متفاوت است؛ مثلا صادرکنندگان محصولات فولادی باید با مدل و ترکیب خاصی ارز خود را به صورت توافقی عرضه کنند؛ اما درباره کالاهای کشاورزی کار به شکل دیگری است.
در این موارد، اگر قرار است که ۱۰درصد ارز یک گروه کالایی در مرکز مبادله ایران و به صورت توافقی خرید و فروش شود، ما صرفا با همان ۱۰درصد کار خواهیم داشت. ما نرخهای متفاوت نخواهیم داشت؛ ولی ممکن است گفته شود که درباره فولادیها که شکل عرضه ارز آنها خاصتر از سایر کالاها است؛ چون قرار است ۱۰درصد از ارز حاصل از صادراتشان به صورت توافقی عرضه شود، تالار خاص شکل گیرد.
صرافیهای بانکی در این فضا فعالیت دارند؟
بانکها با هر صرافی قادر به همکاری هستند.
صرافیها اعلام میکنند که دورهای در بازار متشکل ارزی نقش آفرینی بالایی داشتند، ولی اکنون حذف شدهاند و فقط صرافیهای بانکی نقشآفرینی میکنند. در مرکز مبادله ایران کار به چه شکل ساماندهی خواهد شد؟
کارگزار تالار ارز توافقی مرکز مبادله ایران بانکها هستند. هیچ صرافی بهطور مستقیم در حال حاضر در فرآیند معاملاتی ما نیست. بانکها معاملهگرانی هستند که برای ما کار کارگزاری انجام میدهند و دلیل این امر نیز کفایت سرمایه و توان ضمانت کار است. بانک از طریق صرافی خود یا صرافیهای دیگر کار را پیش میبرند. صرافیهای بانکی به دلیل تحریم قدرت مانور بالایی ندارند.
بانکها ممکن است ترجیح دهند که برای برخی از ارزها و برخی از مناطق، با یک صرافی تضامنی به جای صرافی خود کار کند؛ بنابراین، اینکه در پشتپرده کار خود چه میکنند به نظر میرسد که با صرافیهای تضامنی هم کار میکنند. اینکه بخواهیم بگوییم که صرافیهای تضامنی از این گردونه حذف شدهاند، صحیح نیست، بلکه در شکل کاری، کارگزار را بانک دیده ایم؛ اگر یک نفر یک میلیون یورو در مرکز فروخت، این بانک است که باید تضامین لازم را بدهد؛ چراکه رسوب و کفایت سرمایه بانک میتواند این را پاسخ دهد؛ ولی از نظر عملیاتی، بانک به چابکی صرافی نیاز دارد؛ بنابراین هم صرافیهای تضامنی و هم بانکی نقش خود را طبق معمول خواهند داشت؛ ولی طرف حساب ما بانک است.
سبد ارزی خاصی را معامله خواهید کرد؟
ما نمادهای مختلف را بر حسب عرضه و تقاضا ایجاد خواهیم کرد.
چه جذابیتی را ایجاد خواهید کرد که تجار راغب به معامله در بازار ارز توافقی باشند؟
ما معتقدیم که اجبار یا الزام به عرضه، کار را پیش نخواهد برد. تلاش میکنیم شرایطی ایجاد کنیم که صادرکننده بتواند ارز خود را به قیمت بفروشد. اعتماد به سیستم برای واردکننده از اهمیت بالایی برخوردار است؛ اینکه در مقابل ریال واریزی، ارز خود را دریافت کند. سازوکاری تعریف شده است که به این دغدغه محوری واردکننده پاسخ داده شود.
اگر شما به مفهوم واقعی تالار ارز توافقی را ایجاد کنید، کارت بازرگانی یکبار مصرف مفهوم و معنایی نخواهد داشت.
همینطور است. در یک سالی که مرکز به وجود آمده است، بارها صادرکنندگان مراجعه کردهاند که به دنبال این بودهاند که کوتاژ خود را سریعتر بفروشند؛ چرا که هزینههای او ریالی است و کل درآمد او ارزی است. یک شرکت پتروشیمی اگر بخواهد تمیز کار کند، این بستر بسیار مهم است.
منبع