خاطره هامون از جلو چشمم میرن با خودم میگم کی این روزا میرن شب و روز چشمام به عکسات خیرن روزی که رفتیو با چشم خودم دیدم بعد تو روزام شدن تاریک و سرد خورشیدو تو آسمون نمی بینم رفتی شد رنگ دنیام خاکستری ثانیه ها قد ساعت میگذرن من دیگ نمیتونم بدون تو پاشم پشت پنجره همش به فکرت …
توضیحات بیشتر »