هنو پیدا نشده، درمون قطعی، واسه دلتنگی
با یه مشت قرص نمیشه، با لشگر خاطره ها جنگید
شاید بعضی روزا ، یادم بره ، از پیش من رفتی
اما زود یادم میاد ،چقدر تنهام و زخمی
دیوونه این قلبه، یه تیکه گوشته ،نه از سنگه ، نه اهن
دست من نیست که بخوام تورو فراموشت کنم راحت
مث تو که بی تفاوت ترین ادم زمینی
ما تو عاشقی نگامون ، فرق داره ، اصلا شبیه نی
ساعت بی عقربه ی من،میگه که دیر کردی انقدر
موی سفید، گونه ی خیس، میگه رسیده به تهش قصه ی من
ساعت بی عقربه ی من،میگه که دیر کردی انقدر
موی سفید، گونه ی خیس، میگه رسیده به تهش قصه ی من
کاش لااقل به حرفای خودت ،ارزش میذاشتی
من نفهمیدم هنوز ، واقعا تو از من چی میخواستی
که نشد هرکاری کردم ، تورو راضی کنم
واسه موندنت نخواستم با دلت بازی کنم
ساعت بی عقربه ی من
میگه که دیر کردی انقدر
موی سفید، گونه ی خیس، میگه رسیده به تهش قصه ی من
ساعت بی عقربه ی من،میگه که دیر کردی انقدر
موی سفید، گونه ی خیس، میگه رسیده به تهش قصه ی من