من ترسم از اینه که دوریت کار بده دستم یه روز
چند وقته که دورم از اون دستات و ندیدمت هنوز
لک زده این قلبم واسه دیدن رنگ چشات
سر میره حوصله م وقتی تو گوشم نمیپیچه صدات
ندیدم هیچ جا شبیهت تو برام مث معجزه ای
وسط روزای تکراری تو بهترین حادثه ای
نمیخوام از دستت بدم میخوام بمونی تو برام
تو همونی که اومدی منو رسوندی به آرزوهام
نیستی توی تنهاییام ببینی دلتنگتمو
دوری دستات داره بدجور آتیش میزنه دلمو
من نمیتونم با هیچکی آروم شم جز تو فقط
دلتنگی تو داره بدجور سر میبره حوصله مو
وقتی که تو باشی دستام پر میشه از عطر تنت
قول میدم حتی یه لحظه دور نشم از دور و برت
خواب و ازم میگیره چشات وقتی بهت زل میزنم
ما یه روحیم توی دوتا بدن دنیام فدای سرت
سخته دلتنگی برام ، اونم دلتنگی تو
خیلی دلم تنگه واسه دیدن زیبایی تو
هر روز شده کارم فقط مرور اون خاطره هات
نیستی ببینی چقدر دلم این روزا تنگ میشه برات
چه حس خوبیه وقتی باهات تو بارون قدم میزنم
دست توی دستات میزارم و از همه دیوونه ترم
با تو هیچکی نیست حریفم وقتی که تو پیش منی
تو ، تنها دلیل من واسه این همه عاشق شدنی