قاب عکس مادرم تو بغلم بود
تو چی میدونی چیا توی سرم بود
زندگی یه حسرت بی انتهاست، آخ مادرم
توحسرت دختری مثل دخترم بود
روزگار کل بلاهاشو دودستی هدیه میکرد
غم دنیا به مامانم تکیه میکرد
دل عالم خون شد اونوقت که ترانه
واسه غربت مامانم گریه میکرد
منو شب گریه های غم گرفته
صدام از قلب بیمارم گرفته
چشام خشکیده از بس گریه کردم
مامانم نیست دلم ماتم گرفته
چقدر درد توی سینم هست
بابام خسته تر از خستگیاشه
حدیثم خواهرم همدرد با من
داداشی محرم درد و دلاشه
بمیرم من، چه حالی داشت داداشم
یه دسته گل تو آغوشش تلف شد
خزون بد زد به باغ زندگیمون
مامان رفت ، باغمون هرزه علف شد
منو شب گریه های غم گرفته
صدام از قلب بیمارم گرفته
چشام خشکیده از بس گریه کردم
مامانم نیست دلم ماتم گرفته