میمیرم اون وقتی که چشمام به چشات میفته
دوباره بند میاد زبونم و میشم آشفته
وقتی میری تازه میفهمم که بهت نگفتم
از آرزوهامو هزارتا حرفای نگفته
شبا کنار ایوون
تا میشینم زیر بارون
یاد چشات میفتم
میشم هلاک و داغون
نگات برام یه دنیاست
موهای تو موج دریاست
دستات لطیفه مثل
گلبرگ نازی از یاس
میدونی از غم تو شبا تا صبح بیدارم
میخوام که با تو باشم ، دیگه آروم ندارم
بیشتر از این نمیخوام که از تو دور بمونم
از هر اسمی به جز تو بدون که من بیزارم
شبا کنار ایوون
تا میشینم زیر بارون
یاد چشات میفتم
میشم هلاک و داغون
نگات برام یه دنیاست
موهای تو موج دریاست
دستات لطیفه مثل
گلبرگ نازی از یاس