پیچیده توی شهر ما عطر و بوی محرمت
گره زدم دلم رو به یک نخ شال ماتمت
زندگی میکنم برای مردن زیر پرچمت
چه حسی خوبی دارم به تو تا زنده ام بیمارم به تو
زندگیمو میسپرم به تو پسر زهرا
ورد زبونی و مستم به این اسم تو میگم هستم به این
دلخوشی که باشه دستم به این علمت آقا