دريا كجا مويت كجا
آن تاب گيسويت كجا
يك كهكشان زير سرت
آن طاق ابرويت كجا
يك تنگ بي ماهي رخت
يك كفتر چاهي دلم
هي شب به شب بي بال و پر
تا چشم تو راهي دلم
دريا ندارد موج آن
موي پريشان تو را
ساحل ندارد آن مه
از ديده پنهان تو را
دنيا ندارد خنده ي
خوش زنگ و آهنگ تورا
شبها ندارند طرح آن
چشمان خوش رنگ تو را
من بي خيال آسمان
با تو خيالاتي شدم
عشقت پر پرواز من
قيد جهانم را زدم
درگير روياي توام
دريا ندارد موج آن
موي پريشان تو را
ساحل ندارد آن مه
از ديده پنهان تو را
دنيا ندارد خنده ي
خوش زنگ و آهنگ تورا
شبها ندارند طرح آن
چشمان خوش رنگ تو را