صدای بمب می پیچه ، صدای خنده می میره
می سوزونه جهانم رو تب جنگی که واگیره
مگه انسان نیومد تا نماز عشق کامل شه
چرا این قلب حق باور باید درگیر باطل شه
شب اومد شمع روشن کن
مسیر عشقو گم کردم
صدام کن تا که پیدا شم
از این بیراهه برگردم
تو این برزخ گرفتارم
نذار آب از سرم رد شه
حواست هست می دونم
نمی ذاری برام بد شه
دارم می بینم اون روز و که این دنیای سرگشته
درست تو لحظه ی آخر به آغوش تو برگشته
به رنگ پرچم صُلحی تو شب هایی که تاریکه
آهای دنیا خبر داری طلوع صبح نزدیکه
شب اومد شمع روشن کن
مسیر عشقو گم کردم
صدام کن تا که پیدا شم
از این بیراهه برگردم
تو این برزخ گرفتارم
نذار آب از سرم رد شه
حواست هست می دونم
نمی ذاری برام بد شه