بمان با من بمان با تو میمانم بمان
ببین اشک مرا با من از باران بخوان
رخ مپوشان تا نسوزد آتشی پروانه را
رو مگردان تا بخوانم با تو این افسانه را
رخ مپوشان تا نیوفتد شعله بر هفت آسمان
رو مگردان تا نیایم به فغان
هر جای جهانم از من با خبری
مانده از من به هوایت بال و پری
هر کجایم از هوایم میگذری
رخ مپوشان تا نیوفتد شعله بر هفت آسمان
رو مگردان تا نیایم به فغان
هر جای جهانم از من با خبری
مانده از من به هوایت بال و پری
تو که گاهی به نگاهی میسازی دنیای مرا
به فروغ مهر و ماهی روشن کن شبهاب مرا
مانده از من اشک و آهی برگردان رویای مرا
بمان با من بمان با تو میمانم بمان
ببین اشک مرا با من از باران بخوان