تو با این همه نفرت تو دلت لبات که خندونه بترس
نا ممکنه موندن باهات از اون که میتونه بترس
از هرکی مثل خود تو میگرده حیرونه بترس
عین حقیقه تو حصار از اونکه بیرونه بترس
از اونکه کل زندگیش بعد تو ویرونه بترس
از جای پات رو هر دلی از اشک رو گونه بترس
از تو چه پنهونه یه درس دنیات که میزونه بترس