تو ای تمام قلب من،
شعری بخوان با لب من، نوازشم کن
محال بگزرم ز تو،
پل زده ام به قلب تو، عاشق ترم کن
بر شانه هایت، سرمیگزارم،
ببین که مبتلا شدم، به عشق پاکت،
از چشمانت به قله ی عشق رسیدم
قلبی قرمز کنار اسم تو کشیدم
طعم عشق را تو داده ای به من چشیدم
تو نهایت کلام عاشقانه
من تو را می خوانمت چه شاعرانه
تو برای من همان رویای نابی
تو شبیه چشمه ها زلال و پاکی
ای عشق تو از خدا رسیده ای برایم
با تو پر از عشق،از این دنیا جدایم
با من بمان و صادقانه عاشقم باش
جانم تو قاصد تمام باورم باش