شالگردنت لباست عطرت
حتی ساعتی که رووی مچته
همه خاطرات یه عمر منه
من قراره بی تو باشم تو چته
تو چرا یه بند گریه میکنی
تو که دست خودته نرفتنت
نکنه دست و دلت میلرزه
از گناهی که میوفته گردنت
فکر دل شکستن و بعده یه عمر
تو چجوری به دلت راه دادی
تو چجوری اینهمه خاطره رو
تو دل این چمدون جا دادی
فکر کردی میری و گذشته رو
تا درو ببندی یادت میره
فکر کردی گریه منو اگه
با کسی بخندی یادت میره
من تو خوابِ تو قدم میذارم
تا چراغ خوابو خاموش کنی
حالِ اون شبای عاشقونه رو
مگه میتونی فراموش کنی