به فرمان حسینیم
تو شاه کربلا و سلطان عالمینی
باب نجات اُمت مولای من حسینی
دارم نوکری میکنم
داری سروری میکنی
به کل عالم آقا
داری رهبری میکنی
دلبر خدایی به روی زمینی
شاه ما سوایی به عرش چون نگینی
گفته چون پیمبر به وصف شما که
حسین و مِنی و اَنا مِن حسینی (۲)
به فرمان حسینیم
جوون و پیر همه تو گُردان حسینیم
جِنّ و مَلک میگن که سرباز حسینیم
همه جانفدا همه یکصدا
فدای حسینیم (۲)
یا مولا حُسین (۶)
سقای کربلا و یَل اُم البنینی
عموی بچه ها و علمدار حسینی
ای بی دست کربلا
دست من رو هم بگیر
به درگاهت ای آقا
اومدم من سر به زیر
باب الحوائِجی تو مشکل گشایی
حاتم پیش تو هم اومده گدایی
چه برازندته اَلقابی که داری
کَبْشُ الکَتیبه و حامل الِلوایی (۲)
به فرمان حسینی
عبد صالح خدایی و جان حسینی
دلگرمیه همه اَهل بیت حسینی
تو عشق رقیه عموی رقیه
تو بابُ الحُسینی (۲)
یا بابَ الحَوائِج (۶)