منظوم زیبای چشمات
رنگی ترین تصویر دنیای من بود
تا وقتی کنار من بودی
این کهکشان زیر پاهای من بود
با اون خنده های جادویی
دنیا رو مدار خوشبختی می چرخید
اما رفتن تو از پیشم
غمگین ترین فصل ماجرای من بود
چه فصل سرد و سنگینی
به روی قلب مون بارید
که این سیار خاموش
غریبه س با تن خورشید
زمان بعد از تو یخ بست و
جهان از عشق خالی شد
تموم آسمون انگار
اسیر خُشکسالی شد
تورو تو خواب می بینم
هوای عشق مون صافه
هنوزم این دوتا دستام
داره موهات و می بافه
باید تا اوج می رفتیم
از این رنگین کمون اما
فقط خاکستری مونده
رو بوم خاطرات ما
سوسو می زنه این ستاره
اما هنوزم چش به راهت بیداره
ماهی که بهونه می گیره
هر شب سر رو بالش ابرا می ذاره
قلبی که زیر چتر بارون
با تو به پرسه تو خیابون عادت کرد
حالا بعد تو ترک هاش و
دست کدوم روز بارونی بسپاره