چشمایِ تو نمیخنده ، میترسم از آینده
میترسم من از این حرفا
عشقِ من و تو میدونم به یه مو بنده
میدونم داره دیر میشه
اون بیرون پُرِ بارونــــه ، کی دردمو میدونه ؟
دستامون که جدامون باشـــن
جز خاطره های کشنده چی میمونه ؟
هی دلم گوشه گیر میشه
یه روزی میری و میدونم اون روز نزدیکهـــ
دلِ بزرگم ازت پُر زخمای کوچیکهــــ
دارم عادت میکنم به این اشکایِ پنهونی
داری به زور گذشته ها عاشق من میمونی
آخه نگاهِ تو مثلِ یه آدم عاشق نیــــست
کسی که حرفی نداره اون آدم سابق نیـــست
قایق کاغذی من اگر چه نشسته به گِل
برو ولی بی جواب نمیمونه شکستنِ دل
بعد از اون همه تنهاییـــ ، عشق همه چیزم شد
تقصیرِ منِ دیوونست
که درست همونی که نباید عزیزم شد
اینو به قلبم حالی کن
چیزی از تو نمیخواستم ، جز اینکه قدم بزنیم
چیزی نمیگم از دردام ،
بیا با یه دلیلِ خوب از هم دل بِکَنیم
بیا بغضمو خالی کـــن
یه روزی میری و میدونم اون روز نزدیکهـــ
دلِ بزرگم ازت پُر زخمای کوچیکهــــ
دارم عادت میکنم به این اشکایِ پنهونی
داری به زور گذشته ها عاشق من میمونی
آخه نگاهِ تو مثلِ یه آدم عاشق نیــــست
کسی که حرفی نداره اون آدم سابق نیـــست
قایق کاغذی من اگر چه نشسته به گِل
برو ولی بی جواب نمیمونه شکستنِ دل
یه روزی میری و میدونم اون روز نزدیکهـــ
دلِ بزرگم ازت پُر زخمای کوچیکهــــ
دارم عادت میکنم به این اشکایِ پنهونی
داری به زور گذشته ها عاشق من میمونی