تورو میبره بازی سرنوشت یه جا که نمیتونی باور کنی
یه جایی یه دریا رو سر میکشی یه جایی نمیتونی لب تر کنی
نه منطق سرش میشه نه عاشقی یه وقتایی بی بدتر میرسه
به بعضی فقط خنده میبخشه و به بعضی غمش بیشتر میرسه
به بعضی غمش بیشتر میرسه
توی لحظه زندگی کردنامون
مین خستگیمون کم آوردنامون
همین شوق پنهون توی صدامون
همین بی قراری همین شادیامون
تهش هرچی هم باشه این سرنوشته
که تقدیر هر عشقی رو خوش نوشته
چه جذابه حال خراب جنونش
زمینش زمانش شبش آسمونش
به بازی این زندگی دل نباز
با دست خودت سرنوشتو بساز
باید آرزوهاتو پیدا کنی
بجنگی بسازی مدارا کنی
میتونی در بسته رو وا کنی
همه آرزوهاتو پیدا کنی
تورو میبره بازی سرنوشت یه جا که نمیتونی باور کنی
یه جایی یه دریا رو سر میکشی یه جایی نمیتونی لب تر کنی
بهت زندگی میده اما یه عمر تورو میکشه خاطره سازیاش
تو میسوزی میسازی اونجور که نمیفهمی هیچ چیزی از بازیاش
چه دلچسبه دلتنگی و انتظارش
همین چشم به راهیه قول و قرارش
همین لحظه موندگار رفاقت
همین بغض و شادی همین عشق و عادت
تهش هرچی هم باشه این سرنوشته
که تقدیر هر عشقی رو خوش نوشته
چه جذابه حال خراب جنونش
زمینش زمانش شبش آسمونش