دلم میخواست بفهمی که نباشی تلخ و سردم
شاید دیره ولی حالا میفهمم اشتباه کردم
از اون روزی که بهت گفتم به چشمای تو دل دادم
نمیدونم چه جوری شد که از چشم تو افتادم
واست اصلا مهم نیست که چقدر بی تاب و آشفتم
از این حسی که بهت دارم نباید چیزی میگفتم
منو اصلا نمیبینی با اینکه رو به روت هستم
دارم پاک میرم از یادت داری پاک میری از دستم
نباید رو میشد دستم نباید وا میشد مشتم
با اقرارم به عشق تو خودم رو تو دلت کشتم
به جرم اینکه میدونی به جرم اینکه بهت گفتم
منو نادیده میگیری ازم رو برمیگردونی
واست اصلا مهم نیست که چقدر بی تاب و آشفتم
از این حسی که بهت دارم نباید چیزی میگفتم
منو اصلا نمیبینی با اینکه رو به روت هستم
دارم پاک میرم از یادت داری پاک میری از دستم