ساعتی که چشمای من
خیسن مثل موهای تو
گوشیمو روشن میکنم
شاید بدونن حال تو
افسرده و داغون و بی خوابو
یه کم بی حوصلم
بازم بگم برات
یا فهمیدی چقدر تنگه دلم
بعد تو هر جا که برم
اسمت بیاد بغض می کنم
هیچکی نمیدونه مثل دیونه ها
قرص می خورم
عادتمه هر شب
با عکسای تو خلوت می کنم
خاطره هات یادم میاد
چشماتو لعنت میکنم
بارون که میگیره تنم
خیس میشه فریاد میزنم
دیونه من ماله تو بودم
وقتی نباشی جای تو
بالشتو هرشب بغل می کنه
دستای کبودم
بارون که میگیره تنم
خیس میشه فریاد میزنم
بغض می کنم جای دوتامون
دار و ندارمو بهت دادم
چطور اومد دلت
دادی منو دست خیابون
سرگیجه های آخره
دیگه نمیبینه چشام
دستام دارن یخ می کنن
نبضی نمونده تو رگام
تویی که می گفتی به من
فرق می کنی با بقیه
یه جوری دل کندی ازم
کل تنم خورد بخیه
تو باید جواب